جمع ميان سه راه هدايتي - عظمت قرآن (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عظمت قرآن (2) - نسخه متنی

عبد الله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برخي چون حل اين گونه از معارف برايشان دشوار بود گفته‏اند كه: «واجعلنا للمتقين اماماً» يعني «واجعل لنا من المتقين اماماً» مي‏فرمايد چرا همت ما پست باشد كه يك كسي كه با تقواست امام ما باشد ما چرا امام المتقين نباشيم، چرا كاري نكنيم كه همه مردم باتقوا به ما اقتدا كنند. اين راه براي همه باز است اين راه، راه تواضع است، اگر كسي متواضع‏تر و خاكسارتر شد اين گونه حرف مي‏زند، اگر «هوالله هو» شد اين چنين حرف مي‏زند و مي‏گويد: «واجعلنا للمتقين اماماً» خدايا توفيقمان بده كه من طوري باشم كه همه مردم باتقوا به من اقتدا بكنند يعني علم و عمل و سيره علمي من براي مردم باتقوا الگو باشد. حالا بياييم در قرآن معاذالله تحميل كنيم بگوييم، نه، قرائت آن اين چنين نيست، بلكه اين گونه است كه: «واجعل لنا من المتّقين اماماً».

جمع ميان سه راه هدايتي

جمع هر سه راه عقل، تهذيب نفس و تعبد ايماني ممكن و شدني است ؛ يعني هم انسان با برهاني كه خود قرآن اقامه كرده است هم با ظواهر ديني و هم با تهذيب نفس مي‏تواند حركت كند. يقيني كه خداي سبحان به ابراهيم ـ سلام الله عليه ـ داد با درس خواندن به دست نيامد، چون وضع حضرت ابراهيم مشخص بود: دوران كودكي را در غار گذراند كم كم آمد بيرون و فرمود: «و كذالك نري ابراهيم ملكوت السموات والارض و ليكون من الموقنين.»29 ما ملكوت را نشانش داديم تا او اهل يقين بشود. خوب اين راه را هم كه به ما نشان دادند فرمود: چرا شما در ملكوت سفر نمي‏كنيد؟ «او لم ينظروا في امام خميني :

قرآن كريم كه به همه ما و به همه بشر حق دارد، سزاوار است كه ما در راه او فداكاري كنيم.(كلمات قصار)

ملكوت السموات والارض»30 ما را نه تنها تشويق كردند، توبيخ كردند كه چرا نگاه نمي‏كنيد چرا نمي‏رويد. پس يك راهي است رفتني، به ما گفته‏اند كه اگر قدري جلوتر رفتي هم اكنون كه اين جا نشستي جهنم و اهلش را مي‏بيني: «كلاّ لو تعلمون علم اليقين لترون الجحيم»31 حالا ببينيد بر سر اين آيه چه‏ها آوردند گفتند بين اين دو جمله چيزي محذوف است كلاّ لو تعلمون علم اليقين مثلاً عمل صالح مي‏كنيد بعد اگر مرديد لترونّ الجحيم خوب بعد اگر مرديد همه لترون الجحيمند چه كافر چه غيركافر، ديگر نيازي ندارد كه بفرمايد اگر اهل يقين باشيد جهنم را مي‏بينيد. چرا ما بگوييم آن در آيه شريفه فوق، وسط‏ها محذوف است، لذا برخي چيزي به عنوان پسوند براي «لوتعلمون علم اليقين» در تقدير گرفتند كه با آن هم آهنگ نيست و يك چيزي به عنوان پيش وند براي «لترونّ الجحيم» ذكر كرده‏اند كه با اين هم سان نيست. چرا ما اين چنين با قرآن برخورد كنيم، فرمود: «كلاّ لوتعلمون علم اليقين لترون الجحيم ثم لترونّها عين اليقين ثم لتسئلن يومئذ عن النعيم» فرمود شما اگر اهل علم اليقين باشيد جهنم را مي‏بينيد نشانش اين است كه عده‏اي هم ديدند، در نتيجه اين راه رفتني است.

/ 14