آيا خدا «نهي از منكر» را در مكه و مدينه (در موسم حج) نهي كرده است؟!
سكوت مسلمين در مكه آنهم به هنگام حج و در حال احرام ـ در برابر گناهِ بزرگ جهاني و ظلم و ستم بر مسلمين جهان ـ خود عظيمترين گناه و جرم محسوب ميگردد. آيا نبايد اين سكوت و بيتفاوتي را از ميان بُرد، و به جدالِ با ستم و تجاوز و كشتار مسلمين در قدس عزيز و صور و صيدا برخاست؟!:«من اصبح و لم يهتم بامور المسلمين فليس بمسلم» آيا اهتمام به امور مسلمين جهان در حال احرام، جدالِ مذموم است؟ آيا سرزمين مكه و مدينه همان نقطهاي نيست كه پيامبر اسلام به آن چشم دوخته است تا مسلمين در موسم حج و به حال احرام ـ در حالتي آماده باش در برابر شيطان ـ به امور مسلمين قيام كنند. آنكه قيام نكند و در موسمِ برگزاري حج به جدال با ناحق و باطل و فساد برنخيزد بايد حساب خود را از مسلمين جدا كند و از حوزه اسلام و ايمان، خويشتن را بيرون و بيگانه بيند.حج، خود جهاد است، و جهاد در حج و در حال احرام در برابر كفر را بايد طاعتي افزون بر طاعت مربوطِ به حج برشمرد. جدالِ با كفر در حالِ احرام از اَوْجبِ واجبات است و در ضمن طاعتي ديگر.اين امام فخر رازي است كه ضمن تفسير آيه «... فلا رفث و لافسوق و لاجدال في الحج» ميگويد: «جدال در حج» كه در حال احرام، مذموم و نكوهيده است، جدال در اثبات و تأييد باطل و كفر و جلب مال و كسب جاه ميباشد; اما اگر جدال و ستيز در جهت تأييد حق و دعوت مردم به راه خدا و دفاع از دين و آيين اسلام صورت گيرد[ نه تنها مذموم نيست; بلكه ]ممدوح و مطلوب ميباشد».29 خداي متعال مناسك حج را در جهت اهدافي والا تشريع فرمود كه از آنجمله:يك فرد مسلمان در حالي كه آهنگ سوي خدا دارد به صوب خانه خدا به راه ميافتد، تا خويشتن از عادات پيشين و رفاهطلبي تجريد كند، و درون خود از تفاخر و امتيازات موسمي و زودگذر و ناپايدار بپيرايد; به گونهاي كه يك مالدار و ثروتمند و نامور خود را با تهيدست و فرد گمنام برابر بيند، و فرمانروا فرد بينوا و گمنام و كمتوشه را به سان خويش محترم شمارد، و همه مردم در اين سرزمين از هر طبقه و از هر نژاد و هر كشوري در شرايطي همسان از نظر بيرون و درون به سربرند، و با لباسي برابر و سفيد و همرنگ و همسان خويشتن را بپوشانند كه گويا در عرصات محشر از خواب مرگ بيدار و زنده شده و در پيشگاه خدا حضور به هم رساندهاند.آيا سزا نيست در چنين شرايطي و با اين تجمع شگرف ـ كه ميتوانند به درستي درد يكديگر را درك كنند ـ رنج و درد و شكنجههايي را كه بر آنها وارد ميشود براي همديگر بازگو نمايند، رنجي كه سخت، امت هاي اسلامي را ميآزارد؟!سرزمين مكه ـ از ديدگاه مسلمين و ديگران ـ نخستين كانوني به شمار ميرود كه آواي جدال با كفر و الحاد و طواغيت و شياطين از آنجا برخاست و به گوش جهانيان رسيد، و اولين گام در ستيز با هر قدرتي (جز خدا) در همين نقطه برداشته شد، و نغمه كفر ستيزِ «لااله الاالله» از درون غار حرا بر قله كوه فاران، سامعه جان و روح جهانيان را نوازش داد.هم اكنون نيز ـ كه خدا و معبود حقيقي در كنار بت هاي ابرقدرت به دست نسيان و فراموشي سپرده ميشود ـ امت ايثارگر ايران، با رهنمودگيري از امام و پيشوايي كه قلبش در اميد و آرزوي عزت و سرفرازي مسلمين و مستضعفان عالم ميطپد، قيام كرده تا طاغوت ها و بت هاي زمان را از كعبه جهان سرنگون سازند و كره خاكي را از اين جرثومههاي مرگآفرين پاكسازي نمايند، و جهاد خود را در اين راه در هر منطقه و سرزميني به كار گيرند و در كعبه ـ كه به هنگام اداي مناسك حج، كانون تجمع و همبستگي همه مسلمين جهان است ـ دست در دست برادران خود قرار ميدهند و با فريادي كه سامعه شياطين انس را ميخراشد نداي استقلال و آزادي سر دهند. آري ميخواهند جهادِ در راه خدا را در كنار پيروان قرآن در سرزمين وحي، تجسم بخشند و به دنيا اعلام كنند كه اسلام از هر قدرت و نيرويي برتر است، و:«لن يجعل الله الكافرين علي المؤمنين سبيلا».30 آيا اين جدال مذموم است؟!پيامبر گرامي ما ـ صليالله عليه وآله وسلم ـ فرمود:«الحج جهاد، والعمرة تطوع»31.و نيز فرمود:«نعم الجهاد، الحج»32.آيا جهاد اين است كه دشمنان اسلام به اسلام و قرآن يورش برند و براي درهم كوبيدن اسلام دست به كشتاري نسبت به همنوعان ما بزنند، كه در تاريخ بشريت بيسابقه است، و افراد بيدفاعِ امّتِ اسلامي از پير و جوان و كودك و خردسال ـ را هدف بمب و موشك و توپ و گلولهها قرار دهند و ما آرام بخوابيم و صدا برنياوريم كه جدال است؟! آيا جهاد ـ كه همان حج است ـ و حج ـ كه همان جهاد است ـ به اين معنا است كه به خود زحمتي ندهيم و از شدت عمل و خشونت نسبت به دشمنان اسلام و قرآن و كعبه خودداري كنيم؟!زهي خجلت و سرافكندگي از بصيرت ديني و فقه و فقاهت ملاياني گرفتار عصبيتِ جاهلي عربيت كه جهاد در راه خدا و تظاهرات عليه اسرائيل و گمارندگان آن را ـ كه با ازدواج نامشروع شرق و غرب زاده شدهاند ـ جدال ميپندارند! و از امتي خرده ميگيرند كه حج را در چهره جهاد تمثّل و تجسم ميبخشند، اين عالمنماها پيرو اسلام نيستند; بلكه خودآگاه و يا ناخودآگاه و مستقيم و غير مستقيم از هوي و هوسِ حكومت هاي گرفتار چنگ صهيونيسم درس ميگيرند كه خود گمراهند و ديگران را به بيراهه و گمرهي سوق ميدهند.