برائت ازمشركان، پيامي ازلي وابدي - مبانی دینی برائت از مشرکان (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی دینی برائت از مشرکان (1) - نسخه متنی

سید جواد ورعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برائت ازمشركان، پيامي ازلي وابدي

سنّت اعلان برائت از مشركان، همچنان كه تاريخچه اي به درازاي عمر اديان توحيدي دارد و يكي از اركان «توحيد و يكتاپرستي» است، ابدي و هميشگي نيز هست. اينكه پيشوايان ديني ما برائت جستن از دشمنان خدا و دشمنان رسول خدا و اهل بيت او را واجب دانسته و بيش از همه در ادعيه و زيارات به ما آموخته اند، به طور طبيعي آثار و بركاتي دارد. در غير اين صورت، بايد عملي لغو و بيهوده مي بود; چراكه لعن و نفرين و اعلان انزجار از مشركان حجاز (در عصر ظهور اسلام) يا از بني اميّه و بني عبّاس، چه سودي مي توانست براي مسلمانانِ ديگر عصرها و نسل ها داشته باشد؟ پس بايد حكمت توصيه آنان را جستجو كرد.آيا اين همه سفارش مبني بر لعن ونفرين ابوجهل ها وابولهب ها و ابوسفيان ها و معاويه ها و شمرها و يزيدها ـ درحالي كه همه آنان با كوله باري از گناه و جنايت، از دنيا رخت بربسته اند ـ مي تواند صرفاً براي تشفّي قلوب پيامبر و اهل بيت او باشد؟ چنين تصوّري تنزّل مقام آنان است. لعن و نفرين بر پيشوايان كفر و ستم و الحاد و شرك و نفاق، به دليل «نماد» و «سمبُل» بودن آنها در «شرك و استكبار و عناد با اولياي الهي» است و روشن است كه در هر عصر و دوره اي، فرد يا افرادي، پيشگام و پيشواي دشمني با دين خدا و اولياي الهي هستند. سمبُل شرك و عناد در عصر حاضر، غير از سمبل شرك و كفر و عناد در گذشته است. حضرت امام خميني(قدس سره) در اين باره مي فرمايند:گمان نشود قصد ابراهيم و موسي و محمّد(عليهم السلام) مخصوص به زمان خاصّي است. فرياد برائت ازمشركان، مخصوص به زمان خاص نيست. اين، دستور است و جاويد; در صورتي كه مشركان حجاز منقرض شده اند; و «قيام للناس» مختص به زماني نيست و دستور هر زمان و مكان است و در هر سال، در اين مجمع عمومي بشري، از جمله عبادات مهم است الي الأبد و همين است نكته سفارش اكيد ائمّه مسلمين(عليهم السلام) بر اقامه عزاي سيد مظلومان تا آخر ابد. فرياد مظلوميّت آل بيت رسول الله(صلي الله عليه وآله) و ظالميّت بني اميّه ـ عليهم لعنة الله ـ با آنكه بني اميّه منقرض شده اند، فرياد مظلومـان بــر سر ظالـم است.36در بخش ديگري از پيام خويش مي فرمايند:نبايد... تصور نمود كه مبارزه انبيا با بت و بت پرست ها، منحصر به سنگ و چوب هاي بي جان بوده است و نعوذبالله! پيامبراني همچون ابراهيم، در شكستن بت ها پيشقدم «بوده» و اما در مصاف با ستمگران، صحنه مبارزه را ترك كرده اند! و حال آنكه تمام بت شكني ها و مبارزات و جنگ هاي حضرت ابراهيم با نمروديان و ماه و خورشيد و ستاره پرستان، مقدمه يك هجرت بزرگ و همه آن هجرت ها و تحمّل سختي ها و سكونت در وادي غيرذي زرع و ساختن بيت و فديه اسماعيل، مقدّمه بعثت و رسالتي است كه در آن، ختم پيام آوران، سخن اولين و آخرين بانيان و مؤسسان كعبه راتكرار مي كند و رسالت ابدي خود را با كلام ابدي «اِنَّني بَرِيءٌ مِمّا تُشْرِكون» ابلاغ مي نمايد كه اگر غير از اين تحليل و تفسيري ارائه دهيم، اصلا در زمان معاصر، بت و بت پرستي وجود ندارد.37ادعيه و زيارات ما كه نسخه هاي انسان سازي هستند و سبب ارتقاي فكري و روحي و فردي و اجتماعي انسان اند، مملوّ از اعلان انزجار و برائت از دشمنان خدا و مظاهر شرك و بت پرستي و ظلم و بيدادند. دعاي «برئنا من الجاحدين و الناكثين و المكذّبين بيوم الدين»38 از اعمال روز عيد غدير، نمونه اي از اين موارد است.راستي از اين همه سفارش قولي و عملي ائمه معصومين(عليهم السلام) مبني بر لعن و نفرين و برائت از دشمنان اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه وآله) به ويژه اميرالمؤمنين(عليه السلام) كه براي جلوگيري از به فراموشي سپرده شدن نام و ياد و مرام آن حضرت (در جوّ حاكم بر عصر بني اميّه و بالاخص معاويه) در ميان مسمانان انجام گرفت، نمي توان استفاده كرد كه از نظر آنان، در مقاطعي كه كيان اسلام در خطر باشد و كافران و مستكبران درصدد سوزاندن ريشه اسلام و مسلمين باشند، لعن و نفرين و اعلام انزجار و برائت از آنان، واجب و ضروري است؟ چه تفاوتي ميان دشمنان دين در آن روز و دشمنان دين در عصر حاضر وجود دارد، جز اينكه امروز آشكارتر و گستاخانه تر بر كيان دين هجوم آورده اند؟ آيا معناي كلام امام جعفر صادق(عليه السلام) كه فرمود: «... وَ البَرائَةُ مِنَ الأنصاب وَ الأزلام وَ ائمّة الضلال و قادة الجور كلّهم أوّلهم و آخرهم واجبة »39 غير از اين است؟ تا وقتي كه سخن از توحيد و يكتاپرستي هست، برائت از مشركان، جزء لا ينفكّ آن است و بدون انجام اين تكليف، نمي توان به حقيقت توحيد رسيد و موحّد به معناي واقعي شد.


1- نحل : 36 2- المفردات، راغب الاصفهاني، ص305 3- نازعات : 24 4- هود : 35 5- هود : 54 و 55 6- الميزان، علاّمه سيد حسين طباطبايي، ج10، ص301 و 302 (مؤسسّه مطبوعاتي اسماعيليان). 7- انبيا : 66 و 67 8- انبيا: 56 9- سوره توبه، آيه 13، مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُوْلِي قُرْبَي مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ. 10- توبه : 114 11- «برَءاء» را در آيه شريفه، برائت مبالغه آميز معنا كرده اند. نكـ : الميزان، ج18، ص95 12- زخرف: 26 13- ممتحنه: 4 14- الميزان، ج19، ص230 15- بحار الانوار، علامه محمّد باقر مجلسي، ج13، ص16، (طبع دار الاحياء التراث العربي). 16- سوره انعام، آيه 19 17- تفسير كبير، فخر رازي، ج12، ص179 (دار احياء التراث العربي). 18- شعرا : 214 تا 217 19- الميزان، ج2، ص409; ج5، ص395 20- مائده : 51 21- ممتحنه : 1 22- مائده : 57 23- توبه : 23 24- الميزان، ج2، ص409 25- الميزان، ج9، ص207 26- فتح: 29 27- نساء : 141 28- نكـ : مكاسب، شيخ مرتضي انصاري، ص158 تا 160; الخلاف، شيخ طوسي، ج3، ص188 تا 190 و ص454 29- نكـ : حماسه فتوا (ويژه نامه روزنامه جمهوري اسلامي به مناسبت يكصدمين سالگرد رحلت ميرزاي شيرازي)، ص50 30- بحار الانوار، ج10، ص346 31- همان، ص228 32- بحار الانوار، ج66، ص243 33- بحار الانوار، ج27، ص52 34- بحار الانوار، ج83، ص150 35- بحار الانوار، ج73، ص195 36- صحيفه نور، ج20، ص21 37- همان، ص112 38- بحار الانوار، ج95، ص305 39- بحار الانوار، ج27، ص52

/ 8