معيارهاى گزينش در قرآن كريم - معیارهای گزینش در قرآن و نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معیارهای گزینش در قرآن و نهج البلاغه - نسخه متنی

مجدالدین مدرس‏زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

معيارهاى گزينش در قرآن كريم

قرآن كريم نقش بسزايى براى نيروهاى لايق قايل است. برخوردارى از كاركنان شايسته همواره مد نظر مديران الهى بوده است. به عنوان نمونه، مى‏توان از اقدام حضرت موسى‏عليه السلام در به كارگيرى حضرت هارون‏عليه السلام نام برد. اصل ماجرا در سوره مباركه طه وارد شده است: هنگامى كه حضرت موسى‏عليه السلام به پيامبرى مبعوث گشت، دست دعا و التجا به درگاه الهى دراز كرد و براى تحمل سختى‏هاى مسؤوليت‏خودش از خداى بزرگ شرح صدر خواست. از خداوند درخواست نمود تا برادرش هارون را نيز وزير او قرار دهد و به اين وسيله به او پشت گرمى عطا كند و وى را در كارش شريك گرداند. (طه: 29 - 34) بدين‏روى، او پس از استعانت الهى، داشتن همكار و نيروى زبده را در انجام ماموريت‏هاى محوله مورد نظر قرار داد.

ممكن است‏بدوا اين توهم پيش آيد كه حضرت موسى‏عليه السلام روابط خانوادگى را ملاك انتخاب قرار داده است، اما بطلان اين تصور غلط با عبارات خود حضرت موسى‏عليه السلام آشكار مى‏گردد; آنجا كه مى‏فرمايد: «و اخي هارون هو افصح منى لسانا فارسله معي ردءا يصد قني اني اخاف ان يكذبون.» (قصص: 34) او مى‏گفت: اگر مى‏گويم هارون وزير من باشد به اين دليل است كه او افصح است و از فصاحت و قدرت بيان بيش‏ترى نسبت‏به من برخوردار است و در اين ماموريت، كه نياز به ارائه دلايل و حقايق است، برخوردار بودن از فصاحت ملاك شايستگى است. خداوند هم درخواست او را اجابت نمود و فرمود: «سنشدعضدك‏باخيك ونجعل لكما سلطانا.» (قصص: 35)

بنابراين، همان‏گونه كه از آيات مزبور استفاده مى‏شود، بهره‏مندى از همكار لايق يكى از نعمت‏هايى است كه مدير الهى بايد پيش از همه با دعاى خالصانه و تضرع، از خداوند خواستار آن باشد و به تعبير حضرت رسول‏صلى الله عليه وآله، هرگاه خداوند براى مديرى خير بخواهد، او را با همكارى لايق قرين خواهد نمود; چنان كه اگر فراموش كند، به يادش آرد و اگر به هوش باشد، يارى‏اش نمايد. [4]

همچنين در قرآن كريم، آيات ديگرى را مى‏بينيم كه نحوه انتخاب و دليل گزينش مديران جامعه و ماموران الهى را روشن مى‏سازد; از جمله آيه 247 سوره مباركه بقره كه در آن، به ماجراى طالوت اشاره مى‏كند. در اين آيه، واژه «اصطفى‏» به معناى برگزيدن و انتخاب كردن به كار رفته است. مرحوم علامه طباطبائى‏رحمه الله مى‏فرمايند: اصطفاء از ريشه‏«صفو» گرفته شده و به معناى «صاف و پاك‏» مى‏باشد. در نتيجه، اصطفاءبهترين وپاك‏ترين راانتخاب‏كردن‏است. [5]خداوندمى‏فرمايد: ما طالوت را برگزيديم و انتخاب نموديم. اما ملاك گزينش او چه بوده است؟اين سؤالى‏است‏كه‏پاسخ آن به‏خوبى‏از آيه‏استفاده مى‏شود:

وقتى خداوند طالوت را به عنوان برگزيده خويش مطرح نمود، بنى‏اسرائيل به اين گزينش اعتراض كردند و گفتند: «چگونه او بر ما حكومت كند، با اين‏كه ما از او شايسته‏تريم; او ثروت زيادى ندارد». در واقع، از نظر بنى‏اسرائيل، ملاك شايستگى، داشتن مال و ثروت بسيار بود و از اين‏رو، خود را برتر از طالوت مى‏ديدند و حال آن‏كه خداوند ملاك شايستگى وى را اين‏چنين برمى‏شمارد: «قال ان الله اصطفيه عليكم و زاده بسطة فى العلم و الجسم و الله يؤتى ملكه من يشاء و الله واسع عليم‏» (بقره: 247); گفت: خدا او را بر شما برگزيده و او را علم و قدرت جسمانى فراوان بخشيده است. خداوند ملكش را به هر كه بخواهد مى‏بخشد و احسان خداوند وسيع و (از لياقت افراد براى تصدى منصب‏ها) آگاه است.


[4] - نهج البلاغه، ترجمه جواد فاضل، ص 30

[5] - سيدمحمدحسين طباطبائى،الميزان،ج‏2،ص‏301/ ج‏16،ص‏11

/ 8