بیشترلیست موضوعات آيينهي عاشورا (2) يادآوري: 9 - انتخاب برتر 10 - نفس مطمئنه 11 - توبه 12 - توكل 13 - اتمام حجت 14 - اطاعت و تسليم 15 - صبر 16 - نصرت خدا توضیحاتافزودن یادداشت جدید
امام حسين عليه السلام در طول مسير مدينه تا كربلا بارها موضوع شهادت و سرانجام كاروان عاشورا را با ياران خود در ميان گذاشت تا آنان كه به چيز ديگري جز خدا مي انديشيدند، راه خود را جدا كنند.آخرين بار در شب عاشورا عاقبت كار خود را با ياران خود مطرح كردند. ايشان در اوج غناي روحي با نَفْسي آرام و آگاه به آنچه فردا رخ خواهد نمود، از همه ي يارانش خواست تا از تاريكي شب بهره گيرند و او را رها كنند و بروند.اما شاگردان مكتب عشق و ايمان كه جام اطمينان و عرفان را از دست ساقي كوثر نوشيده بودند، با نفسي مطمئن پروانه وار گرد خورشيد وجود امام عليه السلام حلقه زدند و هر يك به نوعي از آن حضرت حمايت كردند. فرزندان مسلم بن عقيل گفتند:نه، به خدا سوگند... ما چنين كاري نمي كنيم و از ياري تو دست برنمي داريم و با جان و مال و خاندان در ركاب تو مي جنگيم تا به درجه ي شهادت نايل شويم.مسلم بن عوسجه اظهار كرد:«ما از شما جدا نمي شويم تا سينه هايمان آماج تيرها شود و تا جايي كه دستانمان توان دارد، در ركابت شمشير مي زنيم و اگر سلاحي در دست نداشتيم، با سنگ مي جنگيم تا سرانجام به فيض شهادت برسيم.»و زهير گفت:«به خدا سوگند دوست دارم، هزار بار كشته و زنده شوم و خدا با كشته شدنم، از تو و جوانان خاندانت بلا بگرداند.»12پس از آن كه هر يك از ياران به نوعي با اطمينان تمام حاضر به جدايي از امامشان نشدند و نفس مطمئنه و قرآن ناطق عاشورا به نيت صادقانه و مخلصانه ي آنان پي بردند، مدال شهادت را زينت بخش سينه هاي سوزان و منتظر آنان كردند و فرمودند.«اني غدا اقتل وكلكم تقتلون معي ولا يبقي منكم احد»13.«همانا من فردا كشته مي شوم و همه ي شما با من به شهادت مي رسيد و احدي از شما باقي نمي ماند.»
11 - توبه
«يا ايّها الّذين آمنوا توبوا الي اللّه توبة نصوحا»14.«اي كساني كه ايمان آورده ايد، به درگاه خداوند توبه كنيد توبه اي خالصانه.»قرآن كريم همه ي انسان ها را به توبه فرا مي خواند و بازگشت كنندگان و پاكي طلبان را محبوب خدا مي داند15 و اين در را به روي همه و براي هميشه باز و آن را عامل تبديل گناهان به حسنات مي داند و مي فرمايد:«إلاّ من تاب وءامن وعمل عملاً صالحا فاؤلئك يبدّل اللّه سيّئاتهم حسنت وكان اللّه غفورا رحيما»16.«مگر آن كساني كه توبه كنند و ايمان آورند و كارهاي شايسته كنند. خدا گناهانشان را به نيكي ها بدل مي كند و خدا آمرزنده ي مهربان است.»يكي از مصداق هاي عيني اين آيه ي شريفه «حر بن يزيد رياحي» است. اگر چه كنكاش در شخصيّت او مجالي بيش از اين مي طلبد امّا با نگاهي گذرا به آنچه در طول مسير او از كوفه تا كربلا بر او گذشته، به دست مي آيد كه ايشان از همان آغاز حركت مطمئن نبود كه سرانجام كار به جنگيدن با امام حسين عليه السلام منجر مي شود.وقتي از كوفه براي مقابله با كاروان كربلا گام برداشت، سروشي آسماني او را به بهشت بشارت داد.آن ندا سؤالي در ذهن او ايجاد كرد و همواره از خود مي پرسيد: بشارت به بهشت و ستيز با فرزند دختر پيامبر صلي الله عليه و آله چگونه ممكن است؟ همين جرقه ي بصيرت سبب شد تا او در «شراف» - يكي از منازل بين راه - در مقابل نفرين امام عليه السلام كه فرمودند: «ثكلتك امّك» ادب نگه دارد و در مقابل عظمت آن حضرت و مادرشان كرنش كند.«حر بن يزيد رياحي» كه مترصدانه جريان دو گروه حق و باطل را زير نظر داشت، در روز عاشورا وقتي جنگ را حتمي ديد و خطبه ي جانفزاي امام و استغاثه ي آن خورشيد هدايت را به گوش جان شنيد، براي اطمينان از عمر سعد پرسيد: آيا با اين مرد مي جنگيد؟ او پاسخ داد: «به خدا سوگند آري، جنگي كه كمترين حادثه آن بريدن سرهاست.» در اين لحظه حساس بود كه او به بهانه ي آب دادن اسبش به سوي اردوگاه امام حسين عليه السلام حركت كرد و با حالتي پشيمان و شرمگين، خود را به اهل بيت عليهم السلام رساند و با صداي بلند اظهار كرد: «اللّهم اليك انيب فتب علي فقد ارعبت قلوب اوليائك واولاد نبيك يا اباعبداللّه اني تائب فهل لي من توبه؟»17 «خداوندا به سوي تو رو مي آورم پس توبه ام را بپذير. من دل هاي اولياء تو و فرزندان پيامبر تو را لرزاندم. اي اباعبداللّه! من توبه كردم آيا توبه ام پذيرفته است؟»امام عليه السلام اين درياي كرامت در جواب او فرمودند: «نعم يتوب اللّه عليك» شكوفه شادي بر شاخسار جان حر نشست و دانست كه بشارت او به بهشت هنگام بيرون آمدنش از كوفه بي دليل نبوده است.
12 - توكل
«ومالنا الاّ نتوكّل علي اللّه وقد هدينا سبلنا ولنصبرنّ علي ما أذيتمونا وعلي اللّه فليتوكّل المتوكّلون»18.«و چرا بر خدا توكل نكنيم و حال آن كه او راه را به ما بنمود و ما بر آزاري كه به ما مي رسانيد صبر خواهيم كرد و توكل كنندگان به خدا توكل كنند.»واگذاري كارها به خداوند يكي از سفارش هاي اكيد قرآن است. مؤمنان حقيقي پس از آن كه به ميزان استطاعت خويش براي به سامان رساندن كارهايشان تلاش مي كنند سرانجام آن را به خدا مي سپارند و كسي كه بر او توكل كند كفايتش مي كند.19مصداق كامل آيات توكل را بايد، در سيره سالار آزاد مردان ببينيم. آن حضرت هنگام خروج از مدينه در پايان وصيت نامه شان چنين نگاشتند:«هذه وصيتي اليك يا اخي، وما توفيقي الا باللّه عليه توكلت واليه انيب»20.«اي برادرم! اين وصيّت من است به تو و توفيق من جز از خدا نيست بر او توكل كردم و به سوي او باز مي گردم.پس از آن كه كاروان كربلا از دروازه ي مدينه گذشت تا رسيدن به سرزمين موعود حوادثي را به خود ديد كه همه از تلاش بي وقفه ي امام حسين عليه السلام و يارانش براي عمل به وظيفه حكايت مي كند.آن حضرت در روز عاشورا آيات توكل را عملاً به تصوير كشيد و با ديدن سيل سپاه دشمن فرمودند:«اللّهم انت ثقتي في كل كرب ورجايي في كل شدة وانت لي في كل امر نزل بي ثقة وعدة»21.«پروردگارا تو اعتماد من در هر محنت و اميدم در هر دشواري هستي و اعتماد و اطمينانم در هر كاري كه برايم پيش آيد تنها تويي».و در خطبه دوم نيز اين ارزش قرآني را پاس داشتند و آيه 56 سوره هود را تلاوت فرمودند: «اني توكّلت علي اللّه ربّي وربّكم ما من دابّة الاّ هو آخذ بناصيتها انّ ربّي علي صراط مستقيم»22.«من بر اللّه كه پروردگار من و شماست توكل كرده ام. هيچ جنبنده اي نيست مگر اين كه او بر آن تسلط دارد، پروردگار من به راه راست است.»و در آخرين نفس هاي مسيحايي خود كه جان جهاني را به جوش و خروش آورد فرمود:«ادعوك محتاجا وارغب اليك فقيرا وافزع اليك خائفا مكروبا واستعين بك ضعيفا واتوكل عليك»23.«نيازمندانه تو را مي خوانم و فقيرانه به تو رو مي آورم و خائفانه و پريشان تو را فرياد مي كشم و ضعيفانه از تو كمك مي طلبم و بر تو توكل مي كنم.»