رمز و راز محبوبيّت - فرهنگ خدمت و احسان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ خدمت و احسان - نسخه متنی

جواد محدثی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رمز و راز محبوبيّت

اينكه گفته‏اند:




  • هر چه كنى به خودكنى
    گر همه نيك و بد كنى



  • گر همه نيك و بد كنى
    گر همه نيك و بد كنى



سخنى حكيمانه و منطبق با رهنمودهاى آيات قرآن و احاديث پيشوايان دين است. بازتاب عملكرد خوب و حسنات انسان و خدمت به همنوعان، در پرونده عمل و شخصيتِ دينى انسان متجّلى مى‏شود و هر كس خادم مردم باشد، به خود و سعادت و آينده خويش خدمت كرده است و همين رفتار، سبب محبوبيّت نزد ديگران و حكومت بر دلها و نفوذ در جان‏ها مى‏شود.

به فرموده حضرت رسول ـ صلى الله عليه و آله و سلم ـ :

«جُبِلَتِ القُلُوبُ على مَنْ اَحْسَنَ اِليها وَ بُغْضِ مَن اَساءَ اليها.»[5]

«دل‏ها(ى انسان‏ها) بر اين سرشته شده كه هر كه به آن‏ها نيكى كند دوست بدارند و هر كه به آنان بدى كند، دشمن بدارند.»

در اين زمينه، كلام على ـ عليه‏السلام ـ نيز چنين است:

«مَنْ بَذَل معروفَهُ مالَتْ اِليهِ القُلوُب.»[6]

«هر كس نيكى خويش را به ديگران نثار كند، دل‏ها به او گرايش مى‏يابد.»

خادمان مردم، بر قلعه دل‏ها حكومت مى‏يابند و فاتح دژ دل‏ها مى‏شوند، بى‏آنكه سپاه و سوارى داشته باشند و تيغ و تيرى بركشند و برافكنند. سلاحشان همان خدمت به ديگران و اندوه‏زدايى از ايشان و گشودن بال رحمت و عاطفه بر آنان است.




  • تا توانى به جهان خدمت محتاجان كن
    به دمى، يا درمى، يا قلمى يا قدمى



  • به دمى، يا درمى، يا قلمى يا قدمى
    به دمى، يا درمى، يا قلمى يا قدمى



سعدى، در سروده‏هاى خويش با الهام از تعليمات دينى، بر اين امر مهّم بسيار پاى فشرده و اشعار نغزى سروده است.

در يكى از سروده‏هاى خويش گويد:




  • مگردان غريب از درت بى‏نصيب
    بزرگى رساند به محتاج، خير
    به حال دل خستگان درنگر
    درون فروماندگان شاد كن
    نه خواهنده‏اى بر در ديگران؟
    به شكرانه، خواهنده از در مران



  • مبادا كه گردى به درها غريب
    كه ترسد كه محتاج گردد به غير
    كه روزى تو دلخسته باشى مگر
    ز روز فروماندگى ياد كن
    به شكرانه، خواهنده از در مران
    به شكرانه، خواهنده از در مران



/ 7