كتاب «تأملات» وانگيزه هاي انتشار - آیت الله فضل الله و پرسش هایی در باره کتاب تأملات اسلامیة حول المرأة نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آیت الله فضل الله و پرسش هایی در باره کتاب تأملات اسلامیة حول المرأة - نسخه متنی

سید محمد حسین فضل الله؛ ترجمه: سیدمهدی علیزاده موسوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اشاره

انتشار كتاب «تأملات اسلاميه» كه ديدگاههاي تازه اي را در باره مسائل زنان مطرح كرده است توانست نگاه علاقه مندان به اين دست از مسائل را به خود جلب كند. پيام زن نيز از شماره 32 (آبان 73) طي 14 قسمت اقدام به ترجمه و انتشار آن نمود. آنچه مي خوانيد پرسشهايي است كه شبكه تلويزيوني المشرق در باره ديدگاههاي آقاي فضل اللّه در اين كتاب، طي يك گفتگو مطرح كرده است و متن آن توسط دارالثقلين در بيروت به چاپ رسيده است. ترجمه و انتشار آن مي تواند تكمله اي بر مباحث كتاب ياد شده باشد و از اين جهت براي علاقه مندان مي تواند جالب باشد.

كتاب «تأملات» وانگيزه هاي انتشار

ديدار ما با آيت اللّه سيدمحمدحسين فضل اللّه در باره كتاب «تأملات اسلاميه حول المرآة» است از اين نظر كه اين كتاب به عنوان انقلابي عليه مفهومي كه در باره نقش زن رائج بود به شمار مي رود و اين به خاطر اعتراف به توانايي عقلي زن است كه گاه بر مرد نيز فائق مي آيد و نيز حقي كه در آزادي و مساوات با مرد دارد. تأخير انتشار و ظهور اين تفسيرها و نوشته ها به چه چيز برمي گردد؟ و آن ضرورتهايي كه چنين تفسير بي سابقه اي را پيش آورد و القاء نمود چيست؟ چرا كه دين در جهت خدمت به مردم و راضي و سهولت بخشي به امور آنان به خدمت گرفته مي شود و همانند تازيانه اي كه بر سر مردم مسلط باشد به كار نمي رود.

واقعيت اين است كه من در اين نوع از برداشت و آگاهي نسبت به مسأله زن در اسلام، از يك مناسبت خاص يا وضعيتي اضطراري آغاز و حركت نمي كنم. من از همان ابتدا هنگام مطالعه قرآن، درمي يافتم كه قرآن، به خوبي حقوق زن را به او ارزاني كرده است و تمامي ارزشها و ويژگيها - خواه خوب و يا بد ـ براي زن و مرد، يكسان است. هيچ ارزش اخلاقي را در قرآن، نمي توان يافت كه زن را در بر گيرد، اما شامل مرد نشود و هيچ عمل ناپسندي وجود ندارد كه مرد از آن منع شده باشد، اما زن نسبت به انجام آن، آزاد باشد. آنچه اساس اين بينش را پديد مي آورد، حقيقت «انسانيت» زن است كه از اعماق وجودش، شعله مي كشد، همانند انسانيت مرد. حال اگر به راستي مسأله چنين باشد، به نظر من بايد مسايل شرعي كه
نسبت به هر يك از زن و مرد اختصاص دارد را بررسي كنيم، تا اشكالات آنها را بيابيم و اصلاح كنيم و يا گره هاي موجود را در مواقع مختلف بشناسيم. به عقيده من اسلام آمده است تا از نقطه نظر «انسان بودن» انسان، با او روبه رو شود و هنگامي كه مي خواهد به زندگي انسان نظم و ترتيب ببخشد، در حقيقت مي خواهد او را در مسير صحيح انسانيت قرار دهد. راهي كه يك انسان آگاه بايد به انسان ديگر بياموزد و او نيز به نوبه خود، به نسلهاي ديگر منتقل كند.

تمامي نگرش و دريافت من از اسلام و نقش اساسي آن در زندگي اين است كه: دين براي خدمت به انسان آمده است، نه انسان براي خدمت به دين.

برخي افراد با تفكرات شما موافق نيستند؟

اين گروه، كساني هستند كه در ذهن خود قالبي ساخته اند و تمامي مسايل را با آن مي سنجند و در بررسي نصوص، فعاليتي از خود نشان نمي دهند و يا اينكه در برخي نصوص راه اغراق را پيش مي گيرند و از حقايق دور مي شوند.

آيا نظرات حضرت عالي، با شعارهاي گروههاي ديگر كه فرياد «آزادي زن» را سر مي دهند، هماهنگي ندارد؟

فكر نمي كنم نظراتم چنين توهمي را برانگيزد، زيرا اين بحثها، سخنان جديدي نيستند، و در بسياري از مصاحبه هاي مطبوعاتي و سخنرانيها، پراكنده اند. تمامي آن سخنان به صورت كتاب حاضر منتشر شده است و حتي در ميان گروههاي ديگري كه دم از آزادي زن مي زنند، ايجاد حركت كرده است. اين كتاب با برداشت غير مذهبي از مفهوم زن، به شدت مخالف است. اما از سوي ديگر با برداشتهاي غلط، از مفهوم زن در جامعه اسلامي مبارزه مي كند.

اين كتاب با برداشت غير مذهبي از مفهوم زن، به شدت مخالف است. اما از سوي ديگر با برداشتهاي غلط، از مفهوم زن در جامعه اسلامي مبارزه مي كند.

هر چند باب اجتهاد مفتوح است، اما همه معتقدند كه نصوص قرآن تغيير ناپذيرند اما تفسير ...

برداشت و فهم ما از قرآن متفاوت است.

چرا ميان انديشه ها و جريانات مختلف فكري، هماهنگي وجود ندارد، تا در جامعه به صورت موفق تري عمل شود؟

طبيعي است كه تفاوت انديشه ها و سلايق، همواره مانع از ايجاد هماهنگي كامل ميان گروهها مي شود. به عنوان مثال، ما براي رفع نياز معيني، راهي را طي مي كنيم و يا به شيوه اي اجتهاد مي كنيم كه گروه ديگر اين شيوه را نمي پسندد چرا كه هميشه ذهنيتها با يكديگر متفاوتند و همچنين زمينه هاي اجتهاد، در ميان جامعه هاي مختلف، متفاوتند. البته چنين حالتي پديده تازه اي نيست، بلكه طبيعتا اجتهادهاي گوناگون معمولاً نتايج گوناگون دارند.

آيا سزاوار نيست كه اختلافات مربوط به اين انسان كه زن ناميده مي شود را كنار بگذاريم، و حداقل نقش واقعي او را در جامعه تثبيت كنيم؟

در ميان مردم، افرادي ديده مي شوند كه قيد و بندهاي بسياري را بر دست و پاي زن مي زنند و مي پندارند، كه به مقام زن احترام مي گذارند. در چنين حالتي، چگونه مي توانيم به آنان بباورانيم كه آزادي زن شايسته مقام واقعي اوست.

/ 6