8ـ فاطمه دختر معّظمه و محترمه سيّد السّالکين سيّد رضي الدّين علّي بن طاوس رحمه الله
اين علويه شريفه و خواهر متقيّه گراميش شرف الأشرف بسيار مجلّله و محترمه بودهاند بطوري که والد بزرگوارشان از هر دو در کتاب سعد السعود با تجليل نام ميبرد. علاّمه متتّبع افندي در رياض العلماء چنين ميگويد: دو دختران سيّد رضي الدّين علّي بن طاوس، آنان نيز فاضله، عالمه، کاتبه و صالحه بودند[26]. خود ابن طاوس قدّس الله تعالي نفسه در کتاب کشف المحجّة خطاب به پسرش محمّد چنين ميگويد: و بدان که من خواهرت شرفالأشراف را کمي قبل از بلوغش احضار کردم و به آن مقدار که توان تحملّش را داشت براي او شرح دادم که چگونه خداوند جلّ جلاله بر او منّتي نهاده که در خدمت خداوند بوده باشد. و سيّد ابن طاوس به اين دختر و دو پسر خود محمّد و علي کتاب امالي شيخ طوسي را اجازه فرموده است و در وصف اين دو دختر چنين فرموده است: دو حافظه و دوکاتبه. در رياحين الشريعه ج5 ص 24 و اعيان الشيعه حرف فاء نيز ترجمهاي از اين مخدّره آمده است. اين بنده را کتابيست بسيار کوچک و بسيار شيرين بنام عرفان هنري انسان که براستي خيال ميکنم از ذوق وشادابي، کم نظير بوده باشد. نامي از اين دو دختر بزرگوار در ص 44 آن کتاب بردهام. آن عبارات چنين است. «سيّد ابن طاوس سيّد العارفين العابدين در کتاب سعد السعود خود ص 26 چاپ نجف چنين فرموده که مصحف مبارکي را وقف بر دختر خود شرف الأشرف که قرآن را در 12 سالگي حافظ شده، نمودم. همچنين قرآن ديگري را بر دختر ديگر خود فاطمه وقف نمودم که قرآن را حافظ شده و نه سالگي را بپايان نبرده است.» اين بوده است وضع تعليم و تربيت و عرفان و ادب خانه سيّد علّي بن موسي بن جعفر بن طاوس سيّد العارفين که اعبد و اتقي و ازهد اهل زمان خود بوده و کتابخانه بسيار گرانقدري را دارا بوده که فهرستي در بيان کتابهاي آن کتابخانه مرقوم داشته بنام الإبانة عن کتب الخزانه.
9ـ دختر معظّمه و مکرّمه شيخ علي منشار عاملي
در مجلّد پنجم رياض العلماء ص 407 ترجمهاي از او آمده و عبارت ايشان را محدّث قمي در کتاب فوائد الرضوّيه[27] در ذيل ترجمه شيخ بهائي در ضمن جملات خود آورده و چنين ميگويد:«همانا خداوند عالم نعمتهاي سنّيه کثيره بر شيخ مرحمت فرموده بود از جمله آنکه روزي فرموده بود، او را زوجه صالحه عالمه فاضله فقهيه محدّثه بنت شيخ عالم عامل زين الدّين علي معروف به منشار عاملي که از فضلاء معاصر بن سلطان شاه طهماسب بود و کتابخانه بزرگي داشت که آن کتابها را از هند آورده بود چونکه بيشتر ايّام عمر خود را در هند ساکن بوده و عدد آن کتابها را به چهار هزار گفتهاند و چون اولادش منحصر بود به همان صبيّه مرضيه عالمه که زوجه شيخ بهائي باشد لاجرم بعد از فوتش تمام آن کتابها به زوجه شيخ رسيد و شيخ و زوجهاش هر دو از آن کتابها انتفاع ميبردند. و از صاحب رياض العلماء، نقل است که فرموده است ما شنيديم از بعض معمّرين ثقات که ايّام حيات آن معظمه عالمه را درک کرده بودند ميگفتند که آن مخدّره در فقه و حديث مانند آنها درس ميفرمود و طائفه نسوان بر او قرائت ميکردند[28]. و در رياض العلماء است که آن مخدّره بعد از وفات شيخ نيز زنده بوده است[29]. ترجمهاي هم از اين بانوي محترمه که مطالب فوق را داراست در جلد ششم ريحانة الادب چاپ اول ص 263 و همچنين در جلد چهارم رياحين للشريعه ص 225 بعنوان دختر شيخ علي منشار نيز آمده است. و همين طور در بعضي موارد که ترجمه شيخ علي منشا را ذکر کردهاند اشاره به اين دختر فاضله محترمه نيز کردهاند.