يافتن عاشق معشوق را و بيان آنك جوينده يابنده بود كى و من يعمل مثقال ذرة خيرا يره - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر سوم از كتاب مثنوى

يافتن عاشق معشوق را و بيان آنك جوينده يابنده بود كى و من يعمل مثقال ذرة خيرا يره





  • هين مگو كاينك فلانى كشت كرد
    پس چرا كارم كه اينجا خوف هست
    و آنك او نگذاشت كشت و كار را
    چون درى مي كوفت او از سلوتى
    جست از بيم عسس شب او به باغ
    گفت سازنده ى سبب را آن نفس
    ناشناسا تو سببها كرده اى
    بهر آن كردى سبب اين كار را
    در شكست پاى بخشد حق پرى
    تو مبين كه بر درختى يا به چاه
    گر تو خواهى باقى اين گفت و گو
    گر تو خواهى باقى اين گفت و گو




  • در فلان سالى ملخ كشتش بخورد
    من چرا افشانم اين گندم ز دست
    پر كند كورى تو انبار را
    عاقبت در يافت روزى خلوتى
    يار خود را يافت چون شمع و چراغ
    اى خدا تو رحمتى كن بر عسس
    از در دوزخ بهشتم برده اى
    تا ندارم خوار من يك خار را
    هم ز قعر چاه بگشايد درى
    تو مرا بين كه منم مفتاح راه
    اى اخى در دفتر چارم بجو
    اى اخى در دفتر چارم بجو



/ 1765