بي شك خوشبو كردن ديوارهاي كعبه از درون و برون كاري مستحب و پسنديده به شمار ميآيد. ليكن ما در جستجويي كه در ميان كتابها و نوشتههاي تاريخنگاران در اين باره كردهايم، به مطلبي كه نشانگر اين كار به وسيله مردم دوران جاهليت و يا صدر اسلام به صورت منظم باشد برخورد نكرديم. البته گاه اشاراتي وجود دارد كه در دوران جاهليت برخي خلوق و عود سوز را براي عطرآگين نمودن كعبه از درون و برون اهدا ميكردهاند. اما در صدر اسلام، رسول خدا ــ صلي الله عليه و آله ــ و ابوبكر و عمر و عثمان پس از جامه كردن كعبه حركتي را بعنوان خوشبو كردن ديوارهاي آن انجام ندادهاند. معاوية بن ابوسفيان نخستين شخصي بوده است كه كعبه را با خلوق و عود خوشبو كرده است كه اين كار براي اوّلين بار و به صورت منظم از دوران اموي به يادگار ماند. نامبرده غلامي را بدين منظور تعيين كرده بود كه پس از هر نماز، كعبه را خوشبو سازد، از آن پس معاويه سالي دو بار; نخست در موسم حج و ديگري در ماه رجب مقداري عود و خلوق را بدين منظور ارسال مينمود كه پس از وي جانشينان او نيز از اين سنت پيروي كردند.10 اين كار معاويه به نظر ميرسد به علت آن بوده است كه در آن هنگام «شيبة بن عثمان» پردهدار، به معاويه نوشت: جامههاي دوران جاهلي را از روي كعبه بردارد تا اثري از نجاست آنان بر كعبه باقي نماند، كه معاويه نيز به اين مسأله فرمان داد و كعبه عاري از جامه گرديد. و در اين هنگام بود كه ديوارهاي كعبه را عطرآگين نمودند. بنابراين، پيش از آن كعبه عاري از جامه نبوده ونيازي به خوشبو ساختن ديده نميشده است. پس به همين جهت معاويه به عنوان نخستين كسي كه وظيفة خوشبو ساختن كعبه را به انجام رسانيد، شناخته ميشود. پس از آن، عبدالله بن زبير نيز هنگام به پايان رسانيدن ساختمان كعبه به خوشبو ساختن آن همت گماشت و همه ديوارهاي دروني كعبه را با مشك و عنبر از بالا تا پايين آغشته نمود، سپس جامة كعبه را بر آن پوشانيد. نامبرده همه روزه يك سطل عطر و بوي خوش را به كعبه ميماليد و در روز جمعه اين مقدار را به دو سطل افزايش ميداد.11 عبدالملك بن مروان نيز هر سال جامهاي را به سوي كعبه ارسال ميداشت كه همراه آن عطر و عود براي كعبه و مسجد رسول خدا ــ صلي الله عليه و آله ــ ميفرستاد.12 هنگامي كه مهدي عباسي در سال160 هـ . ق. حجگزارد، به او گزارش دادند كه تعداد زيادي جامه بر روي هم انباشته شده و كعبه را سنگين كرده است، به طوري كه بيم آن ميرود ديوارهاي آن فرو ريزد. مهدي دستور داد، همة آن جامهها را برداشتند سپس بر تمام ديوارهاي بيروني و دروني كعبه غاليه و مشك و عنبر ماليد و بر تمام ديوارها، از پايين تا بالا و از همة جوانب مشك ماليدند، سپس كعبه را جامه پوشانيد. مهدي در اين هنگام در مسجد نشسته بود و خود ناظر آغشته شدن كعبه به غاليه بود. محمد ابن اسماعيل بن ابراهيم پردهدار (حجبي) ميگويد: «با شيشههاي آكنده از غاليه بر بام كعبه رفتيم و آنها را روي ديوارهاي بيروني آن ريختيم. خدمتگزاران كعبه هم در حالي كه خود را از ريسمانها و قلابها آويخته بودند، از پايين تا بالاي ديوارها را مشك و غاليه اندود كردند». گفته شد كه رنگ تيرة سنگهاي كعبه در نتيجة آغشته شدن آن به غاليههاي ياد شده بوده است.13 از آنچه كه گذشت، آشكار ميگردد كه عطرآگين نمودن كعبه به صورت منظم، از دوران معاوية بن ابوسفيان آغاز گرديد و از آن پس هر يك از خلفا و سلاطين پس از او، تا كنون همچنان سنت وي را پي گرفتهاند. اما اينكه تاريخ نگاران از سنت عطرآگيني كعبه به هنگام سخن از جامه، ياد نكردهاند، شايد بدان جهت است كه مسألة عطرآگيني كعبه ـ باگذشت ايام ـ امري عادي و جزئي از عمليات جامه كردن كعبه درآمده بود و بدين سبب آنان تنها به ذكر جامه كردن كعبه بسنده كردهاند. گواه بر اين گفته، آن است كه تاريخنگاران از نام كساني كه كعبه را به وسيله جامه پوشانيدهاند، با فاصلة زماني نسبتاً طولاني ياد كردهاند حال آيا اين بدان معني است كه كعبه تنها در دوران اين افراد به وسيلة جامه پوشانيده شده است؟ بايد گفت: چنين نيست; زيرا جامه در هر سال به همراه خلوق و عود و ديگر انواع عطر بعنوان يكي از ضروريات جامه به كعبه ارسال ميگرديده است. لازم به تذكر است كه عطرآگيني كعبه آنچنان در ميان مردم مقدس گرديده بود كه گروهي به منظور شفا يافتن از عطرهاي كعبه، از آن استفاده ميكردند. از سعيد بن جبير روايت شده است: «او از عطر كعبه بعنوان شفا استفاده ميكرده است. و گويد: عطا گفت: هنگاميكه يكي از ما قصد شفا از عطر كعبه را داشتيم، عطر را به كنار حجر(الأسود) آورده و پس از عطر آگين كردن آن، دستهاي خود را بعنوان شفا يافتن بر آن ميماليديم». پس از آنكه مراسم شست و شوي كعبه معظمه و عطرآگيني آن به پايان ميرسيد، جامه جديد را در همان لحظهاي كه جامة پيشين از روي آن برداشته ميشد، بر بالاي كعبه قرار ميدادند.