بیشترلیست موضوعات علّيت از نگاه اشاعره مكتب تفكيك و حكمت متعاليه علّيت از منظر اشاعره معرفت شناسى جبر و اختيار توضیحاتافزودن یادداشت جدید
مى توان د كسى را يارى رساند. حاصل اين كه معتزله برابر اصول خود به تأثير استقلالى و تفويض و قول به حدوث به عنوان ملاك احتياج به علّت باور دار شدند و كار را به جايى رساندند كه به بى نيازى جهان به واجب الوجود پس از پيدايش باورمند شدند.در مجموع بايد گفت: زياده روى در تنزيه آنها را در مسأله توحيد تا حدّ يك دئيست (خداپرست طبيعى) پايين آورد. اين غلو در تفويض و پاى فشارى در استقلال عقل باعث شده كه نه تنها از جانب اشاعره بلكه از سوى همه يكتا پرستان راستين موردحمله قرار گيرند و مجوس گبر قدرى و ثنوى خوانده شوند و حتّى بسيارى از فلاسفه اماميّه به هنگام بررسى اقوال جبر و تفويض نظر مفوّضه را خطرناك تر از نظر جبريّون بدانند چنانكه در اين زمينه از امام صادق (ع) نقل شده است كه فرمود: (لعن الله المعتزلة ارادت ان توحّد فألحدت و رامت ان ترفع التشبيه فأثبتت.)2اشاعره بر آن بودند كه هميشه و همه جا تنها فاعل و تنها اثر كننده و علت در عالم هستى خداوند است. فعل او همواره و بى واسطه است. خداوند هرچه بخواهد و به هر گونه كه بخواهد انجام مى دهد. قدرت او به وسيله نظام عالم محدود نمى شود. او قدرت مطلق است و اين قدرت مطلق جا براى قدرت ديگرى باقى نمى گذارد و چون علت و اثر گذارى هميشه همراه با قدرت است ساير موجودات چون قدرتى ندارند پس علّيت و تأثير نيز نخواهندداشت. انگيزه آنها چنانچه مى بينيم تقديس و تعظيم جلالت خداوند بود.ييكى ديگر از نحله هاى فكرى عالم اسلام نحله تفكّر عرفانى است كه در اين مسأله مهم قائل به (لامؤثّر فى الوجود الا الله) شده است; امّا ميان مفهوم اين شعار با مفهوم آن در تفكّر اشعرى گرى از زمين تا آسمان فاصله است. از ديدگاه عرفا نيز دو علّت موردانكار قرار گرفته و اقتضا در موجودات رد شده است; امّا تقاضا را در عين ثابت و از راه اتّحاد ظاهر و مظهر در همه موجودات اثبات مى كنند و قانونمندى را مى پذيرند و درنتيجه فعل خدا را بى واسطه و قانونمند مى بينند. اين نظام را نظام (اسماءالله) مى نامند.