حكومت اسلامى: آيا چنين مجلسى در ساير كشورها هم پيش بينى شده است؟ - جایگاه فقهی ـ حقوقی مجلس خبرگان، گفت و گو با آیة اللّه عبداللّه جوادی آملی نسخه متنی
حكومت اسلامى: آيا چنين مجلسى در ساير كشورها هم پيش بينى شده است؟
آية اللّه جوادى آملى: جمهورى اسلامى ايران نظام ويژه اى است كه گذشته از مجلس شوراى اسلامى(قوّه مقنّنه) و قوّه قضائيه و قوّه مجريه, نهاد برتر و فائقى دارد به نام ولايت فقيه. كشورهاى ديگر يا سلطنتى است يا جمهورى و از سوى ديگر انطباق تمام قوانين, مقرّرات و آيين هاى آن ها برابر با انديشه هاى مَحْضِ بشرى يا تلفيق و التقاط و تركيب ناميمونى است از آراى انسانى و ره آوردهاى وحى الهى, هر چند در باطن با هم اصطكاك داشته باشند و هم چنين پايه اساسى آنان آزادى و رهايى مطلقْ يا ملفّقِ آحادِ جامعه و مسئولان نظام از هر قيد شرعى است, ليكن نظام اسلامى ايران طبق اصل دوم و چهارم و ساير اصول مهمّ قانون اساسى بر پايه ايمان به توحيد, نبوّت, معاد, عدل الهى, امامت مستمر و كرامت و ارزش والاى انسان و آزادى توأم با مسئوليت او در برابر خدا, استوار است.چنين نظامِ الهى ـ انسانيْ مى طلبد كه كارشناسان فقاهت و عدالت, در دو مرحله(حدوث) و (بقاء), محقّقانه سنّت وسيرت رهبرى نظام را مراقب باشند, چنان كه آحاد مردم نيز برابر اصل هشتم قانون اساسى عهده دار دعوت به خير, امر به معروف و نهى از منكر متقابل بين دولت و ملت اند. غرض آن كه, چنين ويژگى كه در مجلس خبرگان رهبرى مطرح است شايد در كشورهاى ديگر بى مانند باشد, ليكن وجود نهادى كه معادل آن باشد محتمل و قابل فَحْص و بررسى است. با توجه به اين كه مسئولان درجه اول برخى از كشورها, حق انحلال مجلس شوراى خود را دارند و چنين حقّى در قانون اساسى ايران براى رهبرى نظام اسلامى پيش بينى نشده است, پس از اين لحاظ مى توان صبغه آزادى, حاكميّت ملى, اتكا به آراى عمومى و حق ملّت را در جمهورى اسلامى ايران رنگين تر دانست. غرض آن كه نشانه هاى اقتدار ملّى, حاكميت عمومى بر پايه هاى ايمان و لوازم آن در جمهورى اسلامى ايران مستحكم است به طورى كه نهاد برترى براى مراقبت ويژه در ثبوت و سقوط رهبرى پيش بينى شده است.