عظمت قرآن (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عظمت قرآن (2) - نسخه متنی

عبد الله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هر مقداري كه شما عمل كرديد به قرآن، زير پرچمش رفتيد. پرچم قرآن اين نيست كه پرچم‏هاي ديگران هستند، پرچم قرآن عمل به قرآن است.(كلمات قصار)

اين كوه‏ها كه سنگين است ما سنگيني اين‏ها را كم مي‏كنيم مثل پنبه‏هاي ندّافي شده مثل عهن و پنبه ندّافي شده سبك مي‏شوند. يا اين آيه كه: روزي فرا مي‏رسد كه جبال «كانت الجبال كثيباً مهيلاً»21 اين كوه‏ها كه خيلي سفت و سخت است مثل يك تلّي از شن مي‏شود كه شما يك گوشه‏اش را اگر با انگشت برداريد بقيه مي‏ريزد، اين را مي‏گويند «كثيب مهيل» اين قبيل آيات را هم مي‏توان فهميد اما مي‏رسيم به اين قسمت: «و سيّرت الجبال فكانت سرابا»22 كوه‏ها مي‏روند و مي‏روند و سراب مي‏شوند. اگر كسي نخواهد توجيه كند، كوه‏ها سراب مي‏شود يعني چه؟ سراب يعني هيچ، انسان از دور خيال مي‏كرد كوه است وقتي نزديك رفت مي‏بيند كوه نيست. چه قدر انسان بايد توجيه كند تا اين آيه را بفهمد. بعد ازاين كه چندين وجه توجيه كرد بهترين وجه اين است كه اعتراف كند كه من نمي‏فهمم.

گاهي انسان در برابر بعضي از آيات قرار مي‏گيرد و از ترس برمي‏گردد كه اين يعني چه، چقدر ما توجيه كنيم سراب يعني هيچ. نه اين كه خرد يا ريز و يا سبك مي‏شود بلكه «و سيّرت الجبال فكانت سراباً» حالا ما «كانت» را به «صارت» توجيه كرديم و حال اين كه «كانت» معناي كانت است نه معناي «صارت» حالا گيرم توجيه كرديم كه آن جا سراب مي‏شود، سراب يعني هيچ، كوه چطور هيچ مي‏شود؟ اين فقط «درمورد» كوه است در مورد زمين و آسمان‏ها نيز اين چنين است.

اين از آن آياتي است كه انسان واقعاً حريم مي‏گيرد.

/ 14