سخن پايانى
چكيده سخن اينكه: ظهور كشتى بخار در پهنه سواحل مغرب، نه چنانكه برخى معتقدند، به بهبود شرايط سفر به مكّه مكرّمه نيانجاميد. از لابلاى گزارش هاى شمارى از سفرنامه هاى حجاز در مى يابيم كه چگونه حاجيان در كشتى هاى مسافربرى از بيمارى هاى گونه گون در رنج بوده اند، كه سبب آن نيز ـ به گفته فيفائى ـ اين بوده است كه حاجيان را همچون جوجه بر روى هم مى انباشته اند، چنانكه در رنج هاى ناشى از اقامت دهشتناك ايشان در قرنطينه طور مشاهده كرديم; شرايطى كه به تعبير حسن غسال دل را به درد مى آورَد، ولى عشق مردم مغرب به اداى فريضه حج و محبّت آنها به پيامبر عظيم الشأن و تعلّق خاطرشان به اماكن مقدس، بهترين توشه آنها بود كه بر اين شرايط دشوار چيرگى مى يافت. حسن غسال در بيان اين حقيقت پس از اشاره به انبوهىِ وحشتناك كشتىِ حاملِ حاجيان مى افزايد:«ولى با ديدن گشاده رويى حاجيان و بى توجهى ايشان به رنجها و آزارهايى كه به آنها مى رسيد تسلّى مى يافتم و اين حقيقت در رويكرد رو به افزايش آنها به اداى فريضه حج منعكس است; زيرا شمار حاجيان در نيمه نخست سده نوزده از حدود سه هزار حاجى در سال تجاور نمى كرد در حالى كه در سال 1878 م شمار حاجيان به پنج هزار تن رسيد و در سال 1893 م ركورد اين عدد شكست و شمار حاجيان به ده هزار تن رسيد.