برائت ازمشركان، پيامي ازلي وابدي
سنّت اعلان برائت از مشركان، همچنان كه تاريخچه اي به درازاي عمر اديان توحيدي دارد و يكي از اركان «توحيد و يكتاپرستي» است، ابدي و هميشگي نيز هست. اينكه پيشوايان ديني ما برائت جستن از دشمنان خدا و دشمنان رسول خدا و اهل بيت او را واجب دانسته و بيش از همه در ادعيه و زيارات به ما آموخته اند، به طور طبيعي آثار و بركاتي دارد. در غير اين صورت، بايد عملي لغو و بيهوده مي بود; چراكه لعن و نفرين و اعلان انزجار از مشركان حجاز (در عصر ظهور اسلام) يا از بني اميّه و بني عبّاس، چه سودي مي توانست براي مسلمانانِ ديگر عصرها و نسل ها داشته باشد؟ پس بايد حكمت توصيه آنان را جستجو كرد.آيا اين همه سفارش مبني بر لعن ونفرين ابوجهل ها وابولهب ها و ابوسفيان ها و معاويه ها و شمرها و يزيدها ـ درحالي كه همه آنان با كوله باري از گناه و جنايت، از دنيا رخت بربسته اند ـ مي تواند صرفاً براي تشفّي قلوب پيامبر و اهل بيت او باشد؟ چنين تصوّري تنزّل مقام آنان است. لعن و نفرين بر پيشوايان كفر و ستم و الحاد و شرك و نفاق، به دليل «نماد» و «سمبُل» بودن آنها در «شرك و استكبار و عناد با اولياي الهي» است و روشن است كه در هر عصر و دوره اي، فرد يا افرادي، پيشگام و پيشواي دشمني با دين خدا و اولياي الهي هستند. سمبُل شرك و عناد در عصر حاضر، غير از سمبل شرك و كفر و عناد در گذشته است. حضرت امام خميني(قدس سره) در اين باره مي فرمايند:گمان نشود قصد ابراهيم و موسي و محمّد(عليهم السلام) مخصوص به زمان خاصّي است. فرياد برائت ازمشركان، مخصوص به زمان خاص نيست. اين، دستور است و جاويد; در صورتي كه مشركان حجاز منقرض شده اند; و «قيام للناس» مختص به زماني نيست و دستور هر زمان و مكان است و در هر سال، در اين مجمع عمومي بشري، از جمله عبادات مهم است الي الأبد و همين است نكته سفارش اكيد ائمّه مسلمين(عليهم السلام) بر اقامه عزاي سيد مظلومان تا آخر ابد. فرياد مظلوميّت آل بيت رسول الله(صلي الله عليه وآله) و ظالميّت بني اميّه ـ عليهم لعنة الله ـ با آنكه بني اميّه منقرض شده اند، فرياد مظلومـان بــر سر ظالـم است.36در بخش ديگري از پيام خويش مي فرمايند:نبايد... تصور نمود كه مبارزه انبيا با بت و بت پرست ها، منحصر به سنگ و چوب هاي بي جان بوده است و نعوذبالله! پيامبراني همچون ابراهيم، در شكستن بت ها پيشقدم «بوده» و اما در مصاف با ستمگران، صحنه مبارزه را ترك كرده اند! و حال آنكه تمام بت شكني ها و مبارزات و جنگ هاي حضرت ابراهيم با نمروديان و ماه و خورشيد و ستاره پرستان، مقدمه يك هجرت بزرگ و همه آن هجرت ها و تحمّل سختي ها و سكونت در وادي غيرذي زرع و ساختن بيت و فديه اسماعيل، مقدّمه بعثت و رسالتي است كه در آن، ختم پيام آوران، سخن اولين و آخرين بانيان و مؤسسان كعبه راتكرار مي كند و رسالت ابدي خود را با كلام ابدي «اِنَّني بَرِيءٌ مِمّا تُشْرِكون» ابلاغ مي نمايد كه اگر غير از اين تحليل و تفسيري ارائه دهيم، اصلا در زمان معاصر، بت و بت پرستي وجود ندارد.37ادعيه و زيارات ما كه نسخه هاي انسان سازي هستند و سبب ارتقاي فكري و روحي و فردي و اجتماعي انسان اند، مملوّ از اعلان انزجار و برائت از دشمنان خدا و مظاهر شرك و بت پرستي و ظلم و بيدادند. دعاي «برئنا من الجاحدين و الناكثين و المكذّبين بيوم الدين»38 از اعمال روز عيد غدير، نمونه اي از اين موارد است.راستي از اين همه سفارش قولي و عملي ائمه معصومين(عليهم السلام) مبني بر لعن و نفرين و برائت از دشمنان اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه وآله) به ويژه اميرالمؤمنين(عليه السلام) كه براي جلوگيري از به فراموشي سپرده شدن نام و ياد و مرام آن حضرت (در جوّ حاكم بر عصر بني اميّه و بالاخص معاويه) در ميان مسمانان انجام گرفت، نمي توان استفاده كرد كه از نظر آنان، در مقاطعي كه كيان اسلام در خطر باشد و كافران و مستكبران درصدد سوزاندن ريشه اسلام و مسلمين باشند، لعن و نفرين و اعلام انزجار و برائت از آنان، واجب و ضروري است؟ چه تفاوتي ميان دشمنان دين در آن روز و دشمنان دين در عصر حاضر وجود دارد، جز اينكه امروز آشكارتر و گستاخانه تر بر كيان دين هجوم آورده اند؟ آيا معناي كلام امام جعفر صادق(عليه السلام) كه فرمود: «... وَ البَرائَةُ مِنَ الأنصاب وَ الأزلام وَ ائمّة الضلال و قادة الجور كلّهم أوّلهم و آخرهم واجبة »39 غير از اين است؟ تا وقتي كه سخن از توحيد و يكتاپرستي هست، برائت از مشركان، جزء لا ينفكّ آن است و بدون انجام اين تكليف، نمي توان به حقيقت توحيد رسيد و موحّد به معناي واقعي شد.1- نحل : 36 2- المفردات، راغب الاصفهاني، ص305 3- نازعات : 24 4- هود : 35 5- هود : 54 و 55 6- الميزان، علاّمه سيد حسين طباطبايي، ج10، ص301 و 302 (مؤسسّه مطبوعاتي اسماعيليان). 7- انبيا : 66 و 67 8- انبيا: 56 9- سوره توبه، آيه 13، مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُوْلِي قُرْبَي مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ. 10- توبه : 114 11- «برَءاء» را در آيه شريفه، برائت مبالغه آميز معنا كرده اند. نكـ : الميزان، ج18، ص95 12- زخرف: 26 13- ممتحنه: 4 14- الميزان، ج19، ص230 15- بحار الانوار، علامه محمّد باقر مجلسي، ج13، ص16، (طبع دار الاحياء التراث العربي). 16- سوره انعام، آيه 19 17- تفسير كبير، فخر رازي، ج12، ص179 (دار احياء التراث العربي). 18- شعرا : 214 تا 217 19- الميزان، ج2، ص409; ج5، ص395 20- مائده : 51 21- ممتحنه : 1 22- مائده : 57 23- توبه : 23 24- الميزان، ج2، ص409 25- الميزان، ج9، ص207 26- فتح: 29 27- نساء : 141 28- نكـ : مكاسب، شيخ مرتضي انصاري، ص158 تا 160; الخلاف، شيخ طوسي، ج3، ص188 تا 190 و ص454 29- نكـ : حماسه فتوا (ويژه نامه روزنامه جمهوري اسلامي به مناسبت يكصدمين سالگرد رحلت ميرزاي شيرازي)، ص50 30- بحار الانوار، ج10، ص346 31- همان، ص228 32- بحار الانوار، ج66، ص243 33- بحار الانوار، ج27، ص52 34- بحار الانوار، ج83، ص150 35- بحار الانوار، ج73، ص195 36- صحيفه نور، ج20، ص21 37- همان، ص112 38- بحار الانوار، ج95، ص305 39- بحار الانوار، ج27، ص52