4- انگيزه وحدت - آرمان وحدت اسلامی در اندیشه امام خمینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آرمان وحدت اسلامی در اندیشه امام خمینی - نسخه متنی

محمدرحیم عیوضی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4- انگيزه وحدت

امام خمينى در آرمان وحدت خود انگيزه‏هاى گوناگونى داشت كه الهام گرفته از مكتب اسلام ناب محمدى بود از نظر امام دين مبين اسلام و حكومتهاى الهى با ساير حكومتهاى مادى تفاوتهاى اصولى دارد، زيرا حكومتهاى غيرالهى فقط در پى تحقق و حفظ نظم كشور خود بوده، و حداكثر كارى كه انجام مى‏دهند اين است كه نگذارند كسى به ديگرى ظلم و تعدى بكند، در حالى كه اسلام و حكومتهاى الهى براى هر مساله احكام خاص خود را دارد (27) و يكى از اين مسائل مهم دفاع از كيان اسلام است كه به وحدت مسلمين بستگى دارد، «از امور مهمه‏اى كه بر همه واجب است دفاع از اسلام، دفاع از جمهورى اسلامى است‏» (28) كه به وحدت بستگى دارد و مساله وحدت براى حفظ كيان اسلام امرى حياتى است، از طرف ديگر تفرقه امر منكرى است كه بايد از آن جلوگيرى شود زيرا امر به معروف و نهى از منكر از واجبات الهى است و براى اطاعت امر خدا بايد امر به معروف و نهى از منكر نمود كه «بزرگترين منكر، غلبه اجانب بر ماست، اين منكر را بايد نهى كنيد، حكومتها را نهى كنيد از مخالفتى كه با هم دارند و با ملت دارند با دشمنان اسلام كه خدا فرموده مراوده نكنيم محبت مى‏كنند، الآن منكرى بالاتر از اين نيست كه مصالح مسلمين را به خطر انداخته است، اين وظيفه همه شماست، كه مى‏خواهيد براى خدا كار كنيد، همه ما بايد اين دشمنى را نهى كنيم و وحدت اسلامى را شعارمان كنيم با وحدت و زير پرچم لااله الا الله بودن‏» . (29)

وحدت نيز امر معروفى است كه موجب صلح و آرامش در دنيا مى‏شود و بايد براى تحقق شرايط صلح، آيين وحدت و اخوت را ايجاد نمود و آن را مستحكمتر كرد زيرا «. . . ما دنبال اين هستيم كه دنيا در صلح و آرامش باشد اسلام از اول داراى يك همچو مقصدى بود و خصوصا در بين مؤمنين، در بين مسلمين، اخوت را سفارش فرموده است‏بلكه ايجاد تشريع فرموده است‏» . (30)

انگيزه ديگر امام انسان‏سازى است تا در سايه وجود انسانهاى كامل عدالت نيز گسترش يابد و زمينه‏هاى آسيب‏پذيرى جامعه مسلمانان از بين برود، در غير اينصورت آسيب‏پذيرى آنان حتمى است. زيرا «. . . آن روز آسيب به ما مى‏رسد كه از باطن بگنديم افراد باطنشان بگندد و اين گند هم سرايت كند و يك دسته‏اى را از بين ببرد و متعفن كند» (31) در حالى كه تربيت‏يافتگان مكتب انبياء و ائمه سلام‏الله عليه هرگز خلاف نمى‏كنند كه در پى اين تخلف جامعه نيز آسيب ببيند.

انگيزه ديگر تامين استقلال و آزادى و حفاظت از استقلال و آزادى و شرافت انسانى مسلمانان مى‏باشد، بنابراين امام مى‏فرمايند، «اگر ما تسليم آمريكا و ابرقدرتها مى‏شديم ممكن بود امنيت و رفاه ظاهرى درست مى‏شد و قبرستانهاى ما پر از شهداى عزيز ما نمى‏گرديد، ولى مسلما استقلال و آزادى و شرافتمان از بين مى‏رفت آيا ما مى‏توانيم اسير امريكا و دولتهاى كافر شويم تا بعضى چيزها ارزان شود و شهيد و مجروح ندهيم؟ » (32)

ديگر انگيزه امام در آرمان وحدت حل معضلات كشورهاى اسلامى و مسلمين جهان است لذا امام همه آنها را به وحدت فرا مى‏خواند و برقرارى روابط دوستانه بين آنها را توصيه مى‏كند. (33)

اما امام بر اين نكته واقف است كه هر «هدف بزرگ داراى اشكالات و گرفتاريهاى بزرگ نيز هست‏» (34) مساله وحدت امت اسلامى و همه مستضعفين جهان نيز اهداف بزرگى است كه موانع بزرگى در سر راه آن قرار دارد. ولى با عنايت‏به اينكه فطرت و سرشت انسان و هستى بر وحدت استوار و تنيده شده است و همه هستى به سوى هدف واحدى رهسپار است «با صبر و تحمل انقلابى به پيش مى‏رويم تا عدل الهى و اسلام عزيز» (35) را در جهان گسترش دهيم، از اينرو امام به همه مسلمين جهان توصيه مى‏نمايد، «اى مسلمانان بر فرهنگ اسلام تكيه زنيد و با غرب و غربزدگى مبارزه نماييد و روى پاى خودتان بايستيد و بر روشنفكران غربزده و شرقزده بتازيد و هويت‏خويش را دريابيد كه روشنفكران اجير شده بلايى بر سر ملت و مملكتشان آورده‏اند كه تا متحد نشويد و دقيقا به اسلام راستين تكيه ننماييد، بر شما آن خواهد گذشت كه تا كنون گذشته است. » (36)

بنابراين انگيزه امام براى وحدت را مى‏توان در دفاع از كيان اسلام، امر به معروف و نهى از منكر، انسان‏سازى و تربيت انسانهاى صالح، تامين استقلال و دفاع از اين استقلال و آزادى و شرافت انسانى و گسترش عدل الهى و اسلام عزيز در جهان و جلوگيرى از اختلاف و پيروى از هواهاى نفسانى دانست. . . خلاصه نمود.

/ 8