دفتر چهارم از كتاب مثنوى
مانستن بدرايى اين وزير دون در افساد مروت شاه به وزير فرعون يعنى هامان در افساد قابليت فرعون
كين هوا پر حرص و حالي بين بود عقل را دو ديده در پايان كار كه نفرسايد نريزد در خزان كه نفرسايد نريزد در خزان عقل را انديشه يوم دين بود بهر آن گل مي كشد او رنج خار باد هر خرطوم اخشم دور از آن باد هر خرطوم اخشم دور از آن