هم در بيان مكر خرگوش - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر اول از كتاب مثنوى

هم در بيان مكر خرگوش





  • در شدن خرگوش بس تاخير كرد
    در ره آمد بعد تاخير دراز
    تا چه عالمهاست در سوداى عقل
    صورت ما اندرين بحر عذاب
    تا نشد پر بر سر دريا چو طشت
    عقل پنهانست و ظاهر عالمى
    هر چه صورت مى وسيلت سازدش
    تا نبيند دل دهنده ى راز را
    اسپ خود را ياوه داند وز ستيز
    اسپ خود را ياوه داند آن جواد
    در فغان و جست و جو آن خيره سر
    كانك دزديد اسپ ما را كو و كيست
    آرى اين اسپست ليك اين اسپ كو
    جان ز پيدايى و نزديكيست گم
    كى ببينى سرخ و سبز و فور را
    ليك چون در رنگ گم شد هوش تو
    چونك شب آن رنگها مستور بود
    نيست ديد رنگ بي نور برون
    اين برون از آفتاب و از سها
    نور نور چشم خود نور دلست
    نور نور چشم خود نور دلست




  • مكر را با خويشتن تقرير كرد
    تا به گوش شير گويد يك دو راز
    تا چه با پهناست اين درياى عقل
    مي دود چون كاسه ها بر روى آب
    چونك پر شد طشت در وى غرق گشت
    صورت ما موج يا از وى نمى
    زان وسيلت بحر دور اندازدش
    تا نبيند تير دورانداز را
    مي دواند اسپ خود در راه تيز
    و اسپ خود او را كشان كرده چو باد
    هر طرف پرسان و جويان در بدر
    اين كه زير ران تست اى خواجه چيست
    با خود آى اى شهسوار اسپ جو
    چون شكم پر آب و لب خشكى چو خم
    تا نبينى پيش ازين سه نور را
    شد ز نور آن رنگها روپوش تو
    پس بديدى ديد رنگ از نور بود
    همچنين رنگ خيال اندرون
    واندرون از ژس انوار علا
    نور چشم از نور دلها حاصلست
    نور چشم از نور دلها حاصلست



/ 1765