قصه ى شاعر و صله دادن شاه و مضاعف كردن آن وزير بوالحسن نام - مثنوی معنوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مثنوی معنوی - نسخه متنی

جلال الدین محمد بلخی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید








 دفتر چهارم از كتاب مثنوى

قصه ى شاعر و صله دادن شاه و مضاعف كردن آن وزير بوالحسن نام





  • شاعرى آورد شعرى پيش شاه
    شاه مكرم بود فرمودش هزار
    پس وزيرش گفت كين اندك بود
    از چنو شاعر نس از تو بحردست
    فقه گفت آن شاه را و فلسفه
    ده هزارش داد و خلعت درخورش
    پس تفحص كرد كين سعى كى بود
    پس بگفتندش فلان الدين وزير
    در ثناى او يكى شعرى دراز
    بي زبان و لب همان نعماى شاه
    بي زبان و لب همان نعماى شاه




  • بر اميد خلعت و اكرام و جاه
    از زر سرخ و كرامات و نثار
    ده هزارش هديه وا ده تا رود
    ده هزارى كه بگفتم اندكست
    تا برآمد عشر خرمن از كفه
    خانه ى شكر و ثنا گشت آن سرش
    شاه را اهليت من كى نمود
    آن حسن نام و حسن خلق و ضمير
    بر نبشت و سوى خانه رفت باز
    مدح شه مي كرد و خلعتهاى شاه
    مدح شه مي كرد و خلعتهاى شاه



/ 1765