1.تقيه خوفي: - تقیه مداراتی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تقیه مداراتی - نسخه متنی

محمد فاضل لنکرانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید














1.تقيه خوفي:

در صورتي كه
انسان در اثر انجام يك عملِ صحيح و مطابق با مذهب و دين خويش، خوف و ترسي را
بر جان، ناموس و مال خود و يا ديگران مشاهده كند، بايد از انجام آن عمل
خودداري و تقيّه كند و عملي را كه مطابق با مذهب مخالفين و يا كفار باشد
انجام دهد. و بطور كلي تقيّه خوفي در موردي است كه اضطرار يا اكراهي متوجّه
انسان شده باشد. به اين قسم از تقيه، در بعضي از آيات و روايات اشاره شده
است.

خداوند در قرآن مجيد مي
فرمايد:

«ولا يتّخذ المؤمنون الكافرين اولياء من دون المؤمنين و
مَنْ يفعل ذلك فليس من الله في شي الاّ ان تتقوا منهم تقاة و يحذركم الله
نفسه والي الله المصير»1

«مسلمان ها
نبايد كفار را سرپرست خود قرار دهند و هركس چنين كند، هيچگونه ارتباطي
با خداوند ندارد، مگر آنكه از آنها بترسد و تقيه كند. و خداوند شما را از
مجازات خويش برحذر ميدارد و بازگشت به سوي او است».

«من كفر بالله من بعد ايمانه الا من اكره و قلبه مطمئن
بالإيمان».2

«هركس پس از
ايمان، به خدا كافر شود، گرفتار غضبي از جانب خدا و عذاب عظيمي خواهد شد، مگر
كسي كه او را مجبور به اظهار كفر كنند، در حالي كه دلش آرام به ايمان
است».

بنابر نقلي
اين آيه در دو مورد گروه و جماعتي نازل شده كه از جمله آنان عمّار و پدر و
مادر او (ياسر و سميّه) و عدهاي ديگر است. اين جماعت از سوي كفّار و
مشركين مجبور به اظهار كفر شدند در اين ميان، پدر و مادر عمار از اين اظهار
خودداري كردند و شهيد گشتند، ليكن عمار آنچه را كه مشركين ميخواستند،
اظهار نمود و از چنگ آنان رهايي يافت. مسلمانان اين جريان را به پيامبر خبر
داده و گفتند كه عمار كافر شده است. اينجا بود كه خداوند اين آيه كريمه را
نازل فرمود.

در روايت
صحيحه فضلاء وارد شده است كه شنيديم امام باقر ـ عليهالسلام ـ فرمود:
«التقيّة في كل شي يضطر اليه ابن آدم فقد
احله الله».3

«تقيه در
مواردي است كه انسان به آن اضطرار پيدا مي كند و ناگزير ميشود و براستي
خداوند آن را جايز و حلال قرار داده است».

در روايـت
ديـگري از امــام بــاقــر ـ عليهالسّلام ـ است كه فرمود: «كل شي خاف المؤمن علي نفسه فيه الضرر فله فيه
التقيه».4

«هر چيزي كه
مؤمن براي خود در آن ترس داشته باشد، پس بر او است كه تقيّه كند».

و ازا مام
صادق ـ عليهالسّلام ـ نقل شده است كه فرمود: «ليس شي مما حرمالله الا و قد احله لمن اضطر
اليه».5

«هيچ چيزي از
محرّمات الهي نيست مگر آنكه خداوند براي انسانِ مضطر حلال فرموده
است».

در اين زمينه
روايات فروان ديگري است كه در كتاب هاي وسائل و مستدرك آمده است.

در اين قسم از
تقيّه، بايد به سه نكته توجّه شود:

1 ـ اين تقيّه
مشروعيت هرچه را كه عرف آن را به عنوان ضرورت تشخيص دهد، ثابت
ميكند.

امام باقر ـ
عليهالسّلام ـ در صحيحه زراره ميفرمايد:

«التقيّة في كلّ ضرورة و صاحبها اعلم بها حين تنزل
به».6

«در هر ضرورتي
تقيّه هست و گرفتار تقيه، از هركس ديگري به ضرورت آن آگاهتر است».

2 ـ تقيّه
خوفي، نه تنها براي حفظ جان، آبرو و مال خودِ انسان مشروعيت دارد، بلكه براي
حفظ ديگران نيز جايز ميشود و از اينرو است كه ميتوان گفت: قسمت
عمده تقيّه ائمه ـ عليهمالسّلام ـ در بيان احكام خداوند، همين معني;
يعني حفظ كردن شيعه مي باشد.

3 ـ از مجموع
آيات و روايات استفاده ميشود كه در مشروعيت اين قسم از تقيّه فرقي ميان
تقيّه از مخالفين و ديگران، وجود ندارد.




/ 8