فصل دوم: حقيقت دين، ابراز محبّت و اعلان برائت - مبانی دینی برائت از مشرکان (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی دینی برائت از مشرکان (1) - نسخه متنی

سید جواد ورعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل دوم: حقيقت دين، ابراز محبّت و اعلان برائت

حقيقت آن است كه دين كه جوهره يكساني در مكتب همه پيامبران داشته، چيزي جز «ابراز محبّت و ارادت» به حق تعالي و جبهه حق و «اعلان بغض و انزجار و برائت» از باطل و دشمنان حق نيست. كلمات پيشوايان ديني ما مملوّ از اين واقعيت است. امام هشتم(عليه السلام) در پاسخ مأمون عباسي، درمقام معرّفي اسلام مي فرمايد:«حبّ اولياء الله واجب و كذلك بغض أعداءالله و البرائة منهم و من ائمّتهم.»30چنانچه امام جعفر صادق(عليه السلام) ايمان به خدا را جز با برائت از دشمان خدا نمي داند و مي فرمايد:«و لا ايمان بالله إلاّ بالبرائة من أعداء الله.»31و بالاتر از همه، هنگامي كه رسول خدا از يارانش درباره محكم ترين دستگيره ايمان سؤال مي كند، هركسي به فراخور معرفت خود پاسخ مي دهد: نماز، روزه، زكات، حج، جهاد... ولي حضرت مي فرمايد: گرچه همگي اينها مهمّ اند، اما محكم ترين دستگيره ايمان:«الحبّ في الله و البغض في الله و توالي أولياء الله.»32اساساً برخلاف تصوّر عده اي راحت طلب، دين منحصر به «محبّت و دوستي و مسالمت» نيست; بلكه «محبت و خشم»، هردو در دين متبلور است. امام صادق(عليه السلام) هردو را واجب مي شمارد33 و بر همين اساس، برائت از دشمنان خدا به عنوان تعقيبات نماز34 و نيز هنگام خواب و بازخواندن برخي از سور قرآن، فضيلت شمرده شده است.35 ادعيه و زيارات ما مملوّ از لعن و نفرين و ابراز انزجار نسبت به دشمنان خدا و رسول خدا و اهل بيت اوست.اعتقاد ما به تولّي و تبرّي، به عنوان دو اصل از فروع دين، نشانگر اهمّيت و جايگاه حب و بغض در دين است.بر همين اساس بود كه پيشوايان ديني ما، هم داراي بهترين دوستان و ارادتمندان بودند و هم داراي سرسخت ترين دشمنان. جاذبه و دافعه آنان، برهمين دو اصل استوار بود; دو ويژگي ظاهراً متضاد (امّا حقيقتاً قابل جمع) كه يك انسان موحّد و مسلمان بايد در خود ايجاد كند.

/ 8