بیشترلیست موضوعات عظمت قرآن(2) مفهوم متلاشي شدن كوهها : انسان با عظمتتر است يا موجودات ديگر ؟ عظمت قرآن در طرح موضوعات ظاهر و باطن قرآن روشهاي هدايت در قرآن جمع ميان سه راه هدايتي توضیحاتافزودن یادداشت جدید
هر مقداري كه شما عمل كرديد به قرآن، زير پرچمش رفتيد. پرچم قرآن اين نيست كه پرچمهاي ديگران هستند، پرچم قرآن عمل به قرآن است.(كلمات قصار)اين كوهها كه سنگين است ما سنگيني اينها را كم ميكنيم مثل پنبههاي ندّافي شده مثل عهن و پنبه ندّافي شده سبك ميشوند. يا اين آيه كه: روزي فرا ميرسد كه جبال «كانت الجبال كثيباً مهيلاً»21 اين كوهها كه خيلي سفت و سخت است مثل يك تلّي از شن ميشود كه شما يك گوشهاش را اگر با انگشت برداريد بقيه ميريزد، اين را ميگويند «كثيب مهيل» اين قبيل آيات را هم ميتوان فهميد اما ميرسيم به اين قسمت: «و سيّرت الجبال فكانت سرابا»22 كوهها ميروند و ميروند و سراب ميشوند. اگر كسي نخواهد توجيه كند، كوهها سراب ميشود يعني چه؟ سراب يعني هيچ، انسان از دور خيال ميكرد كوه است وقتي نزديك رفت ميبيند كوه نيست. چه قدر انسان بايد توجيه كند تا اين آيه را بفهمد. بعد ازاين كه چندين وجه توجيه كرد بهترين وجه اين است كه اعتراف كند كه من نميفهمم.گاهي انسان در برابر بعضي از آيات قرار ميگيرد و از ترس برميگردد كه اين يعني چه، چقدر ما توجيه كنيم سراب يعني هيچ. نه اين كه خرد يا ريز و يا سبك ميشود بلكه «و سيّرت الجبال فكانت سراباً» حالا ما «كانت» را به «صارت» توجيه كرديم و حال اين كه «كانت» معناي كانت است نه معناي «صارت» حالا گيرم توجيه كرديم كه آن جا سراب ميشود، سراب يعني هيچ، كوه چطور هيچ ميشود؟ اين فقط «درمورد» كوه است در مورد زمين و آسمانها نيز اين چنين است.اين از آن آياتي است كه انسان واقعاً حريم ميگيرد.