نبوت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نبوت - نسخه متنی

سید محمد انجوی نژاد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توضيح بحث رهبري

انسانها بدون رهبر آگاهي كه بتواند آنها را در امر دنيا و آخرت هدايت كند ، خيلي وقتها ممكن است اشتباه كنند . شيوه و تست آزمون و خطا در مسائل رفتاري و تربيتي اصلا شيوه درستي نيست . يعني هيچ وقت به يك پدر و يا مادر نمي گويند براي اينكه فرزندت را تربيت كني با شيوه هاي آزمون و خطا با او برخورد كن . اين عبارت : « بگذار خودش برود ، به نتيجه برسد و برگردد . »جزء شيوه هاي آخر است يعني آخرين كار كه ديگر بچه حرف گوش نكرد و همه مسائل را برايش اعمال كردند و ديدند نتيجه اي در بر ندارد‌ ، مي گويند :حالا بگذار برود تا سرش به سنگ بخورد . و اين در حقيقت ما حصل شيوه آزمون و خطاست . شيوه آزمون و خطا يك شيوه تربيتي نيست يك شيوه تنبيهي است . لذا براي رهبري جهانيان ، ما نياز داريم دنبال كسي بگرديم كه حرف خدا را بزند نه حرف خودش را . براي اينكه رهبران غير الهي جهان ، اينقدر خراب كردند كه با توجه به اين تجربه تاريخي ، ديگر عقل بشر اجازه نمي دهد انسان به رهبران غير الهي تكيه كند .

يعني آخرين رهبر غير الهي جهان كه همين الان هم هست و چقدر تبليغات روي آن شده ، ميلياردها دلار خرج شد و خواستند اين را رهبر معنوي جهان كنند و چقدر هم روي آن كار شد و از نظر علمي او را پشتيباني كردند ، مريد زيادي هم دارد حتي در ايران هم مريد پيداكرده است . همين ساباباي هندي است كه طبق آخرين اطلاعاتي كه از ايشان داريم ، جزء‌ آخرين تعليماتش اين است كه يك داروي شفابخش را به جهانيان توصيه كرده ( به قيمت بسيار بالا ) كه مردم اين دارو را مي خرند و مي خورند . و با خوردن اين دارو به تعالي و علو درجات مي رسند !! و بايد به شما بگويم ، چون خيلي مهم است ، اين داروي شفابخش مدفوع خشك شده همين ساباباست !

ببينيد ! پيروي از رهبر غير الهي ما را به اينجا مي رساند . خيلي ها هم
مي خورند ! يعني با وجود اين كه مي دانند چه چيز است باز هم مي خورند . البته روايتها مختلف هست يك عده مي گويند بايد با قهوه بخوريد ، يك عده مي گويند بايد با شير بخوريد و . . .

خُب وقتي شما اينقدر بي عقل هستيد ، همين بهترين غذاي شماست و واقعاً شفاي شما در همين است !

رهبران غير الهي اينقدر خراب كردند كه عقل بشري اجازه نمي دهد كه كسي از راه برسد و بگويد من رهبر شما هستم . مي گويد : از خدا چه مي خواهي براي ما بگويي ؟

در طول تاريخ ، رهبران غير الهي اي بوده اند كه با شعارهاي خيلي خيلي بشر دوستانه به روي كار آمدند . شما مثلا فكر نكنيد اسكندر يا چنگيز از راه رسيدند و شروع كردند به فحش دادن به نوع انسانها . فكر نكنيد رضاشاه پهلوي لعنت الله عليه از راه آمد و گفت مي خواهم چادر از سر زنها بكشم و فلان كنم و . . . نه اينطوري نبود . رضاشاه وقتي آمد به اسم خدا و دين و پيغمبر (ص) آمد . اصلا علماي آن زمان رضاشاه را به عنوان يك آدم متدين در حكومت قاجار مي دانستند . مي گفتند : پابرهنه مي شود و براي امام حسين u سينه مي زند . رضا شاه مسئول هيئت بود . ميان دار بود !!

اما رهبران غير الهي :‌ ما در آنجا اثبات كرديم گفتيم مي خواهيم عقل را به دست اينها بدهيم ، براي اينكه مي خواهند در دايره اي صحبت كنند كه اين دايره جزء مجهولات عقلاني ماست . خُب آنهايي كه طرفدار چنين مكتبهايي هستند ، در دايره مجهولات عقلي به سراغ اين رهبران رفتند . وقتي رهبر يك چيزي به او مي گويد فكر مي كند كه رهبر دارد از مجهولات او خبر مي دهد ، لذا روي آن فكر نمي كند ، در صورتي كه اين رهبر مي تواند نامعقولات را تحت عنوان مجهولات غالب كند .

در هيچ نظام عقلي ، هيچ نوع حيواني نمي آيد بگويد خوردن مدفوع خشك شده حيوان ديگر باعث تعالي و ترقي و رسيدن به خدا مي شود . هيچ الاغي هم اين را قبول نمي كند . اما بشر براي اينكه فكر مي كند رهبرش از مجهولاتش به او خبر مي دهد ( اين برايش جا افتاده ) حرفش را قبول مي كند . لذا سابابا برمي دارد مدفوعش را خشك مي كند و در بين مريدانش پخش مي كند و آنها هم با شير و قهوه مي خورند كه به خدا برسند . چرا ؟ براي اين كه فكر مي كنند از دايره معقولاتشان خارج است و جزء مجهولات است !

بنابراين ما وقتي مي توانيم در بست در اختيار كسي قرار بگيريم كه مطمئن باشيم دارد حرف خدا را مي زند . همين الان هم اين طوريست ، در دايره ايمان صحبت

مي كنيم ، خيلي از ما ، وقتي يك كسي حرفي مي زند ، مي گوئيم : « ببخشيد آقا ! اين حرفتان خيلي قشنگ بود ، مي خواهم يادداشت كنم ، سندش كجاست ؟ »

اين جمله را خيلي شنيده ايم . گاهي من روايتي را بيان مي كنم ، مي گوئيد : « آقا ! اين روايت خيلي عالي بود ، اين سندش كجاست ؟ »اين يعني چه ؟ يعني : من به تو اعتماد ندارم .

بشر عقل دارد به رهبر غيرالهي اعتماد نمي كند مي گويد سندش كجاست ؟ پيغمبر (ص) گفته است يا خير ؟! من فقط حرف او را قبول مي كنم . يعني ما به درجه اي از عقلانيت رسيده ايم كه وقتي كسي حرفي را براي ما مي زند بايد بدانيم بدون واسطه از خدا شنيده است .

قوانين : احتياج به قانون در سه گزينه مشخص مي شود :

قانون حدود و وظايف شخص را مشخص مي سازد ( وظائف شخص در برابر خودش و در برابر جامعه ) و راه شكوفائي استعدادها و تلاشها .

قانون كلمه نظارت را فعال مي كند و ما خود مي دانيم كه بشر بدون نظارت در چهارچوبي نخواهد گنجيد و نظم جامعه بر هم مي ريزد .

قانون محدودة آزادي افراد را مشخص كرده و از هرج و مرج و تجاوز جلوگيري كرده و مجازات لازم را براي متخلفان تعيين مي كند .

/ 11