مدينه منطقه دامداري نبود و زمين هاي مرغوب آن در جهت توليد محصولات كشاورزي كاشته مي شدند و اطراف آن هم از آنِ قبائل صحراگرد و بدوي بود. با اين حال اهل مدينه تعدادي شتر و گوسفند و ساير حيوانات اهلي را نگهداري مي كردند و آنها را از شاخه درختان و كنار باغ ها مي چراندند و نيز مناطقي در اطراف مدينه بود كه چراگاه به شمار مي آمد; از جمله در شمال غربي مدينه منطقه «زرغابه» و «غابه» كه در راه شام قرار داشت و هفت ميل از مدينه دور بود، درختچه هايي بود كه شتران مي توانستند از آن بخورند. 38 شتران پيامبر(صلي الله عليه وآله) در آنجا مي چريدند كه «عيينة ابن حصن» آنها را غارت كرد.39 در جنوب نيز چراگاه هايي پيدا مي شد كه بعضي از شتران پيامبر(صلي الله عليه وآله) در جايي به نام «ذي الجدر» چرانده مي شدند. هشت نفر از قبائل عرب به مدينه آمدند و اسلام آوردند، ولي نتوانستند با آب و هواي شهر مدينه سازگاري داشته باشند و مريض شدند، رسول خدا(صلي الله عليه وآله) آنها را به «ذي الجدر» فرستاد تا در آنجا از شير شترانش تغذيه كنند و آنان بعد از چند روز مرتد شدند و چوپان شتران را كشتند و شتران را به غارت بردند. پيامبر(صلي الله عليه وآله) بعد از اطلاع از قضيه، به تعقيب آنها پرداخت و آنها را گرفته، به سزاي عملشان رساند.40 ميان مدينه و ربذه منطقه اي بود كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله) آن رابراي شتران زكات حمي41قرار داده بود. در جنوب غربي مدينه منطقه «نقيع الخصمات» را براي اسبان مجاهدان قُرُق نموده و به آنها اختصاص داد.42 مردم مدينه تعدادي گاو براي شخم زدن زمين داشتند و تعدادي شتر، براي اين كه آب را توسط آنها از چاه بيرون بياورند و به جاهاي ديگر برده و زمينشان را آبياري كنند و به اين شتران «نواضح» مي گفتند. بعضي از اهل مدينه تا صد شتر داشتند. بدوي ها هم شتر و ساير حيوانات اهلي به مدينه مي آوردند و به فروش مي رساندند، ولي نسبت به اهل مكه به دامداري راغب نبودند. اما بعد از هجرت وضع فرق كرد و مردم بيشتر به تجارت مشغول شدند و تجارت با خارج، شتران بيشتري لازم داشت و به خاطر جنگ هايي كه پيش مي آمد، نياز بيشتر به اسب پيدا مي شد از اين رو مردم اسبان زيادي را از قبائل اطراف خريداري كردند، به حدي كه اسبان انصار در جنگ فتح مكه پانصد رأس بود و در يك كاروان پانصد شتر عبدالرحمن بن عوف وارد مدينه شدند. 43 در حالي كه در جنگ بدر همه مسلمانان يك يا دو اسب داشتند. تحول وضع اقتصادي مدينه بعد از هجرت وضع اقتصادي مدينه و انصار پيش از هجرت پيامبر(صلي الله عليه وآله) ضعيف و كم رونق بود و اين به جهت جنگ ها و اختلافات طولاني آنها بود، ليكن به عكس، يهوديان ثروتمندتر شده و با بهره زياد، پول به انصار قرض مي دادند و گاهي بهره پول در سال به پنجاه درصد مي رسيد و خداي تعالي به اين خاطر يهوديان رادرقرآن توبيخ فرموده است. هنگامي كه مهاجران به مدينه وارد شدند سخت ترين روزهاي انصار بود و به ابتدايي ترين نياز محتاج بودند و در جنگ بدر نتوانستند بيش از هفتاد شتر تهيه كنند. و نمي توانستند همه مهاجران را تأمين نمايند و عده اي از واردين به مدينه در كنار مسجد سكني يافتند و غذايشان تنها خرما بود و از خرما خوردن خسته شده بودند و به پيامبر(صلي الله عليه وآله) شكايت كردند. رسول خدا(صلي الله عليه وآله) بر فراز منبر رفت و فرمود: «اگر نان و گوشت داشتم به شما مي خوراندم» اين حالت تا جنگ خندق ادامه داشت كه هنگام حفر آن، از شدّت گرسنگي سنگ به شكم مي بستند ولي بعد از جنگ اين حالت عوض شد و مسلمانان مناطقي را فتح كردند و از خراج و جزيه آن برخوردار شدند و بعد از فتح مكه و جنگ حنين وضع بهتر شد و مسلمانان غنائم زيادي را از قبيله هوازن به دست آوردند. قبائل حجاز به مدينه مي آمدند و اسلام مي آوردند و زكات پرداخت مي كردند و يا مصالحه كرده، جزيه مي دادند. پيامبر با اهل تباله، جرش و ايله براي هر بالغي سالي روي يك دينار مصالحه كرد. با اهل اذرح در سال به صد دينار مصالحه نمود. با اهل يمن بر مبلغي مصالحه كرد. با اهل نجران به دو هزار «حله» در سال مصالحه نمود. از مجوسيان از هر نفر كه به سنّ بلوغ مي رسيد يك دينار مي گرفت. هنگامي كه از بحرين مالي به دست پيامبر(صلي الله عليه وآله) رسيد، فرمود: در مسجد بگذارند و خودش رفت و نماز خواند و بعد از نماز نشست و هر كس را ديد مقداري از آن عطا كرد.44 اين اموال در دست مسلمانان سرمايه گشت تا توانستند با شهرهاي ديگري تجارت كنند و سرمايه زيادي به دست آورند.