توفيق خدمت - فرهنگ خدمت و احسان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

فرهنگ خدمت و احسان - نسخه متنی

جواد محدثی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توفيق خدمت

لذّت بعضى در «خير رساندن» به مردم است. اين، توفيق الهى است. چنان نيست كه هر كس متمكّن و موّجه بود، به اين آسانى و بدون وسوسه‏هاى شيطانى، بتواند از موقعيت و ثروت و توانايى خود در راه خير و خداپسندانه واصلاح معيشت مردم و رفع نيازها بهره بگيرد. خادمان خالص و مخلص، ستارگان زمينى‏اند كه براى آسمانيان مى‏درخشند و حجّت‏هاى الهى بر ديگران‏اند و خوشحال و خرسندند كه مجراى فيض الهى و خيررسانى به بندگان قرار مى‏گيرند.

امام على ـ عليه‏السلام ـ درباره اين گونه انسان‏هاى خدوم و خيّر كه مورد عنايت خدايند مى‏فرمايد:

«اِنّ اللّهَ خَلَقَ خَلقا مِن خَلقِهِ لِخَلقه، فَجَعَلَهُمْ لِلناسِ وُجوها و لِلمَعروفِ اَهلاً، يَفْزَعُ النّاسُ اِليم فى حوائِجِهم، اُولئك الآمِنُون يومَ القيامة.»[3]

«خداوند، برخى از آفريده‏هاى خود را براى بندگانش خلق كرده است، آنان را مورد توجّه مردم و شايسته نيكوكارى قرار داده و مردم در نيازمندى‏هايشان به آنان روى مى‏آورند. آنان در روز قيامت، ايمن و آسوده‏اند.»

به قول صائب تبريزى:




  • اى رهروى كه خير به مردم رسانده‏اى
    آسوده رو، كه بار تو بر دوش سائل است



  • آسوده رو، كه بار تو بر دوش سائل است
    آسوده رو، كه بار تو بر دوش سائل است



گاهى كسانى قصد نيكى به ديگران دارند، امّا يا مجال نمى‏يابند، يا فرصت از دست مى‏رود، يا عمرشان كفاف نمى‏دهد، يا وسوسه شيطان نمى‏گذارد، يا دلبستگى به دنيا يا تنبلى و بى‏حوصلگى مانع پديد مى‏آورد، يا امروز و فردا مى‏كنند، يا عوامل ديگر مانع اين كار خير مى‏شود؛ از اين رو غنيمت شمردن فرصت‏هاى خيررسانى و تباه نساختن فرصت مناسب، نشانه هوشيارى در كسب سعادت است.

امام باقر ـ عليه‏السلام ـ مى‏فرمود:

«اِذا هَمَمْتَ بِخيرٍ فَبادِرْ، فانّك لاتدرى ما يَحْدُث.»[4]

«هر گاه تصميم به كار نيكى گرفتى، درنگ مكن و در انجام آن بشتاب، چون نمى‏دانى كه چه پيش خواهد آمد!»

آنان كه در راه خير كوشايند، بندگان خاصّ پروردگارند كه توفيق خدمت يافته‏اند. مدال «خدمت» بر سينه دارند و دلى پرمهر در آغوش، گروه خونشان با مردم يكى است و همسايه ديوار به ديوار غم‏ها و شادى‏هاى مردمند. بار مردم را مى‏بندند و گره از كارشان مى‏گشايند. خدمت بى منّت را عبادت مى‏دانند واجر و پاداش را تنها از خدا مى‏خواهند، پركارانِ كم ادّعايند، نه پرمدّعاهاى كم كار! شعار را كار نمى‏دانند و كار را هم عار نمى‏شمارند. هر چه دارند، از مال و مقام و نفوذ و وجهه و دانش و توان و تخصّص، وقف بندگان خدا مى‏كنند و اين وقف‏نامه را به امضاى خدا مى‏رسانند و از اسارت دنيا رها مى‏شوند.

كسى كه تعلّقات مادّى و دلبستگى‏هاى دنيوى او را چنان اسير ساخته كه حاضر نيست از دارايى و توانايى خود، خرج راه خدا و خدمت به مردم كند، بيچاره و مسكينى است، در نِماى ثروتمندى، و اسير و وابسته‏اى است، امّا در شكل و شمايل آزاد!

خوشا پيشتازان ميدان اين مسابقه، كه گوى خدمت به مردم را از رقيبان مى‏ربايند و در دفتر خدا امتياز بيشترى براى خود ثبت مى‏كنند. به گفته «ميرزا افسر»:




  • آن كسى را بستاييد كه اندر همه عمر
    نيك مرد آنكه نگردد دل او هرگز شاد
    مگر از خاطر كس، بار غمى بردارد



  • بهر آسايش مردم قدمى بردارد
    مگر از خاطر كس، بار غمى بردارد
    مگر از خاطر كس، بار غمى بردارد



/ 7