بیشترلیست موضوعات پايه هاى حكومت واحد اسلامى به سوى حكومت هزار ميليون مسلمان برقرارى حكومت اسلامى يك واجب است حاكم بزرگ با انتخاب مسلمانان پاورقي امت در كشاكش تراژدى و راه علاج روش رواج فرهنگهاى منحرف چرا كشورهاى اسلامى در گذشته آزاد بودند و امروزه در بندند؟ پاورقي بالابردن رشد فكرى امت اسلام چگونه ذهنيت اسلامى را بسازيم تبليغ اسلامى در كشورهاى بيگانه مسلمانان را آموزش دهيم پيش از آنكه اغيار آنان را آموزش دهند تبديل فرهنگ جاهليت به فرهنگ اسلامى فرهنگ خالق معجزه ها است توضیحاتافزودن یادداشت جدید
ديگرى پاسخ گفت: ما نيرومنديم و به خوبى مسلح شده ايم و اگر فضيل و باندش به ما حمله كنند آنان را مجبور به فرار مى كنيم. در اينجا فضيل فرياد برداشت كه اى قافله به سلامت و امنيت راه خود را بپيما، زيرا فضيل ديگرتوبه كرده است، ومن الان نزد شما هستم، و نبايد از من بترسيد. ولى قافله ساران باور نداشتند كه او فضيل است، و به ناچار فضيل به قافله نزديك شد و همچنان گريه و زارى مى كرد و خاك بر سر مى ريخت تا اينكه افراد قافله او را به چشم ديده و شناختند. و از آن هنگام فضيل به يك عابد و زاهد مبدل گشت كه همواره در عبادت، زهد، فضيلت و تقوى ضرب المثل بود. ولى چه چيز اين مرد را منقلب كرده و بطور ريشه اى او را متحول ساخت؟ آيا پليس يا قانون يا مال و مكنت و يا همسر او را منقلب كرده است؟ خير اين فرهنگ قرآنى بود كه وى را به فردى صالح و نيكو مبدل كرد و از وى شخصيت تاريخى و برجسته اى بوجود آورد. بله،... فرهنگ چنين نقشى را ايفا مى كند. بانو (مس بيل) جاسوس انگليسى در خاطرات خود مى نويسد: كسانى كه در اثناى جنگ جهانى اول در كشور عراق با ما جنگيدند و محركشان علماء دين بودند توانستند ما را شكست بدهند اما همان وقت دريافتيم كه مى توان اين مقاومت مردمى را با جدائى مردم از علماء و عدم پيروى از رهبريت مذهبى درهم شكست و براى تحقق اين مهم مى بايست فرهنگ مردم را از طريق ايجاد مدارس در شهرستانها و استانها و تربيت دانش آموزان براساس برنامه اى كه ما مى خواهيم تغيير داد. و عملا هم ديديم كه چنين كارى را كردند و فرهنگ نسل جديد را عوض نمودند. بله، عفلق و حزب بعث تنها يكى از پديده هاى آن تلاشهاى فرهنگى استعمارگرانه اى است كه از سوى جهانخواران انگليسى مبذول گرديد و مالا انسانهائى كه تا ديروز سربلند و ارباب و آقاى خود بوديم امروز بردگان ذليل و خوار استعمارگران شده ايم. و يقيناً تلاش فرهنگى ما براى آموزش و آگاهى مسلمانان اكنون بسيار ضعيف و ناچيز است، امّا در گذشته كار فرهنگى و آموزشى در رأس وظائف مهم واساسى مسلمانان قرار داشت و براى اثبات اين مدعا به مقايسه زير توجه فرمائيد. در حال حاضر تعداد نسخ كتابهاى بزرگترين كتابخانه هاى اسلامى در ايران و عراق در حداكثر از دويست هزار جلد كتاب تجاوز نمى كند، اما كتابخانه نصيرالدين طوسى در صدها سال پيش به تنهائى حاوى چهارصد هزار كتاب بود و اين در حالى است كه كتب آن زمان دست نويس بوده و كتابهاى دوران معاصر چاپى است. و نيز كتابخانه يكى از زمامداران فاطميون مصر مشتمل بر يك ميليون و ششصد هزار جلد كتاب دستنويس بود. اما در مقابل مى بينيم تنها يك كتابخانه در يك كشور استعمارى امروزى حاوى نه ميليون جلد كتاب است و كتابخانه ديگرى در كشور استعمارى ديگر مشتمل بر سى و شش ميليون جلد كتاب است. مقايسه كنيد دويست هزار جلد كتاب و سى و شش ميليون جلد كتاب و ببينيد كه فرق ميان آنها چقدر است؟ ما مسلمانان در سابق سرچشمه علم و دانش و الهام دهنده پيشرفتهاى علمى بوديم و پايتخت هاى كشورهاى اسلاميمان مانند اندلس، بغداد، نيشابور، خراسان، قم، حله، اصفهان، نجف و كربلا مراكز علمى مهمى بودند كه حتى دانشجويان و دانشمندان كشورهاى بيگانه را به سوى دانشگاههاى اسلامى بزرگ خود جذب مى كردند. لكن، اكنون وضع كاملا برعكس شده و بلاد كفار و ملحدان پايگاههائى شده اند كه مردم براى كسب علوم و تكنولوژى به سوى آنها روانه مى شوند و مسلمانان هم كه به آن مراكز كشيده مى شوند اغلب تحت تأثير تمايلات فكرى و سياسى كفار قرار مى گيرند. در يك گزارش آمده است كه از سال1950 در حدود نيم ميليون فرد تحصيل كرده در تمامى زمينه هاى تخصصى از كشورهاى خاورميانه فرار كرده و به سوى غرب و آمريكا جذب شده اند. و بدرستى كه فرهنگ و آموزش ركن مهمى از اركان برقرارى حكومت جهانى اسلامى است و بر هر فرد لازم است در حد توان خود در ايجاد اين حكومت مشاركت داشته مثلا اين شخص هزارها كتاب چاپ كند و ديگرى آموزش و تعليم صدها جوان را بر عهده بگيرد و سومى متعهد به انتشار روزنامه و يا مجله در سطح مطلوبى شود، و همينطور چهارمى و پنجمى و هكذا