رشد فکری در جامعه اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رشد فکری در جامعه اسلامی - نسخه متنی

م‍ح‍م‍د ح‍س‍ی‍ن‍ی‌ ش‍ی‍رازی‌؛ ت‍رج‍م‍ه‌: محمدرضا ن‍وری‌ ش‍اه‍رودی‌

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس اگر صليبى ها و صهيونيست ها و كمونيست ها بهتر از ما عمل كردند طبيعى است كه از ما پيشى خواهند گرفت و عكس آنهم صحيح است، يعنى اگر ما بهتر عمل كنيم پيشى خواهيم گرفت.

ب: يكى از علماء نقل مى كرد كه بيست و پنج سال پيش در شهر كاظمين سوار بر اتومبيلى بودم و از زيارت مرقد حضرت امام كاظم و امام جواد عليهماالسلام به بغداد و سپس به كرلا باز مى گشتم و هنگامى كه از شهر بغداد مى گذشتيم به پل رود دجله رسيديم، اتومبيل ما با چراغ قرمز راهنمائى توقف كرد، در اين هنگام مردى نزديك شد و بسته اى را در درون اتومبيل ما انداخت و رفت.

اين بسته حاوى حدود ده نشريه بود كه به طور بسيار زيبا و گيرا چاپ شده بود و همگى در تبليغ مسيحيّت بودند.

در بيست و پنج سال پيش مسيحيان چنين عمل مى كردند، امّا ببينيد امروزه چگونه عمل مى كنند؟

ج: يكى از دوستان مى گفت: در بازار مسكرهاى شهر بغداد مشغول كار بودم بازار بزرگى است، و همه كاركنان آن مسلمان هستند و من هم يكى از مسكرهاى اين بازار بودم، يك مرد مسيحى بود كه عادت داشت هر دو هفته يا هر ماه يك بار به اين بازار بيايد و به هر مسكرى يك كتاب نفيس و زيبا احتمالا به ارزش يك دينار بدهد و هنگامى كه از بازار خارج مى شد مسكران كتابها را در كوره مسكرى خود مى ريختند و مى سوزاندند چون مى دانستند اين كتابها مال مسيحى ها است و نگه داشتن كتب ضاله (گمراه كننده) حرام است.

اين برادر مى گفت: روزى به فكر افتادم كه حقيقت امر را به مرد مسيحى بگويم تا شايد از ادامه توزيع كتابهاى خود دست بردارد.

و اين كار را عملا كردم، چون اين بار كه آمد و كتابهاى خود را توزيع نمود و خواست بازار را ترك كند به دنبال او رفتم، و به او گفتم اى مبلغ مسيحى تو مى دانى اين افراد مسلمانند و كتابهائى را كه به آنان مى دهى مى سوزانند چرا اين كار را مى كنى، تلاشهاى تو بيهوده است و هيچ نتيجه اى از آنها عايد تو نمى شود.

مرد مسيحى در پاسخ گفت: من اين را از روز اول مى دانستم چون زير چشمى مى ديدم كه كتابها را مى سوزانند.

به او گفتم: پس چه دليلى دارد اين كار را مى كنى؟

/ 23