4.حقوق مالى معلم - تعلیم و تربیت از دیدگاه محمد بن سحنون دانشمند مسلمان قرن سوم هجری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تعلیم و تربیت از دیدگاه محمد بن سحنون دانشمند مسلمان قرن سوم هجری - نسخه متنی

علی نقی فقیهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4.حقوق مالى معلم

در نظر ابن سحنون، اولياى دانش‏آموزان موظفند هزينه تحصيل فرزندان خود را بدهند حتى اگر فرزندى، خود داراى ثروت باشد، پدر وى عهده‏دار آن است; زيرا از نظر فقهى تعليم و تربيت فرزند، به مانند لباس و نفقه بر پدر واجب است.

بنابراين، پرداخت‏حق‏التدريس به معلم و تامين خوابگاه وى و نظاير آن به عهده اولياى دانش‏آموزان است.

ابن سحنون در اين زمينه فروعى را به شرح زير مطرح كرده است:

الف - اگر معلم براى يك سال اجير شود اوليا بايد تمام اجرت معلم را بپردازند، اگر چه دانش‏آموزان به علت‏سفر و يا غير آن در كلاس حاضر نشوند.

ب - اگر پدر بميرد، اجاره باطل مى‏شود و هزينه ما بقى سال، از مال خود دانش‏آموز پرداخت مى‏گردد.

ج - در صورت مرگ يكى از اولياى دانش‏آموزان - چنانچه قراردادى امضا كرده باشند - نايب و وصى او مال‏الاجارة را كماكان پرداخت مى‏كند و بايد بر اساس قرار داد عمل شود.

د - ميزان اجرت معلم بر اساس فهم دانش‏آموزان و مقدار زحمتى كه براى معلم دارند، تعيين مى‏شود. (67)

ه - اگر معلم براى يكسال اجير شود، اجاره منزل او به عهده اولياى دانش‏آموزان است. (68)

و - ختم قرآن اجرت مشخصى دارد و در صورتى كه معلم، قرآن را بر دانش‏آموز ختم كند حق مطالبه تمام آن را دارد و اگر ثلث قرآن را تمام كند، حق مطالبه اجرت آن را به مقدار ثلث دارد، ولى اگر كمتر باشد حق مطالبه اجرت ندارد.بر اين اساس، دانش‏آموزى كه مقدارى از قرآن را پيش معلمى بخواند و سپس نزد معلم دوم برود، معلم دوم در صورتى مى‏تواند اجرت بگيرد كه آن مقدار كه پيش معلم اول خوانده بوده به اندازه‏اى نباشد كه اجرت به آن تعلق گرفته باشد; يعنى كمتر از ثلث‏باشد و يا اگر بيش از ثلث است، اجرت به ميزان ثلث، از آن معلم اول است و معلم دوم در صورتى حق اجرت دارد كه به اندازه ثلث تعليم دهد.

ز - گرفتن هديه از دانش‏آموزان براى معلمى كه بدون شرط و قرار داد به تعليم مى‏پردازد، جايز است، ولى حق سؤال ندارد و تهديد و تطميع دانش‏آموزان براى آوردن هدايا و عيدى به هيچ وجه جايز نيست و نيز معلمى كه در برابر اجرت معلوم و وقت مشخصى به تعليم مى‏پردازد، گرفتن هدايا در غير از اعياد و جشن فارغ التحصيلى، بدون احراز اذن اوليا جايز نيست.

لازم به توجه است كه در زمان ابن سحنون، مسجد محل درس بود و نيازى به اجاره كردن مكانى ويژه درس احساس نمى‏شد; مگر براى دانش‏آموزان ابتدايى زير هفت‏سال كه چون اجتناب از نجاست ندارند، نبايد معلم، آنان را در مسجد جمع كند و به آنها تعليم دهد.ابن سحنون از مالك نقل مى‏كند كه - علاوه بر علت‏ياد شده - مسجد جاى تعليم نيست‏بلكه مكان عبادت است; پس تدريس در مسجد جايز نيست. (69)

در پايان، نظر ابن سحنون را در مورد اجير كردن معلم براى تعليم فقه و فرايض و بستن قرار داد مالى با اولياى دانش‏آموزان متذكر مى‏شويم:

ابن سحنون در آغاز به نقل از مالك بستن عقد اجاره را در مورد تعليم فقه و فرايض جايز نمى‏داند (70) و بعد از آن نظر برخى از علماى اندلس را نقل مى‏كند كه بستن عقد اجاره را بر تعليم فقه، فرايض، شعر و نحو، همانند عقد اجاره بر تعليم قرآن، جايز مى‏دانند.سپس مى‏گويد: مالك و اصحاب ما آن را درست نمى‏دانند; زيرا قرآن با مواد درسى ديگر از دو جهت متفاوت است و به همين علت اجاره بر تعليم قرآن جايز ولى بر تعليم ديگر دروس جايز نيست.

الف - تعليم قرآن غايت معلوم و مشخصى دارد و دانش‏آموز به يادگيرى قرائت قرآن، حفظ و مهارت نوشتن آن نايل مى‏شود، ولى غايت در تعليم علوم، ديگر مجهول است و دليل آن، اختلاف علما در فقه و ساير علوم است.

ب - مدت تعليم قرآن مشخص و معلوم است; ولى مدت تعليم علوم ديگر معلوم نيست; در حالى كه معلوم بودن مدت از شرايط صحت عقد اجاره است. (71)

منشا اين نوع نظرها، بينشى است كه ابن سحنون از معلم و كار معلمى ارائه مى‏دهد.او بر اين باور است كه اساس مسؤوليتهاى معلم را عقد اجاره مشخص مى‏كند و معلم، جداى از آن تعهدات، مسؤوليت چندانى ندارد.

5.نتيجه

از بررسى كتاب «آداب المعلمين‏» ابن سحنون و آراى تربيتى وى به اين نتيجه رسيديم كه:

1- در قرن سوم هجرى، تعليم و تربيت در جامعه اسلامى به شيوه فقهى وجود داشته است و اصول و روشهاى تعليم و تربيت را از فقه به دست مى‏آورده‏اند.

2- برنامه‏ريزى آموزشى و تعيين مواد درسى ضرورى و اختيارى براى تحصيل كودكان با اهداف سوادآموزى، يادگيرى قرآن و آموختن آداب و سنن دينى انجام مى‏شده است.

3- تعليم و تربيت در قرن سوم هجرى، وظيفه اوليا و معلمان بوده است و اقتصاد و قراردادهاى شخصى، نقش مؤثرى داشته است و دولت در اين زمينه سرمايه گذارى نمى‏كرده است.

4- در نظام تربيتى ابن سحنون، كودكان در كنار تحصيل با مهارتهايى كه مى‏توانست زمينه شغلى براى آنان ايجاد كند، آشنا مى‏شدند و برنامه‏ريزى به گونه‏اى با اشراف معلم انجام مى‏شد كه كودكان و جوانان بيشتر بهره‏بردارى را از وقت داشته باشند و فرصتها را از دست ندهند.

از وضع آموزش و پرورش قرن سوم بررسى به عمل آمد و تجربيات آن عصر منتقل گرديد. امروز، آگاهى از آن تجربيات و بررسى نقاط ضعف و قوت آن، مى‏تواند عاملى براى پيشرفت در تعليم و تربيت‏باشد.

/ 8