عظمت قرآن (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عظمت قرآن (2) - نسخه متنی

عبد الله جوادی آملی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1ـ راه استدلال: قرآن بارها به ما فرموده تعقل و تفكر كنيد، اين كار، تشويق به استدلال است، حتي خود قرآن هم از راه استدلال با ما سخن گفته است ؛ مثلاً مي‏فرمايد: «لو كان فيهما آلهة الاّالله لفسدتا»24 «ام خُلقوا من غير شي‏ء ام هم الخالقون»25. احتجاجات انبيا ـ عليهم السلام ـ را بازگو كرد كه فلان پيامبر براي اثبات توحيد حق با فلان طاغي اين چنين برهان اقامه كرد. نقل براهين عقلي از انبياء سلف ـ عليهم السلام ـ در قرآن كم نيست. اين‏ها خطوط كلي سه گانه است كه هر كدام ده‏ها نمونه دارد يكي اين كه ما را به تفكّر و تعقّل دعوت كرده است كه اين‏ها ده‏ها آيه دارد يكي اين كه براي ما و با ما با استدلال سخن گفت فرمود اگر خدايي نيست بگو ببينم شما را كه آفريد؟ يا بايد بگوييد موجود خود به خود خلق مي‏شود، يا بايد بگوييد خودمان، خودمان را آفريديم «أم خلقوا من غير شي‏ء أم هم الخالقون» شما هر تلاش و كوششي بكنيد اين دو آيه مباركه بدون مسئله دور و تسلسل قابل حلّ نخواهد بود، اگر بگويي «خلقوا من غير شي‏ء» يعني فعل فاعل نمي‏خواهد مي‏شود تصادف، اگر بگويي كه نه، فعل، فاعل مي‏خواهد ولي فاعل فعل خود ماييم كه مي‏شود دور، اگر عين شما باشد، اگر مثل شما باشد كه مي‏شود تسلسل، اين همان برهان عميق فلسفي «دور و تسلسل» است، منتها همان طوري كه اين «ما كنّا معذّبين حتي نبعث رسولاً»26 را وقتي به دست يك اصولي ماهر داديد بحث عميق برائت را از اين استنباط مي‏كند، اين جمله مباركه «ام خلقوا من غير شيي‏ء ام هم الخالقون» را وقتي به حكيم داديد بحثهاي عميق عقلي را از آن استنباط مي‏كند اين نحوه امام خميني :

مبادا قرآن مقدس و آيين نجاتبخش اسلام را، با مكتب‏هاي غلط و منحرف كننده‏اي كه از فكر بشر تراوش كرده است، خلط نماييد.(كلمات قصار)

استدلال چه براي اثبات اصل مبدأ و چه براي توحيد كه قرآن با ما به عنوان احتجاج سخن گفت فراوان است.

قرآن، در بخش ديگري از روش استدلال نحوه استدلال انبياي سلف ـ عليهم السلام ـ را با طاغوتيان عصرش نقل مي‏كند كه فلان پيامبر با فلان طاغي اين چنين استدلال كرده است. همه اين‏ها براهين عقلي است و يكي از روش‏هاي هدايت است براي كساني كه قدرت تفكر دارند.

2ـ تقليد ايماني: روش ديگر تقليد ايماني است. خيلي از افراد به محضر معصوم ـ سلام الله عليه ـ مي‏آمدند؛ مثلاً از رسول الله ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ بعد از اثبات رسالت و معجزه و مانند آن سوءالي در باره حق تعالي، قيامت، فرشته‏ها مي‏كردند، پيامبر هرچه مي‏فرمود آنان يقين پيدا مي‏كردند.

/ 14