علیت از نگاه اشاعره، مکتب تفکیک و حکمت متعالیه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

علیت از نگاه اشاعره، مکتب تفکیک و حکمت متعالیه - نسخه متنی

سیدخلیل علاقه بند حسینی طوسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چنانكه ملاحظه مى شود اساس و شالوده معرفت شناسى در الهيات بويژه در تفسير صفات الهى ريخته مى شود. با اين ديدگاه و براساس همين تفسير مى توان ديگرمباحث شناخت شناسى را حل كرد ازجمله مهم ترين مباحث معرفت شناسى بحث وجودشناسى است. بر اين مبنا تلاش براى فهم حقيقت وجود از راه استدلال تلاشى بيهوده است كه اين كار كارى در حدّ بشر نيست.

(البحث عن الوجود و تصوره و توهمه و تعقله كله ضلالة و جهالة حيث ان الوجود لا يتوهم و لا يتصور و لا يتعقل.)44

بنابراين انسان با بحث و تفتيش هيچ گونه احاطه علمى و حتّى ره آورد علمى بر وجود پيدا نخواهدكرد. سهم انسان از وجودشناسى تنها همان انفعال است. خداوند است كه شهود فطرى را در انسان ايجاد و جعل مى فرمايد.

(و اما المقدار من الشهود الفطرى الذى جعل الله البشر عليه فهو شهود ان الوجود طارد العدم شهودا بسيطا.)45

براى تبديل شدن معرفت شهودى بسيط به معرفت تركيبى انسان مى بايست با عبادات و تزكيه نفس به حق تعالى پناهنده شود تا بلكه رحمت الهى به جوش آيد و افاضه كند. اگرچه پيروى و ايمان هيچ گونه تأثيرى براى افاضه ندارد چه حق متعال اثرپذير از هيچ چيز نيست. عبادت و پيروى حتّى جنبه اعداد را نيز نمى تواند داشته باشد:

(فلا العبادات علة او معدة لحصول المعرفة و لا المعاصى مانعة تكون المعرفة معها ممتنعة الحصول بل قد يفضل الله على بعض عباده العصاة الفقراء جودا صرفا.)46

(… ان طريق نيل المعارف المبدئية و المعادية و العلم بحقايق الاشياء ينحصر فى الخضوع لدى الله و عبوديته و الالتجاء اليه كى يعرّفنا اليه يرينا كنه افعاله لا بابصارنا و مداركنا المحدودة بل بنوره المقدس من دون فاقة منه تعالى الى آلة من الالات كالعقل او الوهم او غيرهما فيجعلنا عارفين بالحقايق و ناظرين الى الاشياء ببصره تعالى و نوره.)47

به عقيده ميرزا فلاسفه در اشتباهند كه فكر مى كنند با بحث علمى مى توانند وجود را تحصيل كنند از اين روى بر اين نظرند كه ادراك حقيقت وجود از راه مفهوم ممكن است و گفته اند: مفهوم وجود از روشن ترين مفاهيم است.

از نظر وى ما همان مقدار از وجود شناخت و معرفت داريم كه خداوند اراده مى فرمايد و اعطا مى كند:

(و قد عرفت ان المقدار الذى اعطاه الله تعالى من العلم الحضورى هو هذا المقدار و لا يزيد بالبحث و التفتيش مثقال ذرة بل ينقص….)48

/ 35