عالمان اماميه سمرقندى - دوستان اهل بیت علیهم السلام در مشرق اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دوستان اهل بیت علیهم السلام در مشرق اسلامی - نسخه متنی

آصف فکرت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عالمان اماميه سمرقندى

محمدبن عمربن عبدالعزيز كشى، صاحب رجال معروف و محمدبن مسعود عياشى فقيه و مفسر صاحب تفسير معروف عياشى، هر دو از عالمان بزرگ اماميه در سده چهارم هجرى و از پرورش يافتگان سمرقند بودند. [13]

علويان در روزگار غزنويان و سلاجقه

در روزگار غزنويان و سلاجقه نيز علويان خراسان و صدور و نقباء آنان جاه و جلال خاص و نفوذ فراوان و دستى گشاده داشته‏اند.

غزنويان، خاصه سلطان محمود، در حالى كه مى‏كوشيدند تا خلفاى عباسى را از خود راضى و خشنود نگهدارند، در عين حال نمى‏خواستند علويان و پيروان اماميه خراسان را - كه رعاياى‏شان بودند - آزرده خاطر سازند.

در سال‏403ق هنگامى كه تاهرتى رسول الحكيم - خليفه فاطمى مصر - به دربار سلطان محمود آمد، به روايت گرديزى، سلطان «مر آن رسول را پيش خود نگذاشت و بفرمود تا او را به حسن‏بن طاهربن مسلم علوى سپردند و حسن تاهرتى را به دست‏خويش گردن زد» [14] .

آرامگاه يحيى‏بن زيد در سرپل خراسان

بناى آرامگاه و كتيبه مرقد يحيى‏بن زيدبن على‏بن حسين‏عليه‏السلام كه در 125ق به شهادت رسيد، در شهر «سرپل‏» در شمال افغانستان واقع و از ابنيه روزگار غزنويان است. بر كتيبه اين آرامگاه نام جمعى از شيعيان اهل بيت عليهم‏السلام ديده مى‏شود و به دنبال مسلم و نصربن سيار و وليد عبارت «لعن ...» آمده است. به قول مرحوم استاد عبدالحى حبيبى: با آن كه اين آرامگاه در كانون حنفيان بلخ واقع شده بود و تلعين امويان در بين حنفيان جواز نداشت، ولى بنابر احترام اين شخصيت مظلوم آل محمدصلى الله عليه وآله، كتيبه تاكنون بر همان حالت قديم باقى مانده است. [15]

نقل جنازه از غزنى به مشهد مقدس

نمونه ديگرى از تولاى رجال والا مقام دربار غزنه به دودمان پيامبرصلى الله عليه وآله وصيت عراقى دبير است. ابوالحسن عراقى دبير كه از درباريان عاليرتبه دربار غزنه بود و در429ق در غزنه درگذشت، با وجود بعد مسافت و دشواريهاى موجود در آن زمان، وصيت كرد كه تابوتش را به مشهد امام على‏بن موسى‏الرضاعليه‏السلام نقل بدهند. او كاريز مشهد مقدس را كه خشك شده بود، بازسازى و روان كرد و كاروانسرايى برآورد و ديهى سبك خراج بر كاروانسرا و كاريز وقف كرده بود. [16]

برخى از مداحان آل پيمبرصلى الله عليه وآله در سده چهارم و پس از آن و مدح علويان

كسائى مروزى شاعر والامقام سده چهارم زيباترين و سوزناكترين مرثيه‏هاى سيدالشهدا را از آن روزگار به يادگار گذاشته است. او در قصيده بلند بالايى مى‏گويد:

دست از جهان بشويم، عز و شرف نجويم مدح و غزل نگويم، مقتل كنم تقاضا

ميراث مصطفى را، فرزند مرتضى را مقتول كربلا را، تازه كنم تولا

آن نازش محمدصلى الله عليه وآله، پيغمبر مؤبد آن سيد ممجد، شمع و چراغ دنيا

آن مير سر بريده، در خاك خوابنيده از آب ناچشيده، گشته اسير غوغا [17]

اكنون كه از سخنسراى مرو ياد كرديم، بيجا نيست كه از فرزند فرغانه شاعر حنفى مذهب سده هفتم هجرى سيف فرغانى هم سخنى بگوييم. سيف فرغانى در قصيده دلنشينى در مرثيه شهيدان كربلا مى‏گويد:

اى قوم در اين عزا بگرييد بر كشته كربلا بگرييد

/ 7