«يا ايّها الّذين آمنوا اطيعوا اللّه واطيعو الرّسول واولي الامر منكم»30.«اي كساني كه ايمان آورده ايد، اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولوا الامر را.»انسان موجودي است دو بعدي و همواره در كشاكش جسم و جان قرار دارد. وجود او به ميدان جهادي مي ماند كه همواره لشكر جهل و عقل در آن با يكديگر درگيرند و سعادت واقعي او در سايه سرسپردن به حق و تسليم آگاهانه در برابر خداوند و اطاعت بصيرانه از دستورات اوست و اين مقامي است كه پيشوايان معصوم به اوج آن رسيده اند.علي عليه السلام به مدال بندگي خدا افتخار مي كنند و مي فرمايند:«الهي كفي بي عزا ان اكون لك عبدا وكفي بي فخرا ان تكون لي ربا»31.«پروردگارا اين عزت برايم كافي است كه عبد تو باشم و اين افتخار برايم بس است كه تو پروردگار من باشي.»در عاشورا نيز اين ارزش قرآني را در بالاترين درجه اش مي توان ديد. امام حسين عليه السلام در مقابل پيشنهاد برادرشان محمد حنفيه، اطاعت خويشاوندان و شيعيان واقعي شان را نسبت به امام خود اين گونه بيان فرمودند:«انا عازم علي الخروج الي مكه وقد تهيأت لذلك انا واخوتي وبنواخي وشيعتي امرهم امري ورأيهم رأيي»32.«من عازم مكه ام و آماده ي سفرم. من و برادران و فرزندان برادر و شيعيانم كه امر آنان فرمان من و نظر آنان رأي من است.»آن حضرت در پاسخ ام سلمه نيز اين مقام را چنين به تصوير كشيدند:«قد شاء عز وجل ان يري حرمي ورهطي مشردين واطفالي مذبوحين مأسورين مقيدين وهم يستغيثون فلا يجدون ناصرا»33.«حتما خداي عزّ وجلّ خواسته است، حرم و خاندانم آواره و اطفالم كشته و اسير و دربند باشند و استغاثه كنند و ياوري نجويند.»قافله سالار كربلا در «صفاح» (يكي از منازل بين راه) پس از آن كه فرزدق شاعر، درباره مردم به ايشان گفت: «دلهايشان با تو و شمشيرهايشان با بني اميه است.».امام فرمود: «واللّه يفعل ما يشاء وكل يوم ربّنا في شأن إنْ نزل القضاء بما نُحب فنحمد اللّه علي نعمائه»34.«و خدا آنچه بخواهد مي كند و هر روز پروردگارمان در شأني است. اگر حكم را آن گونه كه ما دوست داريم نازل كند، بر نعمت هايش او را سپاس مي گوييم.»امام حسين عليه السلام در آخرين لحظات در حالي كه از مركب بر سجاده ي سبز عبوديت افتاد و سجده ي شكر به جا آورد اطاعت و تسليم در برابر امر خداوند را چنين نجوا كرد.«صبرا علي قضائك يا رب لا اله سواك يا غياث المستغيثين...»35.«براي حكم و اراده تو صبر مي كنم پروردگارا، خدايي جز تو نيست. اي فريادرس فريادرسان!
15 - صبر
«وجعلنا منهم ائمّة يهدون بامرنا لمّا صبروا وكانوا باياتنا يوقنون»36.«از آنان پيشواياني قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مي كردند. چون شكيبايي نمودند و به آيات ما يقين داشتند.»پايداري و استقامت در هر كاري مهمترين رمز موفقيت است و تا انسان سيلي سرد سختي ها را به جان نخرد، هرگز به پيروزي دست نمي يابد.وقتي گروهي اندك در قلعه صبر پناه بگيرند، مي توانند بر گروه زيادي پيروز شوند.قرآن كريم در اين باره مي فرمايد: «كم من فئة قليلة غلبت فئةً كثيرةً باذن اللّه واللّه مع الصّابرين»37 «چه بسا گروه اندكي به اذن خداوند بر گروه بسياري غلبه كند و خداوند با صابران است».امام حسين عليه السلام از همان آغاز، صبر را سرلوحه ي حركت خود قرار دادند و اين مهمترين عامل جاودانگي و پيروزي آن حضرت بود، ايشان در مكّه ي مكرّمه در ضمن خطبه اي اين موضوع مهم را بيان فرمودند:«نصبر علي بلائه ويوفينا اجور الصابرين»38.«بر بلاي او بردباري مي كنيم و او پاداش هاي صابران را كه وعده داده نسبت به ما وفا مي كند.»هر جا سخن از صبر به ميان مي آيد، ناخودآگاه شخصيّت زينب كبرا - سلام اللّه عليها - در ذهن تداعي مي شود.در حقيقت بايد اين وجود مبارك و نفس صابره را زهراي كربلا و آيه ي صبر قرآن ناطق عاشورا دانست و همه بايد در بردباري، به ايشان اقتدا كنند.در سنگر صبر و در ميان گنجيم ما يار قديم مشكلات و رنجيم با صابره ي كرببلا مي سنجيم39 در حادثه هاي تلخ حال خود را امام سجاد عليه السلام سيماي صابره ي كربلا را در شب عاشورا چنين به تصوير مي كشند: «در شبي كه فردايش پدرم به شهادت رسيد، در حالي كه شمشيرش را آماده مي كرد، اشعاري را در بي وفايي دنيا زمزمه مي كرد و با تكرار آن جملات مقصودش را فهميدم، اشك راه گلويم را ببست؛ سكوت كردم و دانستم كه بلا حتمي است امّا عمّه ام زينب چون آن سخنان را شنيدند نزد ايشان آمد و فرمود: «واثكلاه ليت الموت اَعْدَمَني اليوم ماتت فاطمه وابي علي واخي الحسن...» و امام حسين عليه السلام ايشان را تسلي داد و ايشان را به صبر سفارش كرد.»زينب كبرا - سلام اللّه عليها - در آن شب فراق روضه ي پنج تن را با برادرش مرور كرد و از مصايبي ياد كرد كه هر يك از آن ها دريايي غم و اندوه به همراه داشت امّا عقيله بني هاشم همه ي آن ها را به جان خريد.اينك زمان آن رسيده كه از نزديك شاهد به خون غلطيدن، برادران، فرزندان و خويشان خود باشد. آيا تفسيري بهتر از اين مي توان براي آيات صبر قرآن كريم يافت.حركتي را كه امام حسين عليه السلام آغاز كردند، دايره اي از مدينه تا مدينه بود كه كمان از مدينه تا كربلا به عهده ي حضرت و يارانشان و كمان از كربلا تا مدينه به دوش صابره ي كربلا زينب كبرا - سلام اللّه عليها - بود كه پس از شهادت آنان تازه رسالتش آغاز شد و چنان صبورانه عَلم ارزش هاي عاشورا را به دوش كشيد كه از صبرش عقل متحير مي ماند.