بیشترلیست موضوعات آصف فكرت بنياد پژوهشهاى اسلامى ابوحنيفه كابلى و علويان اختلاف امتى رحمة تاليف «من لايحضره الفقيه» در بلخ عالمان اماميه سمرقندى آرامگاه يحيىبن زيد در سرپل خراسان نقل جنازه از غزنى به مشهد مقدس در روزگار تيمورى اصطلاح «روضهخوانى» از كجا آمده است؟ علاقه علماى كابلى در سده 11ق به اجتهاد زائران اميرالمؤمنين عليهالسلام در بلخ توضیحاتافزودن یادداشت جدید
با اين دل مرده خنده تا چند؟ امروز در اين عزا بگرييد فرزند رسول را بكشتند از بهر خداى را بگرييد از خون جگر سرشك سازيد بهر دل مصطفى بگرييد... [18] اديب صابر ترمذى (منسوب به ترمذ بر كرانه آمو) شاعر والامقام سده ششم هجرى قصايد متعددى در مدح صدر اجل تاج المعالى سيد مجدالدين ابوالقاسم علىبن جعفر موسوى علوى رئيس خراسان گفته است كه در ديوان او درج و موجود است. قصايد موجود اديب صابر ترمذى در ستايش اين صدر سادات و علوى رفيع مقدار چندين برابر مدايح او در حق سلطان بزرگ روزگارش - سنجر - است. از مدايح اديب صابر درمىيابيم كه چگونه رئيس علويان خراسان در مقام و منزلت و داد و دهش با سنجر برابرى مىكرده و گاه از او فراتر مىرفته است. صابر در قصيدهاى اين سيد علوى را چنين مىستايد: ...اسلامرابهمرتبتفتحمكهاى انصافرابهمنزلتروزمحشرى گر شرق و غرب ملك شهنشاه سنجر است زين ملك اختيار شهنشاه سنجرى هر چند نيست لشكر سلطان عدد پذير تو ميزبان و معطى سلطان و لشكرى... گر عنصرى ز نعمت محمود نام يافت آن يافتم ز تو كه ز محمود عنصرى... [19] در قصيده ديگرى مىگويد: سبط رسول، سيد مشرق كه ذات او فهرست فخر آدم و حوا شود همى [20] در قصيده ديگرى گفته است: سفينه نوح آل مصطفايند تو صدر و بدر آن فرخنده آلى يا: وارث جعفر صادق علىبن جعفر آن كه صد شاه سزد نائب يك جعفر او آن خداوند كه حيدر دل و زهرا نسب است شيعتحيدر و زهرا همه خدمتگر او در معالى و معانى چه طمع دارى از آنك؟ على و فاطمه باشد پدر و مادر او ديگر شاعران آن روزگار از جمله انورى، معزى و مسعود سعد نيز اين خانواده را مدح گفتهاند. اين مدحها نشان دهنده عزت و احترام علويان و پيروان اماميه در خراسان است.
در روزگار تيمورى
اقبال تيموريان و رجال دربار هرات به علويان و تولا و ارادتشان به دودمان پيامبر بزرگوار، بسيار روشن و مستغنى از شرح و تفصيل است. دانشمندانى چون امير جمالالدين عطاءالله حسينى و چند تن ديگر از خاندان او در خراسان از نفوذ فوقالعادهاى برخوردار بودهاند. اشعار مولانا نورالدين عبدالرحمن جامى (898 ق) در مدح امام علىعليهالسلام، و اولاد و احفاد آن حضرت از زيباترين نمونههاى مناقب ائمه اماميه است: جامى قصيده بلندبالايى در ستايش اميرالمؤمنين علىعليهالسلام دارد، با اين مطلع: