در جستجوي جاي پاي ابراهيم و به شوق ديدار با ديار يار، گام بر سرزميني مي گذاري كه خاستگاه وحي و تجليگاه توحيد و سرزمين خاطره هاست. آنجا «مكه» است شهري كه تاريخِ چندين هزار سال تلاش خداجويان و دين باوران و موحدان را در پيشاني دارد. آنجا شهر ابراهيم ـ ع ـ و محمد ـ ص ـ و علي ـ ع ـ است و خانه اي را در خود جاي داده كه خانه خدا و خانه مردم و خانه تو است و تو در آنجا غريبه نيستي، مسافر نيستي، آنجا وطن تو است، نمازت را تمام بخوان هر چند كمتر از ده روز اقامت كني.سخن گفتن از نام و نشانِ چنين شهري كه براي مسلمانان آشناست و همواره رو به سوي آن زندگي مي كنند و رو به سوي آن مي ميرند و روزي پنج بار گرداگرد آن دايره هايي تشكيل مي دهند كه گاهي شعاع آن به هزاران كيلومتر مي رسد، سخني زايد به نظر مي آيد; اما اگر بدانيم كه اين شهر نام هاي متعددي دارد و هر نامي نشانگر گوشه اي از عظمت آن و منعكس كننده بُعدي از ابعاد مادي و معنوي آن است، اين نياز در ما پيدا مي شود كه در باره اين نام ها بينديشيم تا از «اسم» به «مسّما» برسيم و آن شهر ناكجاآبادي را كه فيلسوفان و مصلحان در جستجوي آن به بيهوده سرايي افتاده اند، پيش روي خود داشته باشيم.آشنايي با اين نام ها با توجه به بارهاي عاطفي و فرهنگي و تاريخي گوناگوني كه دارد، ما را در جهت شناخت هر چه بهتر اين سرزمين مقدس ياري مي كند و امروزمان را با ديروزمان پيوند مي دهد و در اين آشنايي است كه «مكه» با شكوه تمام رخ مي نمايد.اينك ما بر آنيم كه با استفاده از منابع تفسيري، حديثي، تاريخي و ادبي، نام هاي اين شهر مقدس را مورد مطالعه و بررسي قرار دهيم و خوانندگان محترم را به دنيايي كه در پشت اين نام هاست، ببريم.