زندگي يكجا نشيني و پيشه زراعت و تجارت، بر خلاف صحراگردي و چادرنشيني، صنايع خاصّ خود را مي طلبد. شهرنشيني مسكن و كشاورزي وسائل آن و دفاع از شهر وسائل دفاعي و تجهيزات جنگي لازم دارد. براي هر يك از اين ها صنعتگران مخصوصي بايد مشغول به كار شوند. مدينه هم كه شهر بود چنين وسائلي را لازم داشت و اهل آن نمي توانستند همه را از خارج وارد كنند. بنابر اين از خود صنعتگراني داشتند. ولي بيشتر صنايع مدينه در دست يهوديان بود. چون عرب ها چندان رغبتي به صنعت نشان نمي دادند و صنعتگر را تحقير مي كردند. از اين رو يهوديان صنايعي چون دباغي، رنگرزي، آهنگري و سلاح سازي را در اختيار گرفته بودند و گروهي از آنها به زرگري مي پرداختند.35 و هنگام هجرت پيامبر به مدينه تنها يك نجّار به نام ميمون در آنجا وجود داشته است.36 مدينه براي قبائلي چون جهينه، غفار، عذره و بلّي مركزيت داشت و افراد اين قبائل براي رفع نيازهاي خود به مدينه مي آمدند.37