قبله شدن كعبه
* تغيير قبله از بيت المقدس به سمت كعبه (در سال دوم هجرت):{ قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ...} .(بقره : 144)* كعبه، قبله امت اسلام در هر مكان و در هر زمان:{ ...وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ...} .* كعبه قبله ميانه براى امت ميانه (امت اسلام):{ سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النّاسِ ما وَلاّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كانُوا عَلَيْها... * وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً} .(بقره : 142 و 143)
گويا معناى «كَذلِكَ...» اين است كه تغيير قبله در راستاى پديد آوردن امت وسط و ميانه است. در تفسير نمونه (ج1، ص483) آمده است: قبله مسلمانان قبله اى ميانه است; زيرا مسيحيان، تقريباً به سمت شرق مى ايستادند، به خاطر اينكه بيشتر ملل مسيحى در كشورهاى عربى زندگى مى كردند و براى ايستادن به سوى محل تولّد عيسى(عليه السلام) كه در بيت المقدس بود ناگزير بودند به سمت مشرق بايستند و به اين ترتيب جهت مشرق قبله آنان بود، ولى يهود كه بيشتر در شامات و بابل و مانند آن به سر مى بردند و به سوى بيت المقدس كه تقريباً در سمت غرب آنان بود، مى ايستادند و به اين ترتيب، نقطه غرب قبله آنان بود امّا كعبه كه نسبت به مسلمانان آن روز (مسلمانان مدينه) در سمت جنوب و ميان مشرق و مغرب قرار داشت يك خط ميانه محسوب مى شد.* كعبه قبله مورد پسند و دلخواه پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) :{ قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ...} .(بقره : 144)
* خرده گيرى و شبهه افكنى سفيهان نسبت به تغيير قبله، از بيت المقدس به جانب كعبه:{ سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النّاسِ ما وَلاّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كانُوا عَلَيْها...} .(بقره : 142)
* مالكيت همه جانبه خداوند بر تمام جهت هاو مكان ها، مجوز تغيير قبله از بيت المقدس به سمت كعبه:{ سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النّاسِ ما وَلاّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كانُوا عَلَيْها قُلْ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ...} .(بقره : 142)
* پذيرش كعبه به عنوان قبله به جاى بيت المقدس، امرى بس دشوار جز براى هدايت يافتگان:{ ...وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها إِلاّ لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ وَ إِنْ كانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللهُ...} .(بقره : 143)
* تغيير قبله ازبيت المقدس به سوى كعبه، نعمتى بزرگ دررديف نعمت رسالت پيامبر(صلى الله عليه وآله) :{ وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ...* كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ...} .(بقره : 150 و 151)
برداشت فوق، مبتنى بر اين است كه «كاف» در «كما» براى تشبيه باشد، براين مبنا تغيير قبله، كه از آيه قبل به دست مى آيد «مشبّه» و ارسال پيامبر «مشبّه به» مى باشد و «تشبيه» مسأله قبله به نعمت رسالت، نشانگر عظمت آن است.* تعيين كعبه به عنوان قبله، حكمى حق(حكمت آميز و به جا) و از ناحيه خداوند:{ وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ...} .(بقره : 149)