تعلیم و تربیت از دیدگاه محمد بن سحنون دانشمند مسلمان قرن سوم هجری نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تعلیم و تربیت از دیدگاه محمد بن سحنون دانشمند مسلمان قرن سوم هجری - نسخه متنی

علی نقی فقیهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

از آنجا كه معمولا دانش‏آموزان در هفت‏سالگى احتراز از نجاست را ياد مى‏گرفته‏اند، بنابراين پيش از هفت‏سال آموزش مى‏ديده‏اند.

ج - معلم بايد شناخت و آگاهى‏هاى لازم را در باره خداى متعال از همان دوران كودكى به دانش‏آموزان خود ياد بدهد و آنان را با عظمت و كبريايى‏اش آشنا سازد و دعا و راز و نياز با او را تعليم داده، سعى كند آنان با خدا ارتباط برقرار سازند و او را با عظمت‏ياد نمايند و به وى عشق بورزند. (43)

د - از مهمترين وظايف معلم اين است كه دانش‏آموزان خويش را با مسائل اخلاقى آشنا سازد و آنها را نصيحت و ارشاد نمايد و عملا اخلاق پسنديده دينى را در آنها پديد آورد و به طور مستمر و شايسته مراقب آنها باشد تا به انحرافات اخلاقى و كج رفتارى دچار نشوند. (44)

ه - آموزش نماز ميت و دعا براى اموات نيز جزو وظايف آموزش دينى معلم است.همچنين شايسته است معلم نمازهاى فجر، وتر، عيد فطر، عيد قربان، باران و خسوف را كه از آداب دينى و سنن پيامبر صلى الله عليه وآله است، به كودكان تعليم دهد و آنان كه نماز استسقا و دعا را ياد گرفته‏اند، با خود به نماز و دعا ببرد تا در تضرع الى الله حضور داشته باشند. (45)

و - معلم بايد اصل تساوى در آموزش را رعايت كند، يعنى بين كودكانى كه اولياى آنها از بزرگان، محترمين و ثروتمندان‏اند و آنان كه چنين نيستند، فرقى قايل نشود. (46)

پيامبر صلى الله عليه وآله فرمود:

«ايما مؤدب ولى ثلاثة صبية من هذه الامة فلم يعلمهم بالسوية، فقيرهم مع غنيهم و غنيهم مع فقير هم، حشر يوم القيامة مع الخائنين‏» . (47)

ابن سحنون اين حديث را زير عنوان «ما جاء فى العدل بين الصبيان‏» مى‏آورد و سپس از حسن نقل مى‏كند كه گفته است:

«اگر معلم قرار داد اجرت بكند و عدالت را بين كودكان رعايت ننمايد، جزو ظلمه محسوب مى‏شود.» او با نقل اين كلام بعد از حديث نبوى، برداشت‏خود و حسن را از تعليم بالسويه كه در حديث آمده بيان مى‏كند; يعنى مى‏خواهد بگويد:

تعليم بالسويه به مفهوم رعايت عدالت در تعليم است و اين در شرايطى است كه اولياى كودكان اجرت على السوية به معلم بپردازند.ولى در شرايطى كه تساوى در اجرت نباشد، رعايت تساوى در تعليم لازم نيست.

به نظر مى‏رسد، اين برداشت از حديث نبوى درست نيست; زيرا اولا: در حديث، سخن از عدالت در تعليم نيست; بلكه تساوى در تعليم است.ثانيا: اجرت مساوى مطرح نيست. ثالثا: اصلا حديث در مورد شرايط نامساوى است; زيرا تساوى تعليم در بين فقير و غنى در روايت تصريح شده است و مسلم است كه تساوى تعليم در شرايط مساوى فقر و غنى چيزى نيست كه قابل ذكر و مورد تاكيد قرار گيرد.

ز - از آنجا كه اختلاط دانش‏آموزان دختر و پسر (بويژه آنان كه در سنين بالاترى قرار دارند) در كلاس درس ممكن است زمينه فساد اخلاقى و گناه را براى آنان فراهم سازد، معلم وظيفه دارد كه كلاسهاى دختران و پسران را جداگانه برگزار نمايد. سحنون مى‏گويد:

«اكره للمعلم ان يعلم الجوارى و يخلطهن مع الغلمان لان ذلك فساد لهم‏» (48)

گرچه ظاهر تعبير «اكره‏» اين است كه اختلاط دختر و پسر در كلاس درس مكروه است، ولى با توجه به تعليل «لان ذلك فساد لهم‏» مى‏توان گفت كه مراد او عدم جواز اختلاط است، نه جواز همراه با كراهت.

4- معلم بايد برنامه ريزى كند و بر اساس نظام معقولى به تعليم و تربيت‏بپردازد. زمان تحصيلى دانش‏آموزان را از اوقات تعطيلى و فراغتشان متمايز سازد. دانش‏آموزان بدانند در چه ساعتى، چه درسى دارند; مثلا براى قرائت قرآن وقت مشخصى و براى كتابت و نوشتن وقت معين ديگرى و براى حساب، شعر، نحو و...هر يك ساعت مناسبى - از بر آمدن آفتاب تا نزديك ظهر - در نظر گيرد و با نظم و برنامه‏ريزى مشخص براى آموزش دانش‏آموزان و ايجاد مهارتهاى لازم در آنها استفاده كند و نگذارد وقتشان بيهوده سپرى شود. (49)

اوقات تعطيلى دانش‏آموزان از نظر ابن سحنون، جمعه است و در اعيادى مثل عيد فطر، قربان و نظاير آن يك روز تعطيل مى‏شود.البته معلم در شرايطى مى‏تواند سه تا پنج روز هم تعطيل نمايد. (50)

5- معلمى كه عهده‏دار تعليم و تربيت مى‏شود، در اوقات درسى دانش‏آموزان نبايد به كار ديگرى بپردازد; زيرا وى اجير اولياى دانش‏آموزان است و اين مقدار از قت‏براى خود او نيست.ابن سحنون بر اين اساس مى‏گويد:

«معلم نبايد در وقت درس، براى تشييع جنازه و يا عيادت مريض، كلاس را ترك كند (51) و نيز حق ندارد در اين محدوده زمانى براى خود، كتاب فقه يا غير آن بنويسد. (52) البته هنگامى كه دانش‏آموزان مشغول نوشتن و يا املا گفتن بعضى براى بعض ديگرند و مراقبت و نظارت معلم را نياز ندارند; پرداختن به كار عملى ديگر و يا بى‏كار ماندن معلم منافاتى با اجير بودن او براى تدريس ندارد» . (53)

/ 8