سيد جمال الدين حسينى بيدارگر شرق (زندگى نامه) - سید جمال الدین اسد آبادی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سید جمال الدین اسد آبادی - نسخه متنی

احمد موثقی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سيد جمال الدين حسينى بيدارگر شرق (زندگى نامه)

سيد جمال الدين در شعبان سال 1254 در ده اسدآباد همدان به دنيا آمد. در حدود 1264 قمرى كه ابتداى سال دهم عمر او بوده به اتفاق پدرش به قزوين مى رود و به مدت دو سال به تحصيل علوم مى پردازد. در ابتداى سال 1266 قمرى در تهران با آقا سيدمحمدصادق طباطبايى آشنا مى شود و به دست ايشان، در سنين يازده تا دوازده سالگى، لباس روحانيت مى پوشد.(1) در همان سال به عتبات مى رود و به حضور شيخ مرتضى انصارى مى رسد و مدت چهار سال در خدمت شيخ كه متوجه حدت و جودت ذهن وى شده بود مشغول تحصيل و استفاده علوم مى شود و حتى مخارج وى را هم اومتكفّل مى شود.(2)

تقريباً در آغاز هفده سالگى، سيدجمال به بوشهر و از آن جا به هندوستان سفر مى كند و طى اقامت يك سال و چند ماهه خود در آن جا علوم و رياضى جديد و ... را فرا مى گيرد و در حدود اواخر سال 1273 قمرى يا اوايل سال 1274 قمرى به مكه و كربلا و نجف مى رود و در اواخر سال 1276 قمرى يا اوايل سال 1277 قمرى اولين سفرش را به ايران انجام مى دهد.(3) او در سال 1278 قمرى وارد كابل مى شود و پس از چهار سال اقامت در افغانستان، از آن جا خارج شده و بار ديگر در سال 1284 قمرى وارد كابل شده و يك سال بعد رهسپار هند مى شود كه در اين ايام يكى از لانه هاى استعمار شده بود.

سيد در اواخر سال 1285 قمرى براى اوّلين بار وارد مصر، دومين لانه استعمار شده و پس از چهل روز اقامت در آن جا به سال 1286 قمرى وارد استانبول مى شود(4) و پس از اين كه عللى براى اخراج سيد در استانبول فراهم شد، در اواخر همان سال از آن سرزمين حركت كرده و در محرم سال 1287 وارد مصر گرديد.(5) در اين سفر سيد به مصر، وى پس از حدود نه سال اقامت در آن جا، با اخراج و تبعيد در سال 1296 قمرى، به جده رفته و از آن جا به هندوستان مى رود و در حيدرآباد مشغول فعاليت فرهنگى و سياسى مى شود، تا اين كه به تحريك و دستور حكومت انگليس در زمان قيام اعرابى پاشا در مصر، سيد را از آن جا اخراج و به كلكته مى فرستند. در سال 1300 قمرى از هند خارج مى شود و به لندن و سپس پاريس مى رود(6) و در آن جا مجله عروة الوثقى را منتشر مى كند. با دعوت از بلنت، او در شوال 1302(جولاى 1885) بار ديگر وارد لندن شده، به اتفاق بلنت با چرچيل ملاقات مى كند.(7)

سيدجمال در سومين سفرش به ايران، در شعبان 1303 وارد بوشهر مى شود و بعد به تهران آمده به منزل حاجى امين الضرب مى رود. يك سال بعد او عازم روسيه شده و حدود دو سال در پترزبورگ مى ماند.(8) در ژوئيه 1889 (ذيقعده 1306) تذكره خود را ويزا كرده به آلمان مى رود و در مونيخ با ناصرالدين شاه ملاقات مى كند. طى اين ديدار، شاه از وى تقاضا مى كند كه به ايران بيايد و قانون بنويسد.(9) پيرو مذاكرات با امين السلطان و شاه، رسماً و به طور ديپلماتيك مأمور مذاكره با مقامات روسيه مى شود و در حدود محرم 1307 به مسكو و پترزبورگ مى رود. پس از چند روز، طى چهارمين و آخرين سفرش به ايران، به تهران مى آيد كه با توطئه هاى امين السلطان و درباريان مواجه مى شود و شاه دستور تبعيدش را مى دهد، ولى سيد به حضرت عبدالعظيم مى رود، پس از چند ماه فعاليت شديد عليه شاه و استبداد داخلى، عمال شاه او را به وضع فجيعى از بست بيرون مى كشند و در جمادى الاولى 1308 حركتش مى دهند. سيد به خانقين و بغداد و از آن جا به بصره مى رود و در اوايل سال 1309 قمرى وارد لندن مى شود.(10) وى حدود اواخر سال 1309 قمرى يا اوايل 1310 قمرى به استانبول عزيمت مى كند كه آخرين مسافرت سيد به استانبول يا سفرى است كه به مرگش ختم شد (1314ق).(11)

1.

صدر واثقى، سيد جمال الدين حسينى پايه گذار نهضت هاى اسلامى، ص 20 - 22.

2.

همان، ص 21 - 23.

3.

همان، ص 34.

4.

همان، ص 38 - 52.

5.

همان، ص 61.

6.

همان، ص 96 و 97.

7.

همان، ص 122.

8.

همان، ص 148 - 151.

9.

همان، ص 157 و 158.

10.

همان، ص 206.

11.

همان، ص 245.

/ 25