تاریخ عصر غیبت کبری (4) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ عصر غیبت کبری (4) - نسخه متنی

سید منذر حکیم

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روايت‏سوم - حضرت، در اين روايت، خداوند را بر تولد فرزندش، سپاس مى‏گزارد:

الحمدلله الذي لم يخرجني من الدنيا حتى اراني الخلف من بعدي. اشبه الناس برسول الله صلى الله عليه و آله خلقا و خلقا، يحفظه الله تبارك و تعالى في غيبته ثم يظهره فيملا الارض عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما. [11]

بنابراين، عباسيان، تلاشى گسترده را براى جلوگيرى از تولد فرزندى براى امام حسن عسكرى عليه السلام داشته‏اند و خواهان قطع نسل آل محمد عليهم السلام بوده‏اند. حال، با چنين شرايطى، ظهور مهدى آل محمد عليهم السلام و بر ملا شدن وجود او و حضور علنى او در جامعه‏ى آن روز، بسيار غير منطقى بود.

حوادث تاريخى سال‏هاى دويست و پنجاه و پنج تا دويست و شصت هجرى، به گونه‏اى بسيار روشن، خفقان حاكم بر آن برهه را نشان مى‏دهد و ضرورت تولد مهدى آل محمد عليهم السلام در شرايطى بسيار مخفيانه توجيه مى‏كند.

تولدى كه همراه و همزاد اختفا و زندگى پنهانى است، چه‏گونه ممكن است نابود كننده‏ى ستمگران را در آن شرايط نامناسب، به صحنه‏ى ظهور و مبارزه بكشاند؟ آيا چنين فرضى، جز از دست رفتن و نابودى آن يگانه منجى بشريت، رهاورد ديگرى مى‏تواند داشته باشد؟ !

با توجه به سه نكته‏ى زير، ضرورت غيبت‏براى حضرت مهدى عليه السلام امرى بديهى به نظر مى‏رسد:

نكته‏ى يكم - فرض، اين است كه حضرت مهدى آل محمد عليهم السلام دوازدهمين و آخرين اختر تاب ناك آسمان ولايت و امامت است، و پس از او، امام معصوم و حجت الهى ديگرى وجود ندارد تا بار سنگين امامت را در جامعه‏ى اسلامى و انسانى بر دوش داشته باشد.

نكته‏ى دوم - اين امام معصوم و يگانه منجى بشريت، براى اصلاح جهانى و گسترده، ذخيره شده است.

نكته‏ى سوم - در زمان تولد، بلكه پس از تولد او، شرايط لازم براى يك قيام و نهضت و اصلاح جهانى فراهم نشده بود.

بنابراين، به جز غيبت و پنهان شدن از ديده‏ها تا زمان تحقق شرايط لازم براى قيام جهانى او راه ديگرى وجود دارد يا مى‏تواند وجود داشته باشد؟


[11] ) كمال الدين، ج 2، ص 409.

/ 14