عالم -برزخ - کیفر نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
عالم -برزخ
آورده اندكه بزرگي گفت درمسجدالحرام طواف ميكردم هرگاه بنمازميرفتم غلامي راميديدم كه بخشوع وخضوع نمازميكردملاحظه مينمودم باكسي سخن نميگفت باخودگفتم ازاين غلام بوي آشنائي مي آيدپس نزديك اورفتم وگفتم ايبنده خداتوقف كن تاباتو سخني بگويم گفت اجازت ازخواجه خودندارم امشب ازخواجه خوددستوري ميخواهم فرداحديث تراميشنوم پس روزديگرباوگفتم باينطريق كه نمازبجامي آوري ميدانم كه درنزدخدافربي ومنزلتي داري هيچ حاجتي ازخداي تعالي خوساته اي كه اجابت شده باشدگفت آري روزي درمناجات گفتم "الهي ارني رجلامناهل النار" يعندخداوندابمن بنمايكي ازاهل عذاب راتواوراببينم آواري برآمدكه شنيدم گفتندبفلان واري بروومشاهده كن چون بانجارسيدم شخصي راديدم كه تمام اعضاي او سياه شده وآتش درروي افتاده ومارعظيمي براوپيچيده هرلحظه اورازخمت ميزندوبهرطرف ميگرديدگفتم اي بديخت توكيستي ودردنياچه عمل داشته ايكه باين عذاب گرفتارشده اي گفت من حجات ابن يوسفم ازبراي ظلم وتعدي كه بر مسلمانان كرده ام مراعذاب ميكنندوآن بنوعي ديگراست واين عذاب كه حالا مشاهده ميكني براي آنست كه روزي عالمي راظلم كردم واورارنجانيدم اوازپيش من آزرده رفت ومرادعاي بدكردواين ماركه برمن پيچيده ازدعاي اوست كه بر من گمشاته اند .