آثار سوء شتابزدگى در كارها - اخلاق و عرفان اسلامی (01) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق و عرفان اسلامی (01) - نسخه متنی

محمدتقی مصباح یزدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اشاره

در ادامه سلسله مباحث اخلاقى استاد مصباح يزدى، در اين شماره نيز شرح بخش ديگرى از وصاياى امام جعفر صادق7 خطاب به عبدالله بن جندب را به محضر اهل معرفت تقديم مى داريم:

«قف عند كل امر حتى تعرف مدخله من مخرجه قبل ان تقع فيه فتندم واجعل قلبك قريباً تشاركه واجعل عقلك والداً تتبعه واجعل نفسك عدواً

تجاهده و عارية تردها فانك قد جعلت طبيب نفسك و عرفت آية الصحة و بين لك الداء و دللت على الدواء فانظر قيامك على نفسك.»( )

آثار سوء شتابزدگى در كارها

ما انسان ها معمولاً از محاسبه نفس خود و رسيدگى به انگيزه ها، نيت ها و حيله هايى كه در درونمان مى گذرد غافليم. انسان ها بر اساس يك سرى عوامل طبيعى، روانى و اجتماعى، رفتارهاى خاصى را از خود بروز مى دهند; اين كه مثلاً، چه بخورند، چه بگويند، چه عكس العملى از خود نشان بدهند و ... بستگى به عوامل مزبور دارد. به همين دليل است كه ما در بسيارى از موارد اشتباه مى كنيم و كار غيرعاقلانه اى انجام مى دهيم و بعد هم از كارمان پشيمان مى شويم; غذايى را نسنجيده و يا با عجله مى خوريم و مريض مى شويم، سخن ناپخته اى را بر زبان جارى مى سازيم و موجب رنجش ديگرى مى شويم و ... .كسى كه مى خواهد رفتارش واقعاً عاقلانه باشد، بايد اولاً، سود و زيان انجام هر كارى را محاسبه نمايد، ثانياً در مورد كيفيت و چگونگى انجام آن كار، خوب بينديشيد و شكل مطلوب آن را بيابد. حضرت امام صادق(عليه السلام) به دوستان و اصحابشان سفارش مى فرمايند كه هيچ گاه به صورت شتابزده و باعجله دست به كارى نزنيد; مقدارى تأمل كنيد تا هم مطمئن شويد كه نفع آن از ضررش بيش تر است، و هم ببينيد كه چگونه بايد آن كار را انجام دهيد تا به نتيجه مطلوب برسيد. اين يك سفارش كلى است كه هم در امور دنيا جارى است و هم در امور آخرت. انسان مؤمن فقط نفع و ضرر مادى و دنيوى را نمى سنجد، بلكه اهداف اخروى را هم در نظر مى گيرد، از اين رو، هيچ وقت به سمت گناه نمى رود; زيرا مى داند كه براى يك لذت آنى چه بسا بايد هزاران سال عذاب جهنم را تحمل نمايد. دست زدن به گناه در واقع به دليل اين است كه ما نفع و ضرر كار را درست نمى سنجيم; يعنى برخورد عاقلانه اى با كارها نداريم. از اين گذشته، براى انجام هر كارى، راه ورود و خروج آن را به دقت محاسبه نمى كنيم. مثلاً، براى انجام فريضه امر به معروف و نهى از منكر فكر مى كنيم همين كه به شخص گناهكارى بگوييم فلان معصيت را مرتكب نشو، ديگر تكليف از ما ساقط شده است، حال آن كه اگر از روى دلسوزى واقعى بخواهيم شخصى را كه در حال غرق شدن در منجلاب گناه است نجات دهيم، بايد به گونه اى با او سخن بگوييم كه از ما بپذيرد نه اين كه با لجاجت آن كار گناه را تكرار كند.

بنابراين،شخص مؤمن بايدعاقلودورانديش باشد، نفع و ضرر كارها و نيز راه ورود و خروج آن هارابه خوبى بشناسدتاپس از انجام كارى،پشيمان و نادم نگردد: «قف عند كل امر حتى تعرف مدخله من مخرجه قبل ان تقع فتندم.»

/ 6