قرآن يك تعبيري در باره عظمت انسانها نسبت به موجودات ديگر نظير آسمانها و زمين و سلسله جبال دارد و نيز تعبير ديگري كه مقابل اين تعبير است، گاهي به عدهاي خطاب ميكند كه شما بزرگ تريد يا آسمان؟ خوب آسمان از شما بزرگتر است: «اَأنتم اشدّ خلقاً ام السماء بناها»10 اين دو دسته آيات در قرآن كريم مقابل هم هستند. به عبارت ديگر، يك سلسله آياتي است كه ميگويد از انسان كاري برمي آيد كه از آسمانها ساخته نيست چه رسد به زمين و سلسله جبال: «إنّا عرضنا الامانة علي السموات والارض والجبال فابين ان يحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انّه كان ظلوماً جهولاً»11 و آياتي مشابه اين. پس اين دسته از آيات دلالت ميكند براين كه از انسان كاري ساخته است كه از آسمانها و زمين و سلسله جبال ساخته نيست و هم انسان بزرگتر از آسمانها و زمين است. دسته ديگر آياتي است كه ميفرمايد آسمانها و زمين و كوهها از شما بزرگ ترند. اين دو دسته آيات جمع شان چگونه است. در نصايح لقمان به فرزندش آمده است كه: «انك لن تحرق الارض و لن تبلغ الجبال طولاً»12 هر چه گردن فرازي بكني بالاخره قدرت نداري كه زمين را بشكافي و به رفعت كوهها برسي. در سوره مباركه موءمن (غافر) اين چنين آمده است كه: «لخلق السموات والارض اكبر من خلق الناس و لكنّ اكثرالناس لايعلمون»13 آفرينش آسمانها و زمين از آفرينش مردم بزرگتر است، ولي اكثر مردم نميدانند. خوب اگر آسمانها و زمين بزرگتر از مردم اند و انسانها كوچكتر از آسمانها و زميناند، چرا از آسمانها حمل بار امانت بر نيامده است؟ هم چنين در سوره مباركه نازعات آيه 27 ميفرمايد: «اَأنتم اشدّ خلقاً ام السماء بنيهارفع سمكها فسويها و اغطش ليلهاو اخرج ضحيها»14 پس اين دسته از آيات ميفرمايد: آسمانها و زمين از انسانها بزرگ ترند. دسته ديگر از آيات ميفرمايد: از انسان كاري ساخته است كه از آسمانها و زمين ساخته نيست. راه جمعش اين است انسان اگر منهاي آن روح و دين و عقل حساب بشود؛ يعني همين بدن مادّي باشد؛ هم چنان كه كافر و منافق خود را همين بدن مادّي ميپندارد، و ميگويد: «اِنْ هي الاّ حياتنا الدّنيانموت و نحيي»15 و ميگويد: «و ما يهلكنا إلاّ الدهر»16 با همين بينش محدود مادّي در برابر وحي ميايستد. پس اين انسان منهاي عقل است، انسان منهاي عقل ميشود جرم مادي، قهراً زمين و كوه و آسمان از او بزرگتر است، لذا لقمان در نصيحت خويش ميفرمايد: «انّك لن تخرق الارض و لن تبلغ الجبال طولاً» اين طور كه متبخترانه و مختالانه حركت ميكني نميتواني زمين را بشكافي و به گردن فرازي كوهها نميرسي، خدا هم ميفرمايد: «لخلق السموات والارض اكبر من خلق الناس» خدا ميفرمايد: «اَأنتم اشد خلقاً ام السماء بنيها»و اين انسان است كه بار امانت حمل نميكند، اين همان است كه «مثل الذين حمّلوا القرآن ثم لم يحملوهاً» «مثل الذين حمّلوا الانجيل ثمّ لم يحملوها» همان است كه «مثل الذين حمّلوا التوراة ثم لم يحملوها» اگر كسي زير بار وحي نرود «مَثَلِ او كمثل الحمار يحمل اسفاراً» حمار و خلقت او هرگز از سلسله جبال و زمين بالاتر نيست، اين كه وحي بر او نازل شد و «فنبذوهُ وراء ظهورهم» 17 اين انسان منهاي عقل، هرگز از آسمانها بالاتر نيست. اما آن انساني كه وحي را ميپذيرد و ميفهمد و عمل ميكند اين يقيناً از آسمانها بالاتر است، چون اين آسمانها جرم است و روزي بساط آنها برچيده ميشود: «والارض قبضته يوم القيامة والسموات مطويّات بيمينه»18 و بدن انسان ميپوسد و دوباره خدا زنده ميكند اما روح كه هرگز نميميرد، روح كه هرگز از بين نميرود، آسمانها بساطشان برچيده ميشود و سلسله جبال بساطشان جمع ميشود.