دلايل جعلى بودن اين خبر - سیری در کتاب «الأخبار الدخیلة» (2) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سیری در کتاب «الأخبار الدخیلة» (2) - نسخه متنی

عبدالمهدی جلالی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حدّثنا محمّد بن علىّ بن محمّد بن حاتم النوفلىّ المعروف بالكرمانىّ، قال: حدّثنا ابوالعبّاس أحمد بن عيسى الوشاء البغدادىّ، قال: حدّثنا احمد بن طاهر القمّى، قال: حدّثنا محمد بن بحر بن سهل الشيبانيّ، قال: حدّثنا أحمد بن مسرور.13

رجال سند، برخى «مجهول الحال»14 و برخى «مهمل»اند.15 اين اشخاص از سعد بن عبداللّه قمى روايت كرده اند. اين در حالى است كه حلقه اتصال بين صدوق و سعد بن عبداللّه در تمام كتابهايش، پدر صدوق و يا استادش (محمد بن حسن بن احمد بن الوليد) مى باشند كه با تتبّع در مصنّفات و مشيخه صدوق، روشن و محرز است؛ ولى در اين جا بين مؤلّف «كمال النعمة» و سعد بن عبداللّه قمى، پنج واسطه قرار گرفته كه خلاف رويّه پيش گفته است.16

دليلى ديگر بر موضوعيت اين خبر

دليل ديگر، گزارش مرگ «احمد بن اسحاق» در حيات حضرت عسكرى(ع) است كه ضمن اين خبر آمده؛ زيرا حيات احمد بن اسحاق پس از حضرت عسكرى(ع)، امرى قطعى و اجماعى است.

شيخ طوسى، در كتاب «الغيبة» عنوان مى دارد كه در زمان سفراى حضرت حجّت(عج) ـ همزمان با غيبت صغرا ـ جماعاتى از ثقات بوده اند كه سفرا، توقيعات را به آنان مى رسانده اند و احمد بن اسحاق، يكى از آن ثقات بوده است.17

ابن طاووس، در «ربيع الشيعة» مى گويد:

او [احمد بن اسحاق] از سفرا و ابواب [واسطه هاى] مشهور حضرت حجّت(ع) است.18

2) خبرى در «اكمال» 19 (باب من شاهد القائم، شماره 23) وجود دارد كه در آن ادّعا شده: علىّ بن ابراهيم بن مهزيار، «حضرت حجّت(ع)» را ديده و با او ملاقات كرده است.20

دلايل جعلى بودن اين خبر

1ـ در كتب رجالى از على بن ابراهيم بن مهزيار[مازيار]، ذكرى نرفته و خبرى از او در دست نيست.21

استاد غفارى در اين باره مى نويسد:

از على بن ابراهيم بن مهزيار، در كتب رجالى، نشانى نيست؛ بلكه از «ابوالحسن على بن مهزيار» و برادرش «ابو اسحاق ابراهيم بن مهزيار» و پسران هر يك از آنان كه دو تن بوده اند و محمّد نام داشته اند (نه على) در كتب رجال ياد شده است.22

همين خبر را شيخ طوسى در «كتاب الغيبة» با سندى ديگر آورده كه در ضمن آن آمده است:

أخبرنا جماعة… عن علىّ بن الحسين، عن رجل ـ ذكر أنّه من أهل قزوين لم يذكر اسمه ـ… قال: دخلت على علىّ بن ابراهيم بن المهزيار أهوازى فسألته عن آل أبي محمد(ع)، فقال:….23

چنانكه ملاحظه مى شود، يك تن از افراد زنجيره سند، مردى است بى نام و نشان (مجهول) از مردم قزوين.

2ـ در اين خبر، از برادر امام مهدى(ع)، موسى نام برده است؛ حال آنكه اماميه اتفاق نظر دارند كه حضرت عسكرى(ع) بجز حضرت مهدى(ع)، از خود فرزندى برجا نگذارده است.

درباره اين برادر موهوم، در متن خبر آمده است: در ديدارى كه على بن ابراهيم بن مهزيار (موهوم) در مكّه، با شخصى كه واسطه حضرت حجّت بوده داشته است، او از على بن ابراهيم مى پرسد:

أتعرف الصديحين؟... آن دو خالص نسب را مى شناسى؟ گفتم: بله؛ گفت: نامشان چيست؟ گفتم: محمّد و موسى.24

شايان ذكر است كه در خبر شيخ طوسى، درباره برادر حضرت مهدى(ع) ـ موسى ـ مطلبى وجود ندارد. شگفت آنكه در همين باب، در خبر19، مضمونى مشابه از ابراهيم بن مهزيار وجود دارد:

به مدينه آمدم و از خاندان حضرت عسكرى(ع) جويا شدم؛ بى نتيجه بود. به مكّه رفتم. در آنجا با جوانى برازنده ديدار كردم. از او پرسيدم: از احوال خاندان ابو محمّد چه مى دانى؟ پاسخ داد: سوگند به خدا كه نور در جبين فرزندان حسن بن على، محمّد و موسى مى بينم و من فرستاده آن دو نزد توام تا از كارشان خبردارت كنم. اگر دوست دارى با آن دو تن ملاقات كنى و خاك پايشان را سرمه ديدگان سازى، با من به طايف بيا!25

استاد غفارى بر اين خبر اشكال مى كند؛ بدين ترتيب كه زمان ابراهيم بن مهزيار را پيش و مقدّم بر دوران حضرت مهدى(ع)، مى شناساند.26

/ 13