حکیم فروتن (1) نسخه متنی

ايشان به پيشنهاد مرحوم آية‏الله ميرزا عبدالهادي شيرازي تدريس فلسفه و معارف را آغاز نمود، مكان اين افاضه امام خميني :

دانشمندهاي ما نترسند از غرب، اساتيد دانشگاه ما نترسند از غرب، و جوانان ما نترسند و اراده كنند [كه] در مقابل غرب قيام كنند.(كلمات قصار)

علمي مدرسه صدر بود، شهيد آية‏الله سيدمحمدباقر صدر مدت يكسال از درس‏هاي اين عالم گرانقدر بهره گرفت.24

فكر مطالعه فرهنگ غرب از تبريز در روحيه استاد جعفري پيدا شد كه كم كم تشديد گرديد. دليلش اين بود كه ايشان از افرادي كه از شرق به غرب مي‏رفتند به هنگام مراجعت نوعي بي اعتنايي به فرهنگ خودي مي‏ديد. وي در نجف دروس فلسفي، كلامي و مسائل جديد را كه از مصر و لبنان وارد كشورهاي اسلامي مي‏شد مطرح مي‏كرد و گاهي اساتيد مطلع با او تماس گرفته و در حجره ساده‏اش كه با گليم پاره‏اي مفروش بود به بحث مي‏پرداختند او با ياري گرفتن از زبان عربي و تركي و مقداري هم زبان انگليسي معلومات خويش را در اين زمينه بسط مي‏داد، استادي برايش فلسفه مغرب زمين را مي‏گفت و او هم فلسفه سبزواري را برايش تشريح مي‏كرد در دو سه ماه اول پس از اين بحث‏ها علامه جعفري احساس نمود، اگر معارف مشرق زمين خيلي عميق و اساسي خوانده شود فراگيري معارف فلسفي و علوم انساني غرب دشوار نخواهد بود.

وي براي آگاهي از انديشه‏هاي متفكران غربي با يكي از افراد خانواده مرحوم آية‏الله محمد حسين كاشف الغطاء كه فيزيك نظري را خوانده بود مراسلاتي داشت، هم چنين مقايسه‏اي را بين فلسفه شرق و غرب آغاز كرد و براي آن كه تفكرات غربي‏ها را بداند گاهي به چندين ترجمه رجوع مي‏كرد، با مطالعه كتاب «ارتباط انسان و جهان» كه ماحصل تحقيقات علامه جعفري در نجف مي‏باشد چنين استنباط مي‏گردد كه وي به حدود دو هزار و پانصد جلد كتاب در فلسفه‏هاي شرق وغرب مراجعه كرده است، مدت هيجده ماه تمام از ايام تحصيل در نجف به مطالعه اين آثار مشغول بود و نيمه‏هاي شب پس از زيارت حضرت علي (ع) به مطالعه مي‏پرداخت.25