ملامت كردن اهل مسجد مهمان عاشق را از شب خفتن در آنجا و تهديد كردن مرورا - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر سوم از كتاب مثنوى

ملامت كردن اهل مسجد مهمان عاشق را از شب خفتن در آنجا و تهديد كردن مرورا





  • قوم گفتندش كه هين اينجا مخسپ
    كه غريبى و نمي دانى ز حال
    اتفاقى نيست اين ما بارها
    هر كه آن مسجد شبى مسكن شدش
    از يكى ما تابه صد اين ديده ايم
    گفت الدين نصيحه آن رسول
    اين نصيحت راستى در دوستى
    بى خيانت اين نصيحت از وداد
    بى خيانت اين نصيحت از وداد




  • تا نكوبد جانستانت همچو كسپ
    كاندرين جا هر كه خفت آمد زوال
    ديده ايم و جمله اصحاب نهى
    نيم شب مرگ هلاهل آمدش
    نه به تقليد از كسى بشنيده ايم
    آن نصيحت در لغت ضد غلول
    در غلولى خاين و سگ پوستى
    مي نماييمت مگرد از عقل و داد
    مي نماييمت مگرد از عقل و داد



/ 1765