يكي از اسباب اثبات نبوت معجزه است و هر معجزه اي برسليقه و مذاق مردم زمانه خود نازل مي شده است ، مثلاً بني اسرائيل شعبده مي پسنديدند در زمان مسيح (ع) بيماري ها زياد بود و مردم شفاي بيماران را مي پسنديدند و . . . اما معجزة خاتم پيغمبران (ص) به ديل اينكه هميشه مي ماند بر بقيه معجزه ها برتري دارد و تا به حال كسي نتوانسته در اعجاز قران كوچكترين ترديدي وارد كند و اين بزرگترين دليل براي خدائي بودن يك بنده است . هرچه قدر تلاش كردند نتوانستند مانند قرآن بياورند و قرآن خودش مي فرمايد : نه مي توانيد بياوريد و نه مي توانيد بگوئيد يك قسمت از قرآن اشكال دارد . لذا بزرگان ادبيات عرب در زمان صدر اسلام ، جمع شدند ، نشستند سه كلمه را از داخل قرآن پيدا كردند ، گفتند اين سه كلمه را عرب فصيح بكار نمي برد ، اين كلمه ها كلمه هاي عامي هستند ، پس قران معجزه نيست . فصاحت ندارد . يكي از اين كلمات ، كلمة « اَتَسْتَهزءُ ني »بود ( يعني آيا مرا مسخره كرده اي ) يكي كلمه « عُجاب »(يعني بسيار عجيب ) و ديگري كلمه « كُبّار »( يعني بسيار بزرگ ) بود .به پيغمبر (ص) عرض كردند ، ما فصيح ترين فرد عرب را مي آوريم ، و از او سؤال مي كنيم كه آيا اين سه كلمه را استعمال مي كند يا خير ؟ رفتند و يك عرب فصيح را به خدمت پيغمبر (ص) آوردند . پيامبر(ص) به احترام اين پيرمرد فصيح تمام قد از جا برخاستند ، همگي خواستند بنشينند ، تا پيرمرد ، شست ، پيامبر (ص) وسط راه دوباره بلند شدند ، پيرمرد دست به كمرش گرفت و بلند شد ! دوباره خواست بنشيند ، هنوز نرسيده به زمين پيامبر(ص) دوباره بلند شد !! پيامبر (ص) چندين بار اين عمل را تكرار كردند ، در آخر اين عرب فصيح عصباني شد ! گفت : « يا رسول الله ! اَتَسْتَهزءُ ني ؟! هذا شيءٌ عُجاب وَ اَنَا مِنْ كُبّارِ العرب !! »و همة آنهايي كه اين بنده خدا را آورده بودند ، از شرمندگي ، بدون اينكه حرفي بزنند ، از در خارج شدند . هيچ كس نمي تواند كوچكترين ايرادي را به قرآن بگيرد . ما اين همه دشمن داريم اما تا به حال حتي يك نفرشان هم نتوانسته است بگويد فلان آيه شما اشكال دارد . در صورتي كه در كتابهاي ديگر ، ( كتابهاي تحريف شده بقيه اديان ) مسائلي را مي بينيم كه حتي خود پيروان اين اديان نسبت به اين مسائل خنده شان مي گيرد . يعني الان مذهب پروتستان بر روي انجيل حرف دارد . مي گويد : تثليث يعني چه ؟! اين مسخره بازي ها چيست ؟ مگر مي شود پدر و پسر و روح القدس سه نفر ولي يكي باشند ؟! خُب برايشان جا نمي افتد . و يا كتب ديگري كه تحريف شده است مانند تورات كه حرام زاده بودن را به يك پيغمبر (ع) نسبت مي دهد . و يا كشتي گرفتن يعقوب (ع) با خدا ! در اين كتاب آمده است كه خداوند به يعقوب (ع) فرمود : يعقوب ! مي آيي با هم كشتي بگيريم ؟ يعقوب (ع) گفت بله ، با هم كشتي گرفتند ، اتفاقاً يعقوب به زير رفت و زير دو خم گرفت و خدا را به زمين كوبيد !! روي سينه خدا نشست و شروع كرد با ريش هاي خدا بازي كردن ! همان طور كه با ريش هاي خدا بازي مي كرد ، خدا گفت : يعقوب ! پررو شدي ؟! ( به قول امروزي ها زود پسرخاله شدي ! ) بازي بازي ، با ريش خدا هم بازي ؟! خب حتي يك يهودي هم وقتي چنين چيزي را مي خواند و يا مي شنود خنده اش مي گيرد . بنابراين معجزه عيسي (ع) و موسي (ع) كتاب هايشان نيست . كارهايي است كه در آن زمان و براي مردم همان زمان مي كردند . اما معجزه پيامبر اكرم (ص) كتاب قرآن است و خدا خود فرموده است كه خودمان اين قرآن را حفظ مي كنيم . « وَ اِنّا لَهُ لَحافِظُونَ »اجازه نمي دهيم كسي به آن تعرض كند . و با وجود اين آيه و اين كلام خداوند ، خيال همه ما راحت مي شود .
لطفا منتظر باشید ...
