3.وظايف معلم - تعلیم و تربیت از دیدگاه محمد بن سحنون دانشمند مسلمان قرن سوم هجری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تعلیم و تربیت از دیدگاه محمد بن سحنون دانشمند مسلمان قرن سوم هجری - نسخه متنی

علی نقی فقیهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عبارت زير از ابن سحنون، هدف بودن تعليم و تربيت دينى را روشن مى‏سازد:

«و ليعلمهم الادب فانه من الواجب لله عليه النصيحة و حفظهم و رعايتهم‏» . (28)

معلم بايد دانش‏آموزان را ادب و فرهنگ دينى بياموزد.اين وظيفه‏اى است كه خدا بر عهده او نهاده است.نصيحت و مراقبت و رعايت آنان وظيفه معلم است.

3.وظايف معلم

از نظر ابن سحنون، معلم وظايف مهمى به عهده دارد.اين وظايف شامل دو بخش است:

اول: وظايفى كه از تعهدات عام آموزشى ناشى مى‏شود و معلم بايد به آنها عمل كند; گرچه شرط و قرار داد خاصى بين او و اوليا نباشد، مانند آموزش قرآن، پرسش درس و نظاير آن.

دوم: وظايفى كه از طريق شرط و قرارداد بين او و اولياى دانش‏آموزان به عهده او مى‏آيد; مانند تعليم شعر، حساب و نظاير آن.

ابن سحنون از ديد فقهى به تبيين وظايف معلم پرداخته و آنچه را بايد معلم انجام دهد، يا ترك كند، بر شمرده است و تصميمات و عملكردهاى مجاز و غير مجاز او را در امر تعليم و تربيت‏بيان كرده است.

از نظر ابن سحنون، معلم موظف است هم به آموزش كودكان بپردازد و هم به تربيت آنها همت گمارد و نبايد چنين تصور كند كه وظيفه او صرفا آموزش است و نسبت‏به تربيت دانش‏آموزان تكليفى ندارد.

ابن سحنون با آنكه كتاب خود را «آداب المعلمين‏» ناميده است، در كنار مسائل آموزشى، مسائل تربيتى، بويژه تربيت دينى را مطرح ساخته است; به اين معنا كه معلم، مربى هم هست و بايد به آموزش و پرورش، تواما بپردازد و بين آموزش و پرورش انفكاك و جدايى نيندازد.

اكنون به وظايف مهم آموزشى و پرورشى معلم از ديدگاه ابن سحنون مى‏پردازيم:

1- از وظايف اصلى معلم اين است كه: اعراب قرآن، هجاء، وقف، ترتيل و قرائت نيكو - بر اساس قرائت نافع - و زيبا نوشتن قرآن را به كودكان آموزش دهد تا آنان به گونه بهترين قرآن را فرا گيرند. (29)

آموزش حساب، شعر، علم صرف و نحو و علوم غريبه و خطاطى (30) و...اگر چه در صورت عدم اشتراط اوليا بر معلم لازم نيست، ولى سزاوار است كه اينها را نيز به محصلان خود تعليم دهد.ابن سحنون معلم را به آموزش اين نوع مواد درسى ترغيب نموده و او را متطوع (مطوع) مى‏نامد. (31)

در حقيقت ابن سحنون مى‏خواهد معلمان، تعليم و تربيت را صرفا براى هدف مادى و يا عمل بر آنچه بر آن الزام دارند، انجام ندهند; بلكه به مؤمنان ايثارگرى بپيوندند كه در قرآن (32) مطوعين ناميده شده‏اند.آنها كه از سخاوت و ايثار، علاوه بر واجبات، با صدقات مستحب نيز فقيران را دستگيرى مى‏كنند.

معلم بايد از آموزش موادى كه در تربيت كودك اثر منفى دارد، مانند اشعارى كه در آن فحش و ناسزا به ديگران است، پرهيز كند و همچنين آنچه گناه است و يا دانش‏آموز را به معصيت مى‏كشاند نبايد آموزش دهد; مانند قرائت غنايى و يا لحنهايى كه به غنا كشيده مى‏شود.

ابن سحنون از مالك نقل مى‏كند (33) كه قرائت دسته‏جمعى قرآن بدعت است.بنابراين آموزش اين نوع قرائت (كه ظاهرا قرائت غنايى منظور است) (34) نيز بر معلم جايز نيست.

از ديدگاه ابن‏سحنون، معلم مسلمانان نبايد عهده‏دار آموزش و كتابت قرآن به مسيحيان بشود. (35)

2- معلم بايد به دانش آموزان تعليم دهد كه چگونه حرمت قرآن را پاس دارند.آداب احترام به قرآن را به آنها گوشزد كند و آنها را از آداب نامتناسب بر حذر دارد.

ابن سحنون در اين زمينه آداب زير را مورد توجه قرار مى‏دهد:

الف - كودك بايد ياد بگيرد كه بى‏وضو به نوشته‏هاى قرآن دست نزند، اگر چه كتابت و قرائت قرآن بدون وضو اشكالى ندارد. (36)

ب - براى پاك كردن آيات از روى تخته‏سياه و نظاير آن از پاى خود استفاده نكند; بلكه به شيوه مناسبى كه احترام قرآن محفوظ باشد، به پاك كردن اقدام كند.

ابن سحنون در اين زمينه دو روش را مناسب مى‏داند: يكى روشى است كه در گذشته معمول بوده و آن عبارت است از اينكه: معلم ظرفى در كلاس درس مى‏آورد، هر يك از دانش‏آموزان به نوبت، آب پاك مى‏آورند و بر آن مى‏ريزند و نوشته‏هاى قرآن را با آن آب، پاك مى‏كنند; سپس آن آب را در گودالى از زمين مى‏ريزند تا فرو رود.روش دوم هم كه خود ابن سحنون پيشنهاد مى‏كند اين است كه از منديل (پارچه پنبه‏اى يا حرير شكل كه در آن زمان وجود داشته) براى پاك كردن آيات قرآن استفاده شود. (37)

وى پاك كردن نوشته‏هاى قرآن با آب دهان را على‏رغم بى‏اشكال دانستن آن - به علت عدم هتك حرمت قرآن - توصيه نمى‏كند. (38)

ج - قرائت قرآن در حمام و خواندن آن به هنگام راه رفتن، از نظر ابن سحنون بى‏احترامى به قرآن تلقى مى‏شود و از اين رو از مالك نقل مى‏كند كه گفته است: «خواندن قرآن در راه را مجاز نمى‏دانم، جز براى دانش‏آموزى كه جهت‏يادگيرى بهتر به قرائت قرآن مى‏پردازد و همچنين قرائت قرآن در حمام را مجاز نمى‏دانم‏» . (39)

ظاهرا ابن سحنون با اين نقل خواسته بگويد: بى‏احترامى به قرآن در مثل قرائت‏به هنگام راه رفتن، بستگى به انگيزه شخص دارد; بنابراين در چنين موردى اگر انگيزه عمل، تعلم قرآن باشد، نفس عمل بى‏احترامى به قرآن نيست; ولى در مثل قرائت قرآن در حمام، چنين انگيزه‏اى معمولا وجود ندارد.

د - بستن قرار داد مالى و تعيين مزد براى آموزش قرآن، با حرمت قرآن منافاتى ندارد; بالاتر آنكه وى شان معلمان را بسان اجيرى دانسته كه در برابر هزينه‏اى كه اولياى دانش‏آموزان مى‏پردازند، تعليم را عهده‏دار مى‏شوند.

3- از وظايف مهم معلم، آموزش دين و تربيت دينى است.ابن سحنون موارد زير را در اين زمينه بيان مى‏كند:

الف - معلم بايد وضو و آداب و شرايط مربوط به آن را به نوآموزان ياد بدهد. (40)

ب - نمازهاى يوميه و اركان و واجبات و آداب و شرايط آن را اعم از: تكبير، قرائت، ركوع، سجود، تشهد و...آموزش دهد و در هفت‏سالگى به اجراى آنها امر كند و همچنين مسؤوليت معلم ايجاب مى‏كند دانش‏آموزانى را كه ده ساله شده و هنوز نمازخوان نشده‏اند، تاديب نمايد. (41)

در اينكه آموزش، بويژه آموزش دينى از چه سنى آغاز مى‏شود، ابن سحنون كلام صريحى ندارد; ولى از كلام فوق مى‏توان به دست آورد كه او تعليم نماز و مقدمات آن و پرهيز از نجاست را پيش از 7 سالگى مى‏داند و معتقد است اوليا موظفند فرزند مميز خود را كه مى‏تواند از معلم چيزى ياد بگيرد نزد او بفرستند تا تعليم ببيند و اين تمييز براى بچه‏ها معمولا بين 5 تا 7 سالگى حاصل مى‏شود.مؤيد اين امر آن است كه ابن سحنون از مالك نقل مى‏كند كه نوآموزان چون احتراز از نجاست ندارند، در مسجد آموزش نبينند. (42)

/ 8