بیشترلیست موضوعات عظمت قرآن(2) مفهوم متلاشي شدن كوهها : انسان با عظمتتر است يا موجودات ديگر ؟ عظمت قرآن در طرح موضوعات ظاهر و باطن قرآن روشهاي هدايت در قرآن جمع ميان سه راه هدايتي توضیحاتافزودن یادداشت جدید
راه دوم مثل راه اول يقيناً كافي است يعني راه ديني مثل برهان عقلي يقيناً كافي است و همه حكما هم فرمودهاند كه قول معصوم ـ عليه السلام ـ ميتواند حدّ وسط برهان قرار بگيرد ؛ يعني همان طور كه يك مبرهن ميتواند بگويد مثلاً «عالم متغير است»، «هر متغيري حادث است» يك متدين هم ميتواند بگويد: «اين قول معصوم است» و «هر چه معصوم فرمود حق است»، قول معصوم ميتواند حدّ وسط برهان قرار بگيرد، اما اگر كسي يا مستقيماً از خود معصوم بشنود كه جزم داشته باشد كه اين معصوم است و سخن هم سخن اوست و براي بيان حكم واقعي هم فرمود يعني اصل صدور قطعي، جهت صدور قطعي، دلالت هم قطعي، قول معصوم ميتواند حد وسط قرار گيرد. اما كسي در عصر معصوم نيست و خبر متواتري كه سند را قطعي كند ندارد و دلالت هم نصّ باشد ندارد يا بيمعارض در دست ندارد، اين شخص اگر بخواهد به استناد خبري، مطلبي را ثابت كند اگر اهل رقم و حساب باشد ميبيند صدها اصل عقلايي را بايد روي هم بچيند و تلّي از اصول درست كند تا بتواند يك مطلبي را بفهمد. اگر روايتي پنج جمله داشت واين روايت از امام ششم ـ سلام الله عليه ـ تا ما به ده يا بيست واسطه رسيد، ما در باره تك تك اين وسايط و جملهها بايد اصل عدم غفلت، اصل عدم سهو، اصل عدم نسيان، اصل عدم زياده، اصل عدم نقيصه، اصل عدم قرينه، را روي هم بچينيم تا يك مظنّهاي به دستمان بيايد، آن وقت در برابر انباري از اصول يك ظن سطحي نصيب ما ميشود. اگر مسئله ما مربوط به موضوعات عملي بود كه همين حجت است و بايد عمل كرد، اما اگر مربوط به مسائل اعتقادي بود اين ظنون سودي ندارد و آن چه هم در حديث شريف ثقلين است اين است كه عترت همتاي قرآن است نه روايت، نفرمود روايت هم تاي قرآن است بلكه فرمود عترت همتاي قرآن است. رواياتِ مجعول و غير مجعول داريم اما عترت تماماً نور هستند «و كلامهم نور». چون روايت، جعلي دارد و قرآن مصون از جعل است، روايت همتاي قرآن نيست، پس فقط عترت همتاي قرآن است.