مقدمه جلد 74 - شوروی شرق تجاوزگر بخش جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شوروی شرق تجاوزگر بخش - جلد 1

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقدمه جلد 74

بسم الله الرحمن الرحيم
حاصل 25 سال روابط حكومت شاه با آمريكا، كشورى بغارت رفته بود با
منابعى تهى، خرمنهاى سوخته و پلاسيده، دشتهايى لم يزرع و بى حاصل،
ارتشى تابن دندان مسلح و بى اراده، صنايع مونتاژ و وابسته و جامعه اى
لبريز از مصرف، فساد و تباهى.

آمريكا در تارو پود رژيم شاه ريشه دوانده
بود به تيغ آن ملت را همسان ارزشهاى خويش از خود بيگانه ساخته و با
اتكاع بر بريدگى مردم از اعتقادات و شرافتهاى انسانى - اسلاميشان به
غارت و چپاول اين كشور مشغول بود.

شيوه هاى نفوذ، طرق اعمال قدرت و خلاصه روشهايى كه آمريكا جهت
يغماى ايمان، شرافت و ذخاير اين ملت بكار ميبرد در مجموعه هاى قبل
بكرات ذكر شده است.

كنكاش در اين شيوه ها راهنمايى است بر درك
حرض و آز سيرى ناپذير انسان كه در پى كمال به بيراههه رفته و گم شده،
جهالت به انحرافش كشيده و لجاجت به قساوتش و داشته
است.

در اين بيراهه هر كس، يافته را كمال پنداشته و با تمام واژه ها به
توجيه نشسته تا قساوت و سودجويى را لعاب راعفت و خيرخواهى و
جهالت و سرمايه اندوزى را لباس علم و شرافت بپوشاند و چون اين
پنداشته ها نقش كمال پذيرفته، كبر و برترى طلبى تقدس يافته و بدنبال آن
بخاطر سرمايه اندوزى سرمايه داران، نان گرسنگان به غارت رفته " و
ميرود " و منابع خداداد به چپاول.

انسان و تفكر انسان به بردگى كشيده
شده " و مى شود " و...

نهايتا" تمام اسباب و وسايل با تمام توجيهات و
فريبها به كمين نشسته اند تا حرص پايان ناپذير انسان گمراه را ارضاع كنند.

امپرياليسم و كمونيسم دو واژه بظاهر متضاد، جداى از مفاهيم كلاميشان
دو نمود از يك انگيزه اند و براى يك هدف تلاش مى كنند و آن قطع
انسانيت از انسان است و هدايت به وادى حيوانيت.

هر دو افكار را به
بردگى خود و بريدگى از خدا مى كشند و تفاوتى نمى كند كه اين بردگى،
بردگى آمريكا باشد يا شوروى، بردگى امپرياليزم يا بردگى كمونيسم.

همسانى هدف دو ابر قدرت شرق وغرب مبنى بر بغارت بردن هر چه
بشتر منابع جهان زمينه ساز رقابتى عظيم بين آنها شده و اين دو در انظار
جهانيان در با توجيهات وفريبهاى اصطلاحاہ ايدوئولوژيك كوشيده اند
اين رقابت را جنگ صلح ناپذير بين دو نگرش به جهان سوسياليزم
و سرمايه دارى قلمداد كنند و ظاهرا" هر كدام در پى رهنمونى انسان به
بهشت خيالى خود هستند.

اما اساسا" اين امر وسيله اى است تا اين
رسولان فقير و فساد با ساختن مترسكى زمينه نفوذ در كشورى را فراهم
نمايند.

طلسم آمريكا يعنى مترسك كمونيسم در كشورهاى تحت
سلطه اش عاملى است كه از طريق آن نه تنها حضور خود بلكه تمام
جنايتها، سركوبها، پيمانها وفروشهاى نظامى را نيز توجيه مى كند و دقيقا
مشابه همين عمل از سوى شوروى نيز در اقمارش بوقوع مى پيوندد.

در
تكاپوى اين تبليغات وضد تبليغات بودجه هاى عظيم كشورهاى تحت
سلطه است كه بازار زرادخانه و كالاهاى اين دو ابرقدرت را گرم نگه
مى دارد و كوخهاى مستضعفان اين كشورهاست كه براى آبادانى كاخهاى
ابرقدرتها ويران تر مى شود.

در اين كشاكش هر جا كه منافع اقتضا كند براى تقسيم غنائم بر سر
ميز مذاكره مى نشينند و نرد عشق مى بازند و در حاليكه كشورهاى تحت
سلطه انبار مهمات و سلاحهاى اتمى و غير اتمى مى شود دم از خلع سلاح
مى زنند.

آنچه بظاهر جنگ بين دو ابر قدرت و در اصل رقابت بين آنها
ناميده ميشود تظاهر اين امر است كه استكبار اساسا" رقيب بردار نيست و
هر كدام مى خواهد كه بر سر خوان نعمت دنيا ديگرى را نبيند و در به
غارت بردن جهان شريكى نداشته باشد.

با توجه به ديدگاههاى مذكور و تاعمل در اسناد اين مجموعه ها به راحتى
مى توان دريافت كه اميال و مقاصد شوروى و عملكرد آن در قبال ايران و
حوادث آن از چهار چوب مباحث مربوط به حضور 25 ساله آمريكا
خارج نمى شوند.

قطب بنديها و بلوك بنديهاى جهان، ايران را در كنار آمريكا و در
همسايگى شوروى بنحوى قرار داده كه نه تنها ايران تبديل به يك پايگاه
نظامى - تجارى آمريكا شده بود بلكه عمده ئ عمليات جاسوسى آمريكا
عليه شوروى از طريق ايران انجام مى گرفت.

با وجود اين مراتب و ماهيت
رژيم شاهنشاهى و در محدوده ئ بلوك بنديهاى جهان، شوروى مطلقا"
ايران را با تمام مسائل و مصائبش بعنوان يك كشور مترقى و رو به رشد
در آستانه ئ تمدن بزرگ پذيرفته بود ومى خواست بر سر اين خوان نعمت
بدون كوچكترين گوشه چشمى به اصول بنيادين ماركسيسم و خدشه بر
ماهيت رژيم به يغما بنشيند و در عين حال و بعنوان يك كار جنبى به
كسب اطلاعات و تا حدى پرورش و رشد جناح طرفدار خود بپردازد.

امام درباه وضعيت ايران در زمان شاه واهداف دو ابر قدرت شرق و غرب
فرمودند: ما يك مملكتى داريم براى خودمان مى خواهيم، ما نمى خواهيم
آمريكا سر پرستمان باشد، ما نمى خواهيم همه ئ منافع ملت به آمريكا برود،
همه منافع را مملكت شوروى ببرد، گاز را شوروى ببرد و نفت را آمريكا،
يك سفره باز باشد تا هركس هر چه بخواهد، بخورد.

ما نمى خواهيم
اينطور باشد.

امام با اين بيان نه تنها خط مشى و سياست
خارجى را مطرح مى كنند بلكه موضع گيرى اين دو ابرقدرت در قبال
ايران را نيز تشريح مى كنند.

مترقى بودن رژيم نيز توجيه ماركسيستى مى شد واتباط و وابستگى
صريح و آشكارى به امپرياليسم آمريكا نيز به عنوان واقعيتى كه بايد
پذيرفت مطرح مى گشت.

اين همه مقدماتى بودند كه كانال نفوذى ايجاد
كنند و اهداف و مقاصد سود جويانه خويش را بر آورده كنند.

در اين
تلاشها شوروى چندان هم بى نصيب نمى ماند و يك سرى قراردادهاى
نظامى واقتصادى نيز ره آورد اين تلاشها بود.

جنايات و آدمكشيهاى
رژيم توسط بلندگوهاى تبليغاتى شوروى بعنوان از بين بردن مرتجعين
وكوته فكران مخالف ترقى قلمداد مى شد.

امام در پاسخ خبرگزارى رويتر
كه پرسيده بود " شما درباره شوروى چه فكر مى كنيد؟ فرموده بودند:
" شوروى از رژيم شاه حمايت مى كند، حتى نمايندگانش در سازمان ملل
از شاه دفاع كرده اند.

شوروى چون آمريكا و انگليس براى بلعيدن
سرمايه هاى ايران دست به هر جنايتى زده و مى زند ".

تداوم اين سياستها
يعنى فداكردن مصالح ملتها و خلقها در قبال سود جويى صرف و ايجاد
سلطه در قلمرو كشورهاى اسلامى و جهان سوم تمام حيثيت روسها و
ادعاهاى طرفدارى از خلقهاى تحت سلطه را به زير سئوال مى برد و
چهره پليد واستعمار گر آنها را بر جهانيان روشن مى كند.

امام در برابر
سئوالى در مورد تعويض لحن مطبوعات شوروى در مورد اينكه اوضاع
ايران به وضوح بهم خورده بصراحت پرده از سياست هاى فرصت طلبانه
شوروى برداشته و روش آنها را در قبال اوضاع ايران و سياست كلى
روسها مى كنند و مى فرمايند:
" شوروى با سياست هاى فرصت طلبانه ئ خود در بسيارى از جاها حيثيت
خود را از دست داده است و او بخيال اين است كه هميشه مى توان از آب
گل آلود استفاده كرد.

ما دست سود جويان شوروى را از ايران قطع
خواهيم كرد....

شوروى با روشى كه درپيش گرفته است و ملل مسلمان

/ 24