فصل چهارم شبهات و القائات - مبانی دینی برائت از مشرکان (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی دینی برائت از مشرکان (1) - نسخه متنی

سید جواد ورعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل چهارم شبهات و القائات

بحثي كه به عنوان خاتمه اين نوشتار مطرح مي شود، شبهات و اشكالاتي است كه ازسوي برخي افراد القا گرديده است; شبهاتي كه جهل به اسلام ومعارف آن، منشأ آنهاست و يا علمي كه در خدمت قدرتمندان است.

1 ـ بيگانگي حج از امور سياسي

قبل از پاسخ به اين شبهه، با استفاده از كلمات حضرت امام خميني(رض) كه در شبهه شناسي و برملاكردن انحرافات و توطئه ها و كج انديشي ها، نقش بسزايي داشتند، به توضيح آن مي پردازيم:«چه بسا جاهلان متنسّك بگويند كه قداست خانه حق و كعبه معظّمه را به شعار و تظاهرات و راهپيمايي و اعلان برائت، نبايد شكست و حج، جاي عبادت و ذكر است نه ميدان صف آرايي و رزم و نيز چه بسا عالمان متهتّك القا كنند كه مبارزه و برائت و جنگ و ستيز، كار دنياداران ودنياطلبان بوده، ورود در مسائل سياسي، آن هم در ايام حج، دونِ شأن روحانيان و علما مي باشد.»75پاسخ تفصيلي به اين شبهات، از حوصله اين مقاله خارج است. تلخ است، ولي حقيقتاً اكثر دانشمندان اسلامي (اعم از عارفان و فقيهان و مفسران) حج را تنها «عبادتي» تلقي مي كنند كه «مجموعه اي از اعمال و مناسك و اذكار» است و اسرارش نيز بر ما نامعلوم مي باشد. ابن عربي كه او را پدر عرفان اسلامي نام نهاده اند، در بحث حج و در سه موضع76 درباره «تعبّدي بودن» و «غير قابل تعليل بودنِ» اعمال و مناسك حج، سخن گفته و صريحترين سخنش در اين موضوع، چنين است:«لاِنّها افعال مخصوصة للّه عزوجلّ بالقصد، ليس للعبد فيها منفعة دنيوية الاّ القليل من الرياضة البدنيه ولهذا تميّز حكم الحج عن سائر العبادات في اغلب احواله وافعاله في التعليل، فاكثره تعبد محض لايعقل له معني عند الفقهاء، فكان بذاته عين الحكمة ما وضع لحكمة موجبة ، وفيه اجر لايكون في غيره من العبادات، وفيه تجلّي الهي لايكون في غيره من الاعمال».77ملاحظه آرا و مشي فقها و دانشمندان اسلامي در قرون گذشته نسبت به حج و مشاهده تحوّل ژرفي كه حضرت امام خميني(رضي الله عنه) در همه جنبه هاي مكتب (و از آن جمله، حج) ايجاد كرد، عظمت او و اهميت تحوّلي كه به وجود آورد، آشكارتر مي شود; به حق بايد او را «احياگر حجّ ابراهيمي» ناميد. از ديدگاه آن بزرگوار ژرف انديش، حج «تنظيم و تمرين و تشكّل يك زندگي توحيدي است». با چنين بينشي از حج، البته بيدارنمودن مسلمانان جهان، با هدف خارج كردن آنان از سلطه بيگانگان، بازگشت به هويت خويش، و اعلان برائت از مشركان و ملحدان و حاكمان ستمگر، از لوازم اجتناب ناپذير حج است. اساساً بينش آن حضرت، با بينشهاي ديگر، تفاوت اصولي دارد. از هنرهاي او «تصحيح انديشه ها» بود; انديشه هايي كه در طي قرون متمادي، دستخوش انحراف و تحريف شده بود.اگر از اين مرحله بگذريم، و به «جدايي حج از امور سياسي» (بخصوص پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران) به صورت يك شبهه بنگريم كه از سوي برخي ناآگاهان يا مغرضان القا مي شود، در واقع آنچه تاكنون در طي فصول متعدد عرضه نموديم، پاسخ به اين شبهه است. آنان كه «دين را جداي از سياست و اجتماع» تخيّل مي كنند (و به باور عالمان هشياري چون امام راحل و شهيد مطهري، تحت تأثير تز استعماري و القائات استعمارگران هستند)، حج را نيز منحصر به امور عبادي تصوّر مي نمايند. در حالي كه نه دين جداي از سياست است و نه حج منحصر به عبادت و ذكر و دعاي خشك و بي اثر; چرا كه اديان توحيدي با هدف نجات انسانها از عبوديت غير حق و هدايت آنان ـ اساساً نمي توانند جداي از سياست و جامعه باشند; چنانكه هيچ پيامبري در انجام رسالت خويش فارغ از اين صحنه نبوده است.اندك تأمّلي در مناسك حج و زمان واحدي كه همه مسلمانان از اقصي نقاط جهان براي انجام آن اجتماع مي كنند... و اينكه حاكم اسلامي در صورت لزوم بايد مردم را به حضور در مراسم حج وادار نمايد78 و حتي در صورت نياز آنان، از بيت المال هزينه سفر آنان را تأمين كند79... اينكه ديدار با امام و اعلان وفاداري و آمادگي براي ياري رساندن به امام، موجب تمام شدن و كمال حج است80... اينكه اگر مردم حج را كما هو حقه دريابند، دنيا و آخرتشان تأمين مي شود81... اينكه هر ظلم و ستمي در اين سرزمين، مستوجب هلاك و عذاب است82... و برخي آداب ديگر (همچون استحباب عبور از باب بني شيبه براي لگدكوب كردن بت هبل و نمونه هاي فراوان ديگر)، همگي نشانگر اين حقيقت است كه حج با «سياست و اجتماع» عجين است. اساساً مراسم حج، آن هم در پايگاه توحيد، بدون توجه به عزّت و شرافت و عظمت مسلمين و خارج ساختن آنان از تحت سلطه اجانب، معنا و مفهومي ندارد.مروري بر تاريخ زندگي معصومان(عليهم السلام) و علما و مجاهدان راه دين، نشان مي دهد كه چقدر از موسم حج و اجتماع مسلمين در راه افشاي چهره غاصبان و مستكبران و ستمگران بهره مي جستند.پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله وسلم) در موسم حج، از مسلمانان مي خواست به گونه اي ظاهر شوند كه رعب در دل مشركان بيفكنند; شانه هاي خود را عريان كنند تا دشمن، بازوان تواناي آنان را مشاهده كند.83 فرياد برائت اميرالمؤمنين علي(عليه السلام) در منا و يوم الحج الاكبر و هشدار به مشركان به امر رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) و سخنراني حضرت سيدالشهدا(عليه السلام) در سال 58 هجري و در زمان حاكميت بني اميه و معاوية بن ابي سفيان، در سرزمين منا و انتقاد شديد از عملكرد معاويه و تأكيد بر رساندن پيامش به گوش مردم در شهرها84 و وصيت امام باقر(عليه السلام) مبني بر برگزاري مراسم مديحه و مرثيه خواني در موسم حج85 در جهت افشاي چهره ظالمان و ستمگران، همگي در همين راستا قابل تحليل است.القاي چنين شبهه اي از سوي علماي وهّابي، شگفت نيست; چرا كه آنان موجوديت خود و نظام خود را در خطر مي بينند. اما چنين زمزمه هايي از بعضي از خوديها، حاكي از ساده لوحي و يا رسوخ همان تز استعماري «جدايي دين از سياست» در عمق جان آنان است. در پايان اين بخش، پاسخ زيبا و روشنگرانه امام را متذكر مي شويم:«بزرگترين درد جوامع اسلامي اين است كه هنوز فلسفه واقعي بسياري ازاحكام الهي را درك نكرده اند و حج، با آن همه راز و عظمتي كه دارد، هنوز به صورت يك عبادت خشك و يك حركت بي حاصل و بي ثمر باقيمانده است... چيزي كه تا به حال از ناحيه ناآگاهان و يا تحليلگران مغرض و يا جيره خواران، به عنوان «فلسفه حج» ترسيم شده است، اين است كه حج يك عبادت دسته جمعي و يك سفر زيارتي و سياحتي است...»86

2 ـ بدعت

آخوندهاي وهّابي، از «اعلان برائت از مشركان» به عنوان «بدعت و نوآوري در دين» ياد مي كنند; غافل از آنكه برائت از مشركان و مستكبران (به استناد آيات قرآن و احاديث نبوي)، هم ريشه در قرآن دارد و هم در سنّت و سيره پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله وسلم).بدعت، نوآوردن در دين و «چيزي را كه در دين نيست، به عنوان دين شمردن و عمل كردن» است; در حالي كه چنانچه گذشت، اعلان برائت، جزء لاينفك اصل توحيد و مراسم توحيدي حجّ ابراهيمي است. البته در قاموس كساني كه در «تحجّر و واپس گرايي و كج فهمي در دين» گوي سبقت را از «اسلاف خوارج» خود ربوده اند، اعلان برائت از مشركان، بدعت است!! اما كيست كه نداند سرچشمه اين اتّهامات كجاست؟ از ناحيه كساني كه در پرتو برائت از مشركان در موسم حج، منافع خود را در خطر مي بينند; به قول امام بزرگوار: «راهپيمايي مكّه و مدينه است كه بسته شدن شيرهاي نفت عربستان را به دنبال دارد و به نابودي سرسپردگان شوري و امريكا ختم مي شود».87

3 ـ جدال

مي گويند: قرآن، حجّاج بيت الله الحرام را از جدال نهي مي كند و آيه شريفه«وَلارَفَثَ وَلافُسُوقَ وَلاجِدالَ فِي اْلحَجّ» را به عنوان مستند ادّعاي خويش، قرائت مي كنند.اين هم از آن قبيل تحريفهايي است كه نه تازگي دارد و نه آخرين آن خواهد بود; تحريفي همچون تحريف عمروعاص كه سخن پيامبر را در حق عمار، در جنگ صفين (بدون آنكه انكار كند) واژگونه كرد و علي(عليه السلام) را قاتل عمار معرفي كرد; چرا كه علي(عليه السلام) عمار را به ميدان جنگ آورده بود!هر يك از واژه هاي «رفث» و «فسوق» در آيه شريفه، معاني مشخصي دارد كه از سوي مفسّران شيعه و سني ذكر گرديده است.در هيچ تفسيري اعلان برائت و انزجار از مشركان و دشمنان خدا، «جدال مورد نهي در آيه شريفه» معرفي نشده است.در تفسير اين فقره از آيه، تحقيقاتي صورت گرفته88 كه ما را از تفصيل، مستغني مي كند. اجمالا آنكه معناي «لاجدال في الحج» در ميان دانشمندان اهل سنّت، مورد اختلاف است; به طوري كه در بعضي از تفاسير، شش معنا براي آن ذكر كرده اند89 امّا هيچ يك از آن موارد، بر مورد بحث ما و ادّعاي واهي ايرادكنندگان، منطبق نمي باشد.چنانكه مفسران و فقيهان شيعه به تبعيت از ائمه معصومين(عليهم السلام) «جدال» در آيه شريفه را به معناي خاصي حمل كرده اند و آن، گفتن «لاوالله» و «بلي والله» است; چنانكه «رفث» را به همبستري و «فسوق» را به دروغ و دشنام دادن، معنا كرده اند.90 امام خميني احياگر حج ابراهيمي و محمّدي(صلي الله عليه وآله وسلم) مظهر«أشِدّاءُ عَلَي اْلكُفّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم» بود. او بيش از همه مصلحان اجتماعي، منادي وحدت مسلمين بود و بيش از همه از اختلافات آنان رنج مي برد و هيچ گاه راضي به بروز اختلاف و نزاع بين حجاج بيت الله الحرام نبود. يكي از سرفصلهاي مهم پيامهاي او به حجّاج (به مناسبت موسم حج)، «دعوت به وحدت كلمه» بود. جالب آنكه كساني او و رهروانش را به ايجاد اختلاف و نزاع در حج متهم مي سازند كه بيان و قلمشان، لبريز از ناسزا به پيروان فرق گوناگون اسلامي (بالاخص شيعيان) است. سخن را با كلامي نوراني از امام خميني، به پايان مي بريم:«مسلّماً حجِّ بي روح و بي تحرك و قيام، حجّ بي برائت، حجّ بي وحدت و حجّي كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد، حج نيست. حج براي نزديك شدن و اتّصال انسان به صاحب خانه است. حج، تنها حركات واعمال و لفظها نيست و با كلام و لفظ و حركت خشك، انسان به خدا نمي رسد; حج كانون معارف الهي است كه از آن، محتواي سياست اسلام را در تمام زواياي زندگي بايد جستجو نمود. حج، پيام آور ايجاد و بناي جامعه اي به دور از رذائل مادّي و معنوي است. حج، تجلّي و تكرار همه صحنه هاي عشق آفرين زندگي يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست و مناسك حج، مناسك زندگي است و از آنجا كه جامعه امّت اسلامي از هر نژاد و مليّتي بايد ابراهيمي شود تا به خيل امّت محمد(صلي الله عليه وآله وسلم) پيوند خورد و يكي گردد و يد واحده شود، حج، تنظيم و تمرين و تشكل يك زندگي توحيدي است...»91

/ 8