دختر شيخ اجلّ زاهد عالم فقيه و محدّث جليل ورّام بن ابي فراس، در جلالت شأن اين شيخ همان بس که حفيد بزرگوارش سيّد علي بن طاوس درباره او ميگويد: جدّم وارم بن ابي فراس قدس الله جلّ جلاله از کساني است که اقتداء کرده ميشود به فعل او. اين مخدّره محترمه نيز از مشايخ اجازات و جليلات النساء بوده است در رياض العلماء[23] آمده است که او نيز از اجلّه علماء بوده است، بعضي از شاگردان شيخ علي کرکي در رسالهاي که در ذکر اسامي مشايخ پرداخته است اين بانو را نيز جزء مشايخ اجازات شمرده است. به همين مناسبت مرحوم محدّث قمي رضوان الله تعالي عليه او را جزء فواطم عشره شمرده است[24]. اين مخدّره بعد از وفات، در غري شريف و نجف اميرالمؤمنين به خاک سپرده شده است، زيرا فرزند بزرگوارش سيّد السّالکين سيّد علي بن طاوس ميفرمايد[25]: من خودم رفتم به کسي اشاره نمودم که قبري را براي من حفر کند و در جوار جدم و مولايم علي بن ابيطالب عليه السّلام آن را اختيار کردم و قبر خود را از زير قدمهاي پدر و مادرم اختيار کردم چونکه خداوند جلّ جلاله مرا به تواضع و فروتني براي آنان امر فرموده و به احسان بر آنان سفارش نموده است، من هم چنين خواستم که تا در عالم قبر هستم سرم زير پاي آنان بوده باشد. پوشيده نماند که در خيلي از کتب تراجم در نسبت سيّد ابن طاوس و اتّصال نسبي آن جناب به شيخ الطائفه قدّس الله نفسه اشتباهات عجيبي رخ داده است تا بدانجا که خيليها چنين تصوّر کردهاند اين مخدّره يعني والده مطهّره سيّد، نوه شيخ الطائفه و شيخ ورّام زاهد داماد جناب شيخ بودهاند. همانطور که اين اشتباهات در مورد ابن ادريس هم واقع شده و در تصحيح اين اشتباهات مرحوم علاّمه نوري قدّس الله نفسه در خاتمه مستدرک افاداتي دارند که ما مختصري از فرمايشات آن بزرگمرد محقّق و متتّبع را که حقّاً در قرون اخير بنظر حقير نظير و مانند نداشته است، بترجمه نقل مينمائيم: از مؤلّفات سيّد، معلوم ميشود که مادر ايشان دختر شيخ زاهد ورّام است و سيّد از طرف پدر منسوب به شيخ ابي جعفر طوسي ميباشد و لذا از شيخ طوسي تعبير به جدّ مينمايد و کيفيّت انتساب آنست که خود سيّد در اقبال ميفرمايد: پس از اينهاست آنچه را که از پدرم روايت ميکنم از شيخ فقيه او حسين بن رطبه از دائي پدرم ابوعلي حسن بن محمّد از پدرش محمد بن حسن طوسي جدّ پدرم از طرف مادر از شيخ مفيد، پس روشن شد که انتساب سيّد بشيخ از طرف پدرش است که مادر او(يعني پدرش) دختر شيخ طوسي بوده است نه از طرف مادرش که دختر شيخ ورّام باشد. و اين اشتباه از خيليها که مادر مادر سيّد يعني همسر مرحوم شيخ ورّام زاهد دختر شيخ طوسي است از چند جهت باطل است: اوّلاً وفات ورّام در سال 606 و وفات شيخ در سال 460 بوده و بين وفات اين دو بزرگوار 145 سال فاصله ميباشد، چگونه ميتوان قبول کرد که او داماد شيخ بوده و دختر شيخ را گرفته باشد، حتّي اگر فرض کنيم که اين دختر شيخ را هم بعد از وفات شيخ گرفته باشد. با آنکه گفتهاند شيخ آن دختر را اجازه داده است. و با نظر به ولادت سيّد ابن طاوس که در سال 589 بوده است بايد دختر اين خاتم که مادر سيد باشد(يعني نوه شيخ طوسي) 129 سال بعد از وفات شيخ زائيده شده باشد و اين هم از غرائبي است که اگر واقع شده بود، همه تواريخ و کتب تراجم متعرّض آن ميشدند. و ثانياً اگر چنين بود خود سيّد در مؤلّفاتش بدان اشاره ميکرد. و ثالثاً هيچ کس از ارباب اجازات و صاحبان تراجم اين مطلب را ذکر ننموده و حال آنکه اگر شيخ ورّام، داماد شيخ بود همگان از باب افتخار يادآور آن ميشدند. رابعاً خيلي از اين اشتباهات از ناحيه اشتباه شيخ ورّام بن حمدان که در سال 606 وفات فرموده غير از مسعود ورّام يا مسعود بن ورّام است که خيلي متقدّم بر ورّام بن ورّام بن حمدان شيخ زاهد و کتاب تنبيه الخواطر معروف به مجموعه ورّام است.