2.اهداف تعليم و تربيت - تعلیم و تربیت از دیدگاه محمد بن سحنون دانشمند مسلمان قرن سوم هجری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تعلیم و تربیت از دیدگاه محمد بن سحنون دانشمند مسلمان قرن سوم هجری - نسخه متنی

علی نقی فقیهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين كتاب به تعليم و تربيت اسلامى كودكان اختصاص دارد.كودكان مميزى كه در مراحل ابتداى يادگيرى مى‏توانند مهارتهايى كه لازم و يا مناسب است فرا گيرند و اجمالا با دين آشنا شوند و براى انجام‏دادن تكاليف دينى و اجتماعى آمادگى پيدا نمايند.

در آداب‏المعلمين ديدگاه و نظام ويژه‏اى در تعليم و تربيت ارائه نشده است.در اين كتاب حتى به اهداف آموزشى تصريح نشده است.مباحث آن از انسجام لازم برخوردار نيست، و به صورت پراكنده از قبيل: آموزش قرآن، برخى از احكام، اجير شدن معلم براى آموزش و...مطرح شده است.در اين مجموعه كوچك بيش از اندازه به مزد معلم و شرايط صحت و عدم صحت اجير شدن او پرداخته شده و گاهى نيز مطالب تكرار گرديده است. (14)

شان معلم از نظر نويسنده كتاب شان اجير است و رسالت او به ميزان قرار داد مالى بين او و اولياى كودكان است.معلم وظيفه‏اى جز اين ندارد و از آنجا كه معمولا معلمان به اين وظيفه خوب عمل نمى‏كنند، شهادت آنان در دادگاه مورد قبول نيست. (15)

ابن سحنون پيش از آنكه رسالت معلمى را ناشى از تعهد دينى و ملى معلم بداند، به امر اقتصادى وابسته مى‏سازد و چنين ترسيم مى‏كند كه ميزان مسؤوليت معلم را مال و ثروت اولياى دانش‏آموزان و اجازه آنان تعيين مى‏كند.

كتاب آداب‏المعلمين گرچه با هدف فلسفه تعليم و تربيت نمى‏تواند مطالعه شود، ولى لازم است‏به علل زير مورد توجه قرار گيرد:

1- اولين تاليف موجود مسلمانان درباره تعليم و تربيت است، به‏گونه‏اى كه در اين مهم فتح بابى به حساب مى‏آمده است و در مطرح‏كردن مباحث‏بعدى تعليم و تربيت اسلامى تاثير داشته است.براى نمونه، «قابسى‏» بيشترين استفاده را از ابن سحنون در تاليف «الرسالة المفصله لاحوال المعلمين و المتعلمين‏» كرده است.او در بسيارى از موارد، از كتاب ابن سحنون حرف به حرف نقل كرده است و در بعضى از موارد هم با تصرفى در عبارت، همان معنا را در كتاب خويش آورده است. (16)

2- اين كتاب بازتاب وضع فرهنگ و برنامه آموزشى زمان ابن سحنون، مواد درسى، دروس ضرورى و اختيارى و وضع مدارس در قيروان است و تاريخ مطمئنى از اوضاع تربيت، نوع ارتباط معلم و مربى با متعلم و متربى در مغرب محسوب مى‏شود.

3- نوع نگرش فقهى علماى مالكى در آن زمان به مسائل تعليم و تربيت، منابع مورد توجه آنان و چگونگى برداشت تربيتى آنها از منابع به دست مى‏آيد.

آراى تربيتى در اين كتاب، با شيوه‏اى فقهى و بر اساس فقه مالكى و برداشت از احاديث پيامبر صلى الله عليه وآله و اصحاب و تابعان و تابعان تابعان و تكيه بر قياس پى‏ريزى شده است و وظايف واجب يا مستحب معلمان، متعلمان و اولياى نوآموزان، مستند به احاديث و كلمات بزرگان از مذهب مالكى، بيان گرديده است و مسائل تربيتى از ديد قضايى حل و فصل گرديده است.ابن سحنون در فقه و بويژه در تدوين اين كتاب تحت تاثير روحيه قضاوت پدرش بوده و اين روحيه را در بيان مباحث تربيتى حاكم ساخته است.

سراسر اين كتاب نقل از گذشتگان است و مطالب با عناوينى مانند: ما جاء فى تعليم القرآن، ما جاء فى العدل بين الصبيان و...آغاز مى‏شود و سلسله سند گوينده و صاحب نظر اصلى بيان مى‏گردد.بنابراين، اين كتاب تبيينى از آراى تربيتى علماى مالكى مذهب است كه مورد توجه و تاييد ابن سحنون بوده است و آراى ابتكارى خود وى محسوب نمى‏شود.

گرچه انتساب كتاب به محمدبن سحنون مشهور است، ولى بايد توجه داشت كه اصل كتاب را سحنون از پدرش نقل كرده است; شاهد مطلب آنكه در اول كتاب جمله «حدثنى ابى سحنون...» و در آخر كتاب هم جمله «كمل كتاب آداب المعلمين محمدبن سحنون عن ابيه‏» آمده و نيز در خود كتاب «قال سحنون و يا حدثنى سحنون‏» (17) ذكر شده است.محمدبن سحنون علاوه بر نقل كتاب آداب المعلمين، سؤالات خود از پدر و پاسخهاى او را نيز آورده است و همچنين به نقل برخى از قضاوتهاى او كه پسر در آنها حضور داشته، پرداخته است.توجه به جملاتى نظير جملات زير شاهد بر اين مدعى است:

«قلت له: ...قال‏» (18) «سالته...فقال..» . (19) «قال محمد: و حضرت لسحنون قضى..» . (20) و «سئل سحنون.. .فقال..» . (21) و «كتب...الى سحنون يساله عن..» . (22) و «سمعته يقول..» . (23)

همچنين گفته شده كه ابن سحنون از «اسدبن فرات‏» در تنظيم اثر تربيتى خود الهام گرفته است.اسدبن فرات در حمله به «سيسيل‏» حضور داشته و در «پالرمو» كشته شده است. (24)

2.اهداف تعليم و تربيت

در كلمات ابن سحنون، هدف از تعليم و تربيت، به صورت برجسته مطرح نگرديده است. اهداف مورد نظر وى را مى‏توان از لابلاى مطالب كتابش به دست آورد و به صورت زير بيان كرد:

1- بايد فرزندان جامعه كه يادگيرى براى آنان ميسور مى‏باشد، مهارت خواندن و نوشتن را پيدا كنند تا بتدريج جامعه از امى بودن نجات يابد و با فرهنگ و متمدن گردد و اين امرى است كه مطلوب عقل و شرع است و از مسائل ضرورى جامعه به شمار مى‏آيد.

ابن سحنون سوادآموزى را در رديف نيازها و مسائل ضرورى جامعه به حساب آورده و مى‏گويد:

«لابد للناس من معلم يعلم اولادهم...و لولا ذلك لكان الناس اميين; براى مردم لازم و ضرورى است كه معلمان، فرزندان آنان را تعليم دهند و اگر چنين نباشد مردم امى و بى‏سواد خواهند ماند» . (25)

2- يادگيرى قرآن و آشنا شدن با آن; زيرا با تعليم قرآن مى‏توان از قوانين الهى در زندگى دنيوى استفاده كرد و با بهره‏مندى از رحمت الهى، راه ترقى و كمال را پيدا نمود و به سوى هدف غايى رهسپار شد.

ابن سحنون در ابتداى كتابش رواياتى چند درباره تعلم و تعليم قرآن نقل مى‏كند.مدلول اين روايات اين است كه تعليم و تعلم قرآن فضيلت است.معلم و دانش‏آموز هر دو مورد توجه و رحمت‏خاص خداوند مى‏باشند و مى‏توانند با كمك قرآن از نردبان كمال براى رسيدن به هدف غايى صعود كنند.بدين منظور به چند روايت اشاره مى‏كنيم:

عن رسول الله صلى الله عليه و آله وسلم قال: «افضلكم من تعلم القرآن و علمه‏» (26) و عنه صلى الله عليه وآله ايضا قال: «ان الله اهلين من الناس، قيل من هم يارسول الله؟ قال: هم حملة القرآن، هم اهل الله و خاصته‏» و عن على‏بن ابى‏طالب عليه السلام عن النبى صلى الله عليه وآله قال: «يرفع الله بالقرآن اقواما» .

از نقل اين نوع روايات در اول كتاب به خوبى استفاده مى‏شود كه ابن سحنون يادگيرى قرآن و عمل به آن را يكى از اهداف مهم تعليم و تربيت مى‏داند.

3- بايد به دانش‏آموزان آداب و سخن دينى آموخت و آنان را بر اساس فرهنگ دينى تربيت كرد و با تقويت گرايشهاى معنوى، بويژه گرايش خداپرستى و عادت دادن به دعا و نماز و...آنان را به دين و آداب دينى متعهد ساخت و همراه با ارشاد و دايت‏به سوى خوبيها، مستمرا از آنان مراقبت كرد تا به انحراف عملى گرفتار نگردند.

ابن سحنون در موارد متعددى با تعابيرى نظير «لان ذلك دينهم‏» ، (27) به لزوم آموزش آداب و سنن دينى تاكيد نموده و تربيت افراد بر اساس دين را از وظايف مهم معلم به شمار آورده ست.

/ 8